تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

22 آبان ماه 1402 - 13 ماه نوامبر 2023

عملیات حماس را نمی شود با کار هیتلری ها مقایسه کرد

ترجمهء تحت الفظی فرهاد متقی از قسمتی از

گفتگوی(*) ویدئوئی مورگان پیرس

با خبرنگار جنگی انگلیسی، داگلاس موری

مورگان: آن چیزی که من را در مورد کاری که اسرائیل انجام می دهد نگران می کند، خلاص شدن از شر حماس نیست، بلکه ماهیت خاص مخفی شدن حماس در بین غیرنظامیان است که به نظر می رسد این تعداد جمعیتی ک از غیرنظامیان که آسیب می‌بینند، بی شک و ناگزیر همینجور زیادتر و زیاد تر و زیاد تر بشود. آیا ما، همانطور که باراک اوباما گفت، اینجا آفرینندهء فرصتی برای رادیکالیزه شدن بیشتر جوانان فلسطینی که شاهد کشته شدن عزیزان شان هستند، نمی شویم؟ چرا ما اینجوری تصور نمی کنیم که آخر همه این اتفاق ها ممکن است که ما باعث بشویم یک ورژن جدیدی از حماس ایجاد بشود که آنها هم دقیقا منتظر هستند تا بتوانند این انتقام این اتفاقی که برای خانواده های شان افتاده را بگیرند.

موری (ایستاده در مرز اسرائیل و غزه): دو تا موضوع، اول اینکه اگر بخواهیم آن کار که باراک اوباما گفت بر پایه آن انجام بدهیم آن موقع شما باید هیچ کاری انجام ندهید. یعنی اگر شما اسرائیل باشی، باید بنشینید و بگویید خیلی خوب حالا این حمله تمام شد منتظریم که حمله بعدی دوباره انجام بشود. مورد هم بعدی این است که آنجوری که صحبت های تو این را به آدم القا می کند که انگار یک جمعیت صلح طلبی در فلسطین است، در غزه است، که واقعا منتظر است تا این راه حل دو کشوری ایجاد بشود. و فقط ممکن است یک سری آدم های ناتو آن وسط باشند، از حماس. این به نظر من کاملا اشتباه است. چرا ا؟ مثلا اگر نگاه کنید به یکی از قربانیان آن فستیوال موسیقی که یک دختر جوان آلمانی یهودی بود که به نظر می رسد به او تجاوز شده و با خشونت تمام به قتل رسیده بعد لخت اش کردند و برداشتند بردند در غزه.  وقتی نگاه کنید (و تصاویرش همه جا هست) می توانید جمعیتی را ببینید که دور این جمع هستند،؛جمعیت کاملا عادی و روزمره مردم غزه. آنها دیگر مردم حماس نیستند، آن گردهمایی از آن حماس نیست، مردم معمولی غزه هستند که دارند روی او تُف می کنند، بدنش را مورد ضرب و شتم قرار می دهند، بعدا هم که بردند تکه تکه اش کردند و پایین خیابان ولش کردند. آیا این جمعیت به نظر تو یک جمعیت صلح طلبی هستند که شدیدا منتظرند تا این راه حل دو کشوری دوباره برای بار میلیونیوم بعد از ۷۰ ساله روی میز بیاید؟ به نظر من اینها اصلا همچنین آدمی نیستند.

مورگان: آره، ولی دو میلیون نفر در غزه زندگی می کنند. به نظر من در آن فیلم دو میلیون نفر نبودند. نهایتا چند صد نفر آدم بودند.

موری: درست است اما چند صد نفر تصادفی (رندوم)، و نه انتخاب شده در این فیلم بودند. شما یک نفر را دیدید آنجا برگردد بگوید نکنید این کار را، قرار نیست که ما به دختر مردم تجاوز کنیم و بدنش را تیکه تیکه کنیم. نه من که همچنین چیزی ندیدم.

مورگان: ببینید، اگر اشتباه می گویم تصحیح ام کن، ولی به نظر می رسد تو یک جورایی توجیه می کنی که تنبیه یا مجازات دسته جمعی چیزی دیگری است. به نظر می رسد داری می گویی آنها همه مقصر هستند، هم گناه کارند. و اینکهاگر آدر برابر حماس نایستاده اند، پس گناه کارند و همه مردم آنجا مشکل دارند. من فکر می کنم که یک ادعای اخلاقی هم اینجا وجود دارد مبنی بر اینکه مردم غزه هم به اندازه مردم حماس مقصرند، پس تنبیه دسته جمعی و مجازات دسته جمعی موجه هست. که البته به نظر من کاملا غیرقانونی است.

