سال پرواز ققنوس؟

شایان شهنازی

مانوک فقید می گوید: «در آمریکا فرد تصمیم نمی گیرد، سیستم تصمیم می گیرد!» من آخرین تحلیل ام در مورد ترامپ را با همین جمله بستم؛ و چند سال فقط نگاه کردم تا ببینم ترامپی که رفتن اش را باور نداشتیم چه سرنوشتی پیدا میکند.

ادعای ترامپ درمورد انتخابات ساده بود و به سادگی هم می توانست مورد بررسی قرار بگیرد. اینکه انتخابات آمریکا عادی نبود موضوعی هست که نمی توان انکار کرد! آمار آراء بطور ناگهانی جهش کرد، شمارش برای مدت طولانی متوقف شد! ترامپ برنده شد، بورس چین سقوط کرد، تلویزیون اینترنشنال سیاه پوش شد و ناگهان بایدن برنده اعلام شد!

بیائید یکبار از زاویه درست به موضوع نگاه کنیم: روز بررسی ادعای ترامپ در کنگره، اعضاء «آنتیفا» لباس طرفداران ترامپ را میپوشن و به کنگره حمله میکنن! واقعا چه لزومی دارد پروسه ای که منجر به پاسخ آری یا نه به تخلف می شود را متوقف کرد!؟ پس از آن ترامپ در رسانه ظاهر می شود و می گوید به خانه برگردید!

طالبان کی افغانستان را تسخیر می کند؟ در دولت بایدن! ترامپ قاسم سلیمانی را می کشد! اما امروز آنهایی که با سلیمانی عکس دارند را چه کسانی می کشند؟ ترامپ اوراشلیم را پایتخت اسرائیل می کند، اما چه کسی ناوهایش را برای دفاع از اسرائیل می فرستد؟ پیمان کوروش و پیمان ابراهیم در زمان ترامپ بوجود آمدند. سفر شاهزاده به اسرائیل و طرح کریدور عربستان اسرائیل و صلح امارات اسرائیل کی اتفاق می افتند؟

به نقل قول از مانوک خدابخشیان باز می گردیم: «در آمریکا این سیستم است که تصمیم می گیرد نه فرد!» یعنی این «دولت پنهان» (یا دیپ استیت) است که تصمیم می گیرد نه بایدن یا ترامپ.

دولت پنهان، برخلاف دولت آشکار، نمایندهء مردم نیست اما از طریق دولت آشکار مردم را کنترل می کند! مردم هم از طریق دولت آشکار بر دولت پنهان اثر می گذارند. «دولت آشکار» پل ارتباط جامعه و «دولت پنهان» است.

در ایران هم «دولت پنهان» از طریق «دولت با تفنگ» و «دولت بی تفنگ» جامعه را کنترل می کند. اختلافی که در بیرونی ترین لایه ها، به شکل دعوای اصلاح طلب و اصولگرا، می بینم در واقع نمود بیرونی اختلافات بین مافیای ثروت-قدرت و هلدینگ های غول ‌پیکر نفتی و املاک و... هست. این اختلاف آنقدر زیاد است که در مواردی، مثل همین الان، حتی با وجود خطر جنگ، امکان سازش وجود ندارد. یا مثلا زمانی که ترامپ با ارسال پیام مستقیم به «دولت پنهان» ایران و با نشان دادن کلید سفارت ایران در آمریکا می گوید «با همین رهبران کار خواهم کرد» اهالی این اختلافات هم نمی توانند به این اجماع برسند. و این عدم ثبات اول منجر به نابودی ایران می شود و دوم منجر به نابودی مافیا و «دولت پنهان» ایران.

در این میان، حکومت مزدور و فاسد حاکم بر ایران تمام تخم مرغ هایش را در سبد جاده ابریشم چین گذاشته است. بایدن اما، مثل بقیه طرح های ترامپ، سیاست مهار چین را ادامه می دهد. و امکان ندارد و محال ممکن است اجازه دهند ایران به مسیر جاده ابریشم بپیوندد! چون این تبعات ژئوپولتیک بدی برای آمریکا دارد. البته منفعت اقتصادی آنچنانی هم برای ایران ندارد، چون بخش اصلی جاده ابریشم دریایی است!

