کلید واژه‌های پراکندگی

مینا خانی

رژيم اسلامی می داند که اتهام‌ها و ادعاهایش در مورد مخالفان اش در بین مخالفان اش اعتبار خاصی ندارد، پس پروژهء نفوذ گفتمانی را به شدت پیش‌ می‌برد و سعی می کند که حرف های خودش را از زبان مخالف یا با پوشش مخالفان اش بزند. در این جا به اختصار بخشی از کلیده‌واژه‌ها را که مکررا در سال های گذشته از طریق نفوذ در مخالفان رژيم علیه بخشی دیگر از مخالفان اش تکرار شده و در جریان جنبش زن زندگی آزادی همه چیز را به سکون کشاند می‌نویسم:

-عفریته‌سازی از زنان فعال در سطوح بالا و سوار شدن روی زن‌ستیزی شدید اجتماعی برای حذف زنان تاثیر گذار سیاسی و حقوق بشری در کمپین‌های خشونت‌گر جنسی و جنسیتی. کلیدواژه ها: «زن فلانی، هرزه فلان، اینها میخوان همه رو لخت کنن، بی‌بندوباری و...» متاسفانه به تجربهء شخصی عرض میکنم این لیست بسیار بلندتر از این حرفهاست

- بی آلترناتیو نشان دادن فردای پس از رژيم اسلامی بصورت «احتمال جنگ داخلی و سوریه‌ای شدن».

- شیطان‌سازی و انسانیت‌زدایی از گروه‌های اجتماعی متفاوت تحت ستم برای کاهش همدلی با آنها: «تجزیه طلب و تروریست» خواندن اقلیت‌های ملیتی به طور کلی وقتی دست به فعالیت سیاسی و مدنی می‌زنند.

- انسانیت زدایی کامل از جانباختگان و زندانیان سازمان مجاهدین در حدی که قتل عام آنها توجیه داشته باشد: «منافق و معاند»

- نفرت‌پراکنی در رابطه با جامعهءبهایی و اتهام «جاسوسی» برای اسراییل

- اتهام‌های «جاسوسی» برای فعالان محیط زیست

- «اتهام‌های مالی بی در و پیکر» به فعالان سیاسی و حقوق بشری تحت عنوان «فاندی باندی»، «پولی» و غیره

- پاپوش گذاری‌ های شخصی، جنسیتی و سیاسی برای فعالان فمینیست و کوئیر و تلاش برای جدا کردن آنها از جامعه‌ای که می خواهند مطالبات اش را پیگیری کنند و اتهام دایم «مردستیزی یا خشونت ورزی» از طرف فعالان این حوزه

- گسترش خشونت بی حد و حصر کوئیرستیزانه در شبکه‌های اجتماعی با کلیدواژه‌‌ها: «لواط، ک.. » و بسیاری از فحاشی‌های جنسی که همه شما بهتر از من بلدید

- «هیولاسازی» از طیف‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی به طور کلی

شما برای تشخیص خط اطلاعات در بیان افراد موظف نیستید رابطهء بین آنها و نهاد‌های امنیتی را پیدا کنید. شما باید ببینید آیا آنها از ادبیات رژيم اسلامی برای مخالفانش استفاده میکنند یا خیر. در این صورت به هر حال شما می‌توانید مطمین باشید که خط نفوذی گفتمانی رژيم آگاهانه یا ناآگاهانه در آنها نفوذ کرده است یا خیر.

برای نسبت دادن سایبری و امنیتی باید رابطه مشخص افراد و اکانت‌ها با نهادهای امنیتی را پیدا کنید، اما برای تشخیص نفوذ گفتمانی جمهوری اسلامی کافیست به ادبیات آنها در مورد دیگر گروه‌های مخالف یا نگاه کنید.

خط دیگری که سال هاست طی می‌شود این است: شکاف ‌اندازی میان جنبش‌هایی که پتانسیل پیش‌بری مسئلهء دموکراسی و آزادی را در ایران دارند، از طریق گسترش بی‌اصولی‌های اخلاقی در میان خود این گروه‌ها مثال‌ها:

- جامعه مدنی، جامعه زنان فعال و فمینیست‌ها و همینطور جامعه کوییر، کردستان، جنبش‌های دموکراسی‌ها شامل چپ‌ها و لیبرال‌ها و جمهوری خواهان، و حالا متاسفانه دیگر کاملا مشهود حتی بین خود زندانیان سیاسی و دادخواهان و آسیب دیدگان.

برای شخص من هر کسی که این نوع فعالیت‌ها را می کند ناامن است. حالا یا خواسته یا ناخواسته. نیت خوانی و گمانه زنی حق ما نیست، اما مشاهدهء وضعیت و تلاش برای گسترش ندادن روش‌های نفوذ رژيم وظیفهء ماست.

پس سعی کنیم

- به شکاف‌های جعلی و ناسازنده دامن نزنیم،

- که مخالفت و دشمنی اسلوب دارد،

- نقد مستند و مستدل را جا بیندازیم و در برابر حملات فله‌ای شخصی ‌ساز پر از اتهام موضع انسانی درست بگیریم.

- فراموش نکنیم که قصد نهایی دستگاه‌های اطلاعاتی، در کنار سرکوب‌های کشنده و سخت، ایجاد بلبشوی فکری و نظری است، تا هرگز الترناتیو ش شکل نگیرد.

برای همین اولین اصل حقوق بشری و اخلاق سیاسی که مخالفان جمهوری اسلامی و فعالان حقوق بشر باید رعایت کنند این جمله سادهء بین المللی است که می‌گوید: «اول از همه ضربه نزن» (First Do No Harm)

https://twitter.com/Khani2Mina/status/1741130342923145497

بازگشت به خانه