موری: اول از همه این را بگویم که مردم غزه هم یک بخشی از این مسئولیت را بر شانه دارند. بخصوص اگر که شما می آئید حماس را انتخاب می کنید و بعد حماس آن بلا را سر فتح می آورد و این همه سال هم در قدرت می ماند. متاسفانه باید بگویم که مردم در این موقعیت هم یک بخشی مقصر هستند و مسئولیت دارند. می دانید وقتی که مردم آلمان رای دادند و آدولف هیتلر رای اورد و در قدرت قرار گرفت، ما مردم انگلستان نگاه مان این بود که مردم آلمان هم در این اتفاق یک جوری هایی مقصر هستند. ببینید، من طرفدار این پروسهء تنبیه یا مجازات دسته جمعی نیستم، ولی این را هم نمی گویم فکر می کنم ما مردم انگلستان هم آن موقع در شرایطی که بودیم نمی توانستیم یک همچنین تفاوتی را قائل بشویم. به نظر من آن چیزی را که ما آن موقع از تاریخ متوجه شدیم، کاملا یک چیزی مشابه همین اتفاق است.

مورگان: من فکر می کنم یک چیزی فرق دارد و می تواند منحصر به فرد باشد، آن هم اینکه جمعیت غزه تقریبا بیش از نصفش کودکان هستند، این یک شرایط خیلی خاصی است.

موری: نه اتفاقا آن چیزی که می گویم منحصر به فرد است این است که جمعیت غزه همیشه در طول تاریخ این ادعا را داشتند که اسرائیلی ها دارند نسل کشی می کنند؛ در صورتی که آن چیزی که منحصر به فرد است این است که آنها همیشه رشد جمعیت مثبت دارند. نوعی می شود گفت رونق جمعیت دارند. برای من آن چیزی که در مورد غزه خیلی منحصر به فرد و جالب است این است که اینها چرا همیشه جمعیت شان رو به رشد است؟ اگر این همه اسرائیل آنحا نسل کشی می کند. اما حدر مورد انتقادهای اخلاقی یک نکته خیلی خیلی مهم وجود دارد که اگر اجازه داشته باشم می خواهم به آن اشاره کنم. می دانیم که مردم خیلی مواقع در مورد تاریخ اشتباه می کنند. تاریخ را به دلخواه خودشان تحریف می کنند. اما می دانید که اگر چیزی باشد که همهء مردم دربارهء تاریخ آن مطالبی می دانند حتما در مورد نازی ها است. و یک چیزی که می خواهم با اطمینان کامل به تو بگویم پیراین اتفاقی است که افتاده و این نتایجی که حماس در اسرائیل آایجاد کرده؛ این اتفاقی که چند هفته قبل افتاد و من متاسفانه جز آن جمعیتی بودم که نسخهأ ادیت نشده و سانسور نشده ویدئوهای آن را به همراه تعدادی دیگر از خبرنگاران دیدیم و می توانم این را به شما بگویم که مقایسه بین حماس و نازی ها، به نظر من اصلا کافی نیست... (به آسمان نگاه می کند) ببخشید، موشکی بود، به نظر می آمد بیاید بخورد روی سر ما (از کادر خارج می شود).

مورگان: پناه بگیر..

موری: حالا اوکی هستم و می توانیم ادامه بدهیم.

مورگان: از کدام سمت می آمد؟ از سمت غزه یا از سمت اسرائیل؟

موری: به نظر می رسد از سمت غزه داشت می آمد.  اوکی. ادامه بدیم.

مورگان: قبل از اینکه شروع کنیم یک سئوال از شما دارم. وقتی همچنین اتفاقی می افتد چه حسی به شما می دهد؟ مثل اتفاقی که الان افتاد آنجا؟

موری: من کمی عادت دارم. چون پارسال هم در اوکراین بودم، در خرسون بودم، در اودسا بودم، همه زیر گلوله باران روس ها بودیم. برای همین همیشه عادت کردم.اگر فقط بتوانم فرصت کنم و حرفم را تمام کنم خیلی خوب است. خیلی سر و صدای توپ و تانک می آید، ایما ولش کن، ادامه دهیم.

مورگان: ببین. اگر فکر می کنی لازم است الان مصاحبه را تمام کنیم من درک می کنم، فکر کنم همه بتوانیم درک کنیم.