جاده ابریشم راه عبور ۲۰ میلیون سرباز چینی به اروپا است! فکر می کنید آمریکا و انگلستان می ایستند تا این مسیر افتتاح شود؟ هرگز! این حتی ممکن است بهایی به اندازهء جنگ ویرانگر با ایران داشته باشد؛ یا جنگی منجر به حذف بخشی از سپاهیان و دگردیسی و تغییر شکل «دولت با تفنگ» به چیزی که تجارت مافیای درون حکومت را رونق دهد و منافع غرب را هم تامین کند.

من هر طور و  هر زاویه به این موضوع نگاه می کنم بیشتر متقاعد می شوم که با سرعت زیاد به این سمت حرکت می کنیم. یعنی اگر بپذیریم سیاست دولت بایدن تمام کارهای ترامپ را تا حدود ۵۰% به پیش می برد: کم کم نوبت ایران و بعد چین است! حتی شاید ایران و چین رو با هم شروع کنند. تنش نظامی در شرق آسیا رو به گسترش است. نقشه بی نقص است. ابتدا دولت بایدن حوثی ها را از لیست تروریستی بر می دارد و با این کار اجازه می دهد سلاح های ایران به یمن سرازیر شود (حوثی ها پولی به ایران نمی دهند فقط زرادخانه های موشکی و پهبادی رژیم را خالی می کنند!) سپس نوبت روسیه است که بخش دیگری از زرادخانهء پهبادی رژیم را، با وعدهء سوخو و حمایت اتمی، خالی کند. (روسیه هم پول نمی دهد)جنگجوترین نیروهای رژیم را هم قبلا تو سوریه کشتن. بقیه را هم در حملهء نظامی خواهند کشت. نمونهء حمله به حوثی ها نمونهء بسیار خوبی است از اینکه چطور می توانند بصورت نقطه زن اهداف و افراد نظامی ای را که حتی جز لیست تروریستی نیستند بدون زدن غیر نظامیان از بین ببرند! بسیاری از سپاهیان را به همین روش و روش های دیگر خواهند کشت.

اما اینکه غیرنظامیان را نزنند لزوماً خبر خوبی نیست. چون ایران رو به انحطاط است. فکر میکنم من اولین نفری بودم که بعد از اجلاس G20 گفتم ایران مسیر تبدیل به برهوت اقتصادی سیاسی و اجتماعی را پیش گرفته است. کریدور جدید (مثل خط لولهء باکو - جیحان و مثل بقیهء کریدورهای اقتصادی دیگر) یکی یکی از دست ایران رفت. البته تمام تبعات این کار اقتصادی نیستند بلافاصله تبعات سیاسی و بعد تبعات اجتماعی و زیست محیطی و... گریبان ایران را گرفته و می گیرد.

من قبلا توضیح داده ام که چطور ایران دارد جلوی چشم ما می میرد. هدف غرب این است که ایران نفت را به قیمت و مقدار مورد نظر آنها بفروشد، یعنی چیزی که شاهنشاه فقید ایران، عقاب اوپک، زیر بار آن نرفت.

هدف مافیای ایران هم زنده ماندن تجارت اش است ولو به قیمت قربانی کردن سپاه یا اسلام یا رژيم اسلامی یا بخشی از خاک ایران یا هر چیز دیگری که شد! آنها افسران میهن‌پرست ارتش و سرمایه داران میهن ‌پرست و دولتمردان میهن ‌پرست را یا کشتند و یا فراری دادند تا تجارت کنند. اینها از کشتن ابایی ندارند. دیگر بحث فقط مریور به رژيم نیست، بحث اسلام هم نیست. ایران در خطر است!

اما سال 2024 سال رونمایی از دنیای جدید هم هست؛ فرصتی است برای برخواستن ققنوس از خاکستر خویش؛ فرصتی برای تبدیل شدن به یک ملت و یک کشور ممتاز در سطح جهان.

انتخاب با ماست!

برگرفته از توئیر (X) نویسنده

بازگشت به خانه