تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

18 امرداد ماه 1402 - 9 ماه ژوئیه 2023

پیوند به ویدئوی این سخنرانی

اصل موضوع «حاکمیت ملی» است و احترام به حقوق اقلیت

سخنرانی شاپور بختیار

جشن سالگرد جنبش مشروطه - پاریس، مرداد ماه ۱۳۶۳

در روز یادبود جشن مشروطیت باید بیشتر از هر چیز از جانبازی های مردانی که در آذربایجان، فارس، تهران و سایر نقاط کشور قیام کردند و از قانون اساسی و حاکمیت ملی و از احترام به حقوق ملت ایران سخن گفتند، باید بیشتر از هر چیز ذکر شود. من در این رهگذر استفاده می کنم و برای صدمین و آخرین بار راجع به «مشروطه سلطنتی» و «قانون اساسی» چند نکته مهم را به عرضتان می رسانم.

تکلیف ما مشروطه خواهان با آنهایی که قانون اساسی رژیم و سلطنت را نفی می کنند، روشن است. ولی فراموش نکنید که آنها هم ایرانی هستند و با ما دارای حقوق مساوی می باشند. آن کس که هم عقیده ما نیست، الزاما دشمن ما نیست. اصل موضوع «حاکمیت ملی» است و احترام به حقوق اقلیت، هر کس که با این دو اصل پایبند باشد، می تواند در جامعه فردای ایران با صلح و صفا با سایر ایرانیان زندگی کند. آنچه را که شما خواهان آن هستید، امنیت، حقوق اجتماعی و دخالت در امور کشور برای اداره کشور است. شما نباید باز بگوئید: خمینی برود هر چه پیش آید بهتر است. این کار را یک مرتبه کردید. نتیجه آن آوارگی، وحشت، عدم امنیت و پایمال شدن ملی گرایی که بالاترین موهبت برای ایرانیان است، گردید. سخن من امروز متوجه آنهایی است که خود را مشروطه خواه می دانند و من و دوستانم را به طور مستمر مورد بی مهری و گاهی دشنام قرار می دهند.

بد نیست باز یادآوری کنم که در سخت ترین ایام که کسی جرأت نداشت نام شاه یا قانون اساسی یا سلطنت مشروطه را به زبان آورد، در مقابل امواج مشتی مردم بدبخت که اکثرا به تحریک اجنبی، جمهوری اسلامی را پذیرا شده بودند، یک تنه ایستادم. در آن ایام نه از تاک نشان بود و نه از تاکنشان، تنها نقطه اتکاء من ایمان من بود. بعدها اندک اندک که قیافه منحوس رژیم خمینی آشکارتر شد و جنایات او از سرحدات ایران عبور کرد و درصدد صدور انقلاب اسلامی برآمد، خزندگان به حرکت درآمدند تا آنکه امروز خود را عقاب و شاهین مشروطیت بپندارند. برای من سلطان مشروطه، سمبل استقلال، وحدت ملی و ضامن اجرای دقیق قانون اساسی است. این مقام شامخ یعنی شاه مملکت، مقامی است غیر مسئول (چیزی من اضافه به قانون اساسی نمی کنم) و از این رو، نیروی او معنوی است و او برای اعتلای کشور نباید دست به کار اجرایی زند. پس این اباطیل و ترهاتی که مشتی فاسد و نابکار برای دست یافتن به مرکز قدرت با فحش و ناسزا نثار دیگران می کنند، برای حفظ رژیم مشروطه سلطنتی نیست. اینها به مشروطیت خود می خواهند برسند با سلطنت مشروطه کاری ندارند. اینها به مرکز قدرت -هر که باشد و هرچه باشد- باید دست یابند و از هم اکنون مقدمات نوع پرسی فلک را آماده کرده اند. چه باید کرد؟ وقتی شما می بینید که شخصی ۲۰ سال تمام، به رژیم سلطنت و مشروطه لعنت کرد و بعد ندامت نامه نوشته و بعد دست بوسی رفته و بعد همکاری با خمینی را افتخار خود دانسته اکنون از شاه- الله‌‌های متعهد است و معتقد به این است که کسی در مابین دوستان ما شاهزاده رضا پهلوی وارث تاج و تخت کشور را هنوز شاهنشاه نخوانده است. این است و این حرکات این قبیل مردم است که نمی خواهند قبول بکنند که ما نباید به دست خودمان هم کار شاه راه مشکل بکنیم هم سدی ببندیدیم جلوی پیشرفت مسلم دموکراسی و استقرار تدریجی او در ایران. این نوع مشروطه خواهان، رانده شدگان درگاه خمینی با سرعت و شدت سرسام آوری از شاه سلطنت طلب تر شده اند   چون چندین مکتب و چندین رنگ سیاسی را تجربه کرده اند، نگران تعویض نظریه خود در صورت اقتضای زمان نیستند. روی سخن ما با آنها است که در ظاهر و یا در باطن طرفدار قانون اساسی هستند والا سپردن سرنوشت کشور به دست تبهکارانی که سوابق آنها و برنامه های آنها در انکار ملی گرایی و سرسپرده گی آنها به یک ایدئولوژی ضد آزادی با تحمیق و تحقیر مشتی جوان از رژیم خمینی به مراتب خطرناک تر است. من بسیار کوشیده ام تا موضوع شاه الله ها که سالهاست عناصر ملی و ایران دوست را به باد انتقاد و فحاشی می گیرند، مسکوت بگذارم. این مسئله امری شخصی و مربوط به خود من نیست، ملت ایران باید بداند، باید قضاوت کند، باید تشخیص دهد که در میان طرفداران مشروطه سلطنتی چه دسته ای اصالت دارند و چه دسته ای شیاد هستند. دوستان من از من نخواهید که پس از ۴۰ سال زندگی و مبارزه سیاسی، عملی انجام دهم هر قدر ناچیز که به استقرار دیکتاتوری و فساد ممکن است بیانجامد. من ترجیح می دهم که در گوشه عزلت تا آخرین نفس بمانم، ولی حاضر نیستم از اصول اخلاقی و احترام به حقوق دیگران صرف نظر کنم.

من آزادانه رژیم مشروطه سلطنتی را برگزیده ام و برای ایران، به دلایلی که بارها تشریح کرده ام آن را در شرایط دنیای امروز مناسب تر می دانم. خیلی از دوستان از من رنجیدند، برای عده زیادی از جوانان سرسختی من قابل قبول نبود و عده‌ای تنها خطای مرا در پافشاری برای سلطنت مشروطه می دانند. تمام سرزنش ها را به جان می خرم و چون این روش را برای ایران مفید می دانم باز هم در راه خود استوار خواهم بود.

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم

سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم مخور

 ایران هرگز نخواهد مرد.

بازگشت به خانه