تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
درماندگی آموخته شده
آرمین
تقریبا هیچ روانشناسی تو دنیا نیست که مارتین سلیگمن رو نشناسه. برندهء جایزهء نوبل و مبدع یک آزمایش خیلی خیلی جالب:
سلیگمن 20 تا سگ رو از نوزادی داخل یک قفس انداخت و اون قفس پدالی داشت که وقتی سگ ها فشارش می دادن، در قفس باز می شد و اونها برای دستشویی کردن از قفس خارج می شدن. یه روز سلیگمن 10 تا از این 20 تا سگ رو از این قفس خارج کرد و وارد قفس دومی کرد، که اون قفس هم پدال داشت، اما در قفس رو قفل کرد.
سلیگمن روزی 3 بار به این قفس شوک می داد. سگ ها وقتی شوک رو می دیدن پاشونو رو پدال فشار می دادن اما در قفس باز نمی شد. اونها خودشون رو به درو دیوار میزدن اما خیلی زود فهمیدن که پدال کار نمی کنه و باید وسط قفس بمونن و به جای اینکه خودشون رو به درو دیوار بزنن، شوک رو تحمل کنن. بعد از یکماه سلیگمن، این 10 تا سگ رو پیش 10 تا سگ اول برگردوند. و حالا به قفسی که 20 تا سگ داخلش بود شوک وارد کرد.
فکر می کنید چی شد؟
به محض اینکه شوک به قفس وارد شد 10 تا سگ اولی بلافاصله پدال رو فشار دادن و از قفس اومدن بیرون. اما 10 تا سگ دومی، با اینکه می دیدن این بار پدال داره درست کار می کنه، از قفس خارج نمی شدن و شوک رو تحمل می کردن!
اینجا بود که سلیگمن یکی از بزرگترین نظریه های روانشناسی خودش رو داد، بنام "درماندگی آموخته شده".
یعنی چی؟ یعنی وقتی یک نفر تو زندگی اش یک مدت رنج بکشه و کاری از دستش برنیاد، از یه جایی ببعد باور می کنه کاری از دست اش برنمی آد؛ حتی اگه کاری از دستش بر بیاد. خودمونیش اینه که: باور می کنه بدبخته و این بدبختی حقشه.
هر کدوم از ما تو زندگی «درماندگی های آموخته شده»ی خودمون رو توی یه سری زمینه ها داریم.
- درماندگی آموخته شدهء اجتماعی
- درماندگی آموخته شدهء فردی.
برای هر کدومش مثال می زنم:
بهمن پارسال یک برف نیمه سنگینی تو تهران اومد و کلی از معابر دچار یخزدگی شد. اما هیچکس رسیدگی نمی کرد، نه کیسه شنی نه کیسه نمکی!
رفتند به شهرداری گفتند برای چی اقدامات لازم و پیشبینی های لازم برای برف روبی رو نکردی؟
گفت:عه! به خدا قسم من خودمم غافلگیر شدم! اصلن فکرش رو نمیکردیم!
این در صورتی بود که ستاد برف روبی 44م بودجه گرفته بود. شما فکر می کنید واقعا نمیدونستن برف می آد؟ نه! خوبم میدونستن. دارن ما رو به این استاندارد پایین زندگی عادت میدن تا اگه دفعهء بعد
تو یخزدگی معابر خوردیم زمین یا تو ترافیک گیر کردیم، صدامون درنیاد؛ چون بارها این صحنه رو دیده ایم و بهش عادت داریم.
یا درمورد سایپا و ایران خودرو:
یه زمانی ماشین های بی کیفیت خودشونو به قیمت زیاد به ما می فروختن چون ورود خودروهای خارجی ممنوع بود! یه مدت گذشت گفتن همین بی کیفیته رو هم با قرعه کشی بهتون می دیم! یه مدت دیگه گذشت گفتن صد میلیون تو حساب بخوابونین بعد یکماه قرعه کشی می کنیم!
و از تو صندوق قرعه کشی چی در می اومد؟ فقط یه تاریخ که به ما می فروختن. زمستان 1403!
می گفتیم چه ماشینی بهمون میدن اون موقع؟ می گفتن بیا اون موقع هر چی بود ببر!!! می گفتیم به چه قیمتی؟ می گفتن بیا اون روز در موردش صحبت می کنیم!
دیدید چقدر زود به دلار پنجاه هزار تومنی و سکهء سی میلیون تومنی و پراید 400 میلیونی عادت کردیم؟
به این میگن "درماندگی آموخته شده!"
@derafshkavianee