موری: نه ادامه می دهیم، اگر لازم شد که تمام کنم مطمئن باش که بلافاصله می دوم می روم پناهگاه خیالت راحت باشه. ببین. آن اتفاقی که در مورد ۷ اکتبر، بیشتر من را به فکر فرو می برد این است که حتی نازی ها از آن کاری که می کردند شرمنده و خجالت زده بودند. ببین. حتی آن گردان های اس اس که روزشان اینجوری سپری می شد ، شب ها خیلی مشروب می خوردند، مست می کردند تا آن اتفاقاتی که آندر روز انجام دادند را فراموش کنند. آن فرمانده های عالی مشهور نازی باید به نوعی سعی می کردند مشکل روحیه سربازان را حل بکنند. برای اینکه حتی سربازان می دانستند که این وضعیت و این راه، راه و روشی نیست که فکر می کردند یک روزی زندگی شان آنجوری باشد. من می خواهم بهت بگویم که یک تفاوت بسیار بزرگی وجود دارد، اگر تو نگاه کنی به تصاویر مونتاژ نشده و ادیت نشده که امیدوارم مردم عادی هیچ موقع در مقیاس بزرگ نتوانند این تصاویر را ببینند. اگر نگاه کنند، کمترین نقطه مشترک اش با نازی ها همین قتل عام وحشیانه ای که است که آنهانجام دادند. ولی غزه ای ها با شادی این کار را انجام دادند، آنها از اعماق قلب شان افتخار می کردند به این موضوع. مردمی را می بینی که سعی می کردند با بیل سر یک مرد اسرائیلی را جدا بکنند. بعد طرف زنگ می زند به غزه به پدر و مادرش و با افتخار می گوید: «پدر، من ۱۰ یهودی را با دست های خودم کشتم، مامان را صدا کن بیاید پای تلفن که می خواهم بگویم که پسرش چه کار بزرگی انجام داده». به شما بگویم که اصلا مبالغه نمی کنم، ولی مردم دنیا باید حتما متوجه این موقعیت بشوند. درست است که نازی ها هم بهر حال نسل کش و دارای سازمان نسل کشی یهودی ها بودند ولی حداقل آنها سعی می کردند جنایت های خودشان را مخفی کنند. اما حماس نه تنها به آن افتخار می کند، بلکه گفته این کار را انقدر ادامه می دهد تا آخرین نفر یهودی در دنیا از بین برود و دنیا از وجود تمام یهودیان پاک بشود. پس من پیشنهاد می کنم موضوع را کاملا جدی بگیریم. فکر می کنم اسرائیل دارد الان موضوع را جدی می گیرد و ادامه می دهد ه به جدی گرفتن موضوع. من فکر می کنم دنیا هم باید این موضوع را جدی بگیرد. و وقتی که می گویم دنیا شامل بریتانیا هم می شود. اما وقتی می بینم و می شنوم که در بریتانیا خبرنگاران یا تحلیلگرهای سیاسی یا سیاستمداران می آیند خطاب به اسرائیل سخنرانی می کنند و می خواهند به آنها یاد بدهند آکه چه کار بکنند، فکر می کنم این واقعا متاسفانه نشان دهندهء یک باخت شدید در کشور ما است. این نشان می دهد که کشور بریتانیا حتی نمی تواند قوانین خودش را اجرا کند. ما حتی نتوانستیم در بریتانیا مرزهای خودمان را سفت و سخت بگیریم. آن ضعیف ترین حلقه متصل کننده امنیت جهانی ما و بریتانیا است نه اسرائیل. واقعا گریه بریتانیا درآمده چون باورشان نمی شد که این همه تعداد طرفدار تروریست درکف خیابان داشته باشند جمعیت بسیار زیادی. باز هم تکرار می کنم که اتفاق بد این است که تازه مسلمان ها فهمیده اند که چقدر جمعیت شان زیاد است و الان زیاده خواهی می کنند، می گویند ما تعدادمان بیشتر است، پس ما باید بیشتر سهم داشته باشیم در دولت، در قانون، در همه چیزها. به جایی رسیده اند که می گویند خلافت اسلامی باید دایر بشود. متاسفانه همیشه این اتفاق می افتد، ببینید تمام کشورهایی که دارند ضجه و مویه می کنند و می گویند مردم فلسطین گناه دارند و غیره، فقط کافی است چند ماه عملیات حزب الله و حماس در کشورهای آنها شروع بشود و هم اینها کسانی هستند که می‌نشینند گریه می کنند، که بدبخت شدیم رفت. همین دیروز خبرش را خواندم که در برزیل حزب الله داشت عملیات می زد که دستگیر شان کردند. فکر می کنند که اینجوری پُز روشنفکری بگیرند و بگویند ما آنقدر آدم های مردم داری هستیم که برای تروریست ها حتی ارزش قائل هستیم، تروریست ها می گویند آقا بی خیال، این کشور را بی خیال بشویم و کاری به آن نداشته باشیبم، ولی تاریخ نشان داده که این اتفاقات هیچ موقع اینجوری انجام نمی شود.

بازگشت به خانه