تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
استبداد چون بید بر سر بقای خویش میلرزد
حسین رزاق – از بند ۴ زندان اوین
در نخستین سال از جنبش استبداد سوز زن، زندگی، آزادی، هر آنچه از هر گوشهء این سرزمین نقل شده، از استقرار یک “حکومت نظامی” تمام عیار و لشگرکشی نظام علیه مردم حکایت داشته و خوف از خیزشی دوباره!
استبداد چنان چو بید بر سر بقای خویش می لرزد که بر سر هر کوی و برزن، پاسبان و پاسداری تا بن دندان مسلح گماشته، کاُنه قصد اشغال کشور را زیر چکمههای گزمگان اش داشته تا مبادا گامی به خیابان رسد و صدائی برخیزد علیه دیکتاتور، و وطن یکپارچه فریاد شود در نفی استبداد!
اما با وجود همین صحنهآرائی نظامی و آرایش جنگی، اگر پای یکتن از مردم هم به خیابان نرسیده باشد، که رسیده، باز نشان از پیروزی مردم دارد و شکست اقتدار پوشالی خودکامه و رسوائی ملازمان و چاکران و میرغضبهایش.
حکومتی که، علیرغم کرور کرور هزینه از ثروت مملکت برای استحکام ساختار علیل و تقویت ماشین سرکوب اش، باز هم چنین از حتی “نیت” مردمی میهراسد که جز “جانی که بر کف بگیرند برای آزادی” چیزی ندارند، و خواب اش آشفته از کابوس خروش دوبارهء آنهاست و پشت هزار توی چند لایه از نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی میخزد، یعنی تمام ، گوش فلک را کر کرده، در برابر اراده مردم هیچ است و مشت آرمانهایش پوچ!
این ۲۵ شهریور، استبداد دینی با هر آنچه در چنته داشت خیابان را مسدود کرد و از ایران پادگان ساخت، غافل از آنکه چنان ملک و ملت را مبتلای بحران کرده که دیری نخواهد پائید تا عصیان از بحران و رنج تحمیلی دیگری، مردم را دوباره فاتح خیابان کند و پایان این تباهی مطلقه باشد، تا آفتاب آزادی بر این زادبوم بتابد بی سایهی شوم استبداد.
۲۶ شهریور ماه ۱۴۰۲