تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

26 امرداد ماه 1402 - 17 ماه ژوئیه 2023

پاسخی به ایراد یک هم میهن به سیستم پادشاهی

گیتی پورفاضل

پهلوی ها هرچه بودند حداقل با دنیای مدرن آشنایی داشتند و، بر عکس برداشت شما، بسیار میهن پرست و ایران دوست بودند. اشتباه در این است که تودهء مردم نمی دانند زیر کاسهء سیاست همیشه نیم کاسه ای هم هست و کشورهای غربی، در پی سودجویی خویش، از همهء ناتوانی های فکری یک جامعهء پس افتاده چه سود بهینه ای می برند و می دانند خَجِه (نقطه) این ناتوانی در کجا است و از همان بهره گرفته و یورش خود را آعاز کنند و ذهن توده مردم را در مشت گیرند و به راهی کشانندکه خود می خواهند.

آنها از دورانی که صفویه میخ خود را در ایران کوبیدند سیاست داخلی و خارجی ما را زیرنگاه داشتند و گاه برای پیشبرد سیاست خود بسترسازی کرده و سال ها چشم به راه کاشتهء خود می نشینند تا، هنگام به میوه نشستن، آن را بچینند.

منقلب کردن مردم در سال ۵۷ از سال 42 و حتی پیش از آن بسترسازی شده بود تا کشوری که داشت بنیادهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود را می ساخت (که به سود ابر کشوری که همیشه در ایران برای خود حق آب و گِل می پندارد و سود جویی می کند نبود) از مذهبی بودن اکثر مردم، از دانشگاهی گرفته تا حوزوی، استفاده کرد تا آنها را با مفاهیم دینی و با بهره گیری از افرادی چون شریعتی بر حاکمیت بشوراند و مردم هم که نمی دانستند چه دست هایی در کار است چنان منقلب شدند که امروزمان را رقم زدند.

پرسش این است که اگر پهلوی ها نوکر بودند چرا بردندشان؟ بی گمان دلایل واهی، که همه ریشهء مذهبی داشته و دارند، و از مشروطه تا پیش از ۵۷ آنها را به خورد مردم دادند موثر شدند بطوری که حتی گلسرخی مارکسیست هم در دادگاه اش به راه امام حسین اشاره کند؛ کسی که مارکسیست بود و اندیشه اش با مفاهیم مذهبی هیچ سنخیتی نداشت.

امروز، با جستجو در رویدادها و چگونگی رُخدادها و خواندن یادنامه های سیاست مداران و دیگر تحلیل های سیاسی، آشکار می شودکه چگونه مردم را فریب دادند و بجای انجام رفرم و بازنگری در سیاست و رفع و تکرار نکردن اشتباه های آن دوره و اجتناب از هرج مرج ناشی از رویدادن انقلاب (که کاری بی گمان به سود مردم ایران بود) کسی را آوردند که نه تتها دنیای مدرن را نمی شناخت بلکه اقتصاد را برای خر می دانست و از درک و دریافت این که چگونه در جهان امروز سیاست و اقتصاد در هم تنیده اند عاچز بود و زمان را به زیان مردم ایران و به سود کشورهای صنعتی پیش برد. چهل و چهار سال است که مردم زیر فشار همین اقتصاد خرانه و سیاست های مزورانه له و کوبیده می شوند.

داستان آتش زدن سینما رکس آبادان، خیانت فردوست، نزدیک ترین شخص به شاه که در خاطرات اش بخشی از این چگونگی را می نویسد، را بخوانید. همهء کتاب های سیاسی آن دوران را بخوانید تا به حقیقت برسید.

من بی جهت از کسی دفاع نمی کنم چون همیشه حقیقت را گفته ام؛ هم در آن دوره که شمار زنان دانشگاه دیده اندک بود پست و مقامی داشتم و هم پس از این انقلاب وحشتناک پر از کشتار. اندیشه ام و نوشته هایم را تاکنون به هیچ چیزی جز حقیقت نفروخته ام و در پی ان دایم در خوانش تاریخ و رویدادهای سیاسی و تحلیل اش هستم و از همان زمان تاوان داده و می دهم.

از شما یک پرسش دارم: در روزگار پهلوی ها مردم بیشتر در رفاه بودند و روز به روز رشد لایهء میانی جامعه (که همیشه پرچمدار بالیدن فرهنگ و دانش هستند) بیشتر بود یا در دوران پس از رفتن پهلوی ها؟ آیا می دانید که پس از انقلاب تاکنون چه ادباری بر سر فروش نفت ما باریده است که به پایبن ترین بها در دریاهای آزاد به فروش رفته و پول اش در جنگ های بیهوده منطقه ای برای ناتوان تر کردن مسلمانان در خاورمیانه و تواناتر کردن اسراییل هزینه شده است؟

این تنها یک مورد از اشتباه های فراوان رژیم کنونی است و باید محروم ساختن زنان را از حقوق انسانی شان را هم افزود. البته در این اشتباه ها یک اثر بسیار خوب و ژرفی هم بجای گذاشته شده و آن آشکار شدن تاریخ اسلام و بنیادها و رویدادهایش است که از مردم ایران و شاید هم همهء کشورهای مسلمان در پرده نگهداشته می شد؛ و نیز خوی و خصلت و رفتار و گفتار و اندیشهء متولیان دین که دم از بهشت و دوزخ می زنند ولی در این جهان برای خود بهشتی بی مانند ساخته و مردم را به بهشت آن دنیا حواله می دهند و اینکه چگونه بر گردهء مردم به نام دین سوارند؟

روزگارتان به ازاین باشد که هست.

31 خرداد 1402

برگرفته از واتز اپ نویسنده

بازگشت به خانه