تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
پایان کامل دوران امیدواری به اصلاحات
برگرفته از تلگرام «مجمع دیوانگان»
حتما این شبه استدلال مغالطه آمیز را شنیدهاید که مدعی میشود: «حکومتی را که نتوان اصلاح کرد، به طریق اولی نمیتوان سرنگون کرد». این گزاره، حداقل از دو جنبهی نظری و عملی کاملا بیپایه است:
در وجه «نظری»، اینکه شما نمیتوانید شیشه را خم کنید، تقصیر نیرو و توان اندک شما نیست. ایراد از خصلت خود شیشه است که خم نمیشود اما به سادگی میشکند! با این مثال، جوامع دموکراتیک مانند فلزات هستند که در عین استحکام بسیار بالا، خصلت «انعطافپذیری» دارند و چون تن به اصلاحات و تغییرات ضروری میدهند پایدارتر هستند. موفقیت حرکت اصلاحطلبانه هم در درجهء نخست نیازمند وجود قابلیت «اصلاحپذیری» در خود سیستم است.
نگرش امنیتی حاکم بر رژیم جمهوری اسلامی تصور میکند کوچکترین امتیازی نباید به خواست مردم داد، چرا که پذیرفتن هر مطالبهای به یک دومینوی سقوط ختم میشود. اینکه نظام هویت خودش را با مسالهء سادهای همچون حجاب پیوند زده از حیطهء اثرگذاری منتقدان خارج است، شما به هر زبانی این مطالبهء ساده را مطرح کنی از نگاه متصلب حکومت معادل براندازی است. یعنی ما عملا با گرگ پیری مواجه هستیم که نمیتوان توبهاش داد و گیاهخوارش کرد، اما قطعا میتوان کشت و خلاص اش کرد!
در وجه عملی اما، اقامهکنندگان این گزاره توان سیاسی و اجتماعی خود را مثل مقدار مشخصی پول در جیبشان قلمداد کردهاند که ثابت و محفوظ است. فقط با چنین نگرشی است که میتوانند استدلال کنند انقلاب حتما جنس گرانتری است و اول باید پولمان به جنس ارزانتر اصلاحات برسد! این در حالی است که قدرت اجتماعی شما، نسبت مستقیمی با شعار و وعدهی شما و میزان اعتماد عمومی به امکان تحقق آن دارد.
جامعهی ایرانی زمانی به اصلاحات امیدوار و خوشبین بود و میلیونها رای خود را طی بیش از دو دهه در سبد اصلاحات گذاشت؛ آن دوران اما بدون هیچ دستاوردی سپری شد و تنها یک نابینایی مطلق سیاسی میتواند تغییر شرایط را نادیده بگیرد. فراموش نکردهایم که در انتخابات ۱۴۰۰، آخرین تقلاهای اصلاحطلبان تنها ۳درصد جامعه را همراه کرد، اما امروز زمزمهی انقلاب یک شور سراسری در تمامی شهرهای کشور به پا کرده است.