تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
نگاهی به انتخابات پیش رو
نیما بهرامی
این روزها، هر چه به موعد انتخابات مجلس شورای اسلامی رژیم نزدیک تر می شویم، صدای مردم به تنگ آمده از دست این حکومت خونخوار جهت تحریم و عدم تمایل عموم به شرکت در این نمایش حکومتی، رساتر می شود.
یک سوال اساسی در اینجا مطرح است که آیا میزان مشارکت شهروندان، برای فقیه دیکتاتور اهمیتی دارد؟ پاسخ این پرسش هم مثبت ست و هم منفی. در این گفتار خُرد به بررسی این موضوع خواهم پرداخت.
اگر حقیقت را بخواهید خامنه ای مدت هاست عطای دموکراسی را به لقای استبداد مطلقه اش بخشیده و قید حفظ ظاهر و شعار «میزان رای، ملت است» را هم به کلی زده است.
بدیهی ست هنگامی که مطالبات لب های تشنه کشاورزان تشنه را با گلوله پاسخ می دهد، قطع به یقین خوب می داند که مردم در مورد او چگونه خواهند اندیشید. او مدتهاست که بصورت رسمی و آشکارا دیگر هیچگونه مشارکت و نقد سیاسی را بر نتافته و صرفاً اطاعت محض می طلبد. حکومت کوچک ترین مطالبات مدنی، اجتماعی و اقتصادی را هم تاب نداشته و تنها پاسخ اش به مطالبات شهروندان، گلوله است.
از سوی دیگر گزارشات دستگاه های امنیتی و نتایج حاصل از شنود، سال هاست که مستبد را مطمئن ساخته اند که او و سیستم حکمرانی اش در دل های مردم ایران جائی ندارند. خامنه ای اگر که ذره ای هم تردید داشت، پس از سال های میانی دههء نود، با شنیدن چندین بارهءصدای معترضان، چرت مقدس اش دریده شده و کاملا مطمئن گشته که منفور ایرانیان است. او به واقع دریافته که تنها به یاری آتش گلوله سرکوبگران است که اجاق ساختمان پاستور را گرم و روشن نگه داشته است. نتیجتا از یک منظر می توان اذعان داشت که برای او میزان کم استقبال مردم از انتخابات فرمایشی هیچ اهمیتی نخواهد داشت. بی تردید دشمنی او با لفظ و ماهیت انتخابات آزاد نیز از همین منظر قابل فهم است.
با اینحال این تنها یک روی سکه ماجراست. روی دیگر داستان هنگامی جالب می شود که به ریزش های اخیر در طرفداران رژیم نگاهی بیندازیم. جایی که بسیاری از حامیان سنتی و مذهبی رژیم، پیش از انقلاب مهدی، از نهضت خمینی روی برگردانده اند!
بی اعتنایی مردم به دعوت خامنه ای مبنی بر شرکت در نمایش انتخابات، تا کنون با حربهء کهنهء دستکاری آمار و حضور اندک برخورداران از سفرهء انقلاب در تجمعات دستگاه های پروپاگاندا، قابلیت پنهان نمودن داشته است. اما این بار نگرانی رژیم این است که دیگر نتواند در روز موعود، همان عده قلیل را هم در مقابل دوربین ها مهیا نماید.
به واقع تاکنون اقلیت متحد حزب اللهی در مقابل اکثریت متفرق مردم ایران همیشه پیروز بوده اند. اما پیرو ریزش های اخیر در بدنهء حاکمیت و نظام، نه از اقلیت طرفداران رژیم اثری مانده و نه از اتحادشان خبری میتوان یافت.
روزهای سختی است که ذهن مستبد ام القرای شیعه را به خود مشغول و صد البته دل نگران کرده. ترس حامیان رژیم از اندک بودن و از همه بدتر عیان شدن این کمبود نفرات حامی رژیم، می تواند پایه های حکومت سید علی را بیش از پیش به ارتعاش وا داشته و لحظهء سقوط را تعجیل نماید. اگر چنین ریزشی در بین آرای ارزشی ها هم عیان شود، مشخص نیست که سنگ بنای حکومت ظالم فقیه ماردوش بر روی پی دیوار سرکوب گران چندان استوار بماند. دست هایی که با انگشت، برگه رای مد نظر رهبر را بلند نکنند، چگونه باتوم سنگین سرکوب را در حمایت از او بر خواهند داشت؟
مطابق اعتقادات فقه تشیع، اگر امام عصر، تنها چند صد یار با وفا و از جان گذشته داشته باشد، ظهور خواهد کرد. به اذعان فقها، اگرچه که تا کنون این تعداد مهیا نگردیده، اما ظاهراً مدعی جانشینی او هم با همین مشکل روبرو ست. با این تفاوت که رهبر نظام طرفداران اش را، این بار صرفا جهت نمایشی ظاهری در پای صندوق های رای، می طلبد. و ظواهر امر حاکی ست که گویا فرمانده، در تامین همین تعداد اندک رای دهنده نیز درمانده!