تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
6 فروردین ماه 1403 - 25 ماه مارس 2024 |
|
چرا رژیم اسلامی جنبش را «جنگ مسلحانه» می خواند؟
میلاد پورعیسی
پیشگفتار: نیروهای امنیتی رژیم اسلامی چه هدفی را در استفاده از واحدهای رزمی، سلاحهای مرگبار و غیرمرگبار در جریان سرکوب قیام ژینا دنبال میکردند؟ نگاهی کنیم به گزارش سازمان عدالت برای ایران، با عنوان «اعلام جنگ به غیرنظامیان: افشای یگانهای سرکوب و جنایت علیه بشریت»، در گفتوگو با امید شمس که خود یکی از تهیهکنندگان آن گزارش است.
***
`چنانچه گزارش دویست و پنجاه صفحهای سازمان حقوق بشری عدالت برای ایران ادعا کرده است، رژیم اسلامی به اعتراضات جنبش زن، زندگی، آزادی که از شهریور ۱۴۰۱ فراگیر شد تحت عنوان «درگیری مسلحانه» و «جنگ ترکیبی» واکنش نشان داده است.
شواهدی که این سازمان در گزارش خود با عنوان «اعلام جنگ به غیرنظامیان: افشای یگانهای سرکوب و جنایت علیه بشریت» ارائه کرده به سه دسته تقسیم میشوند: استفاده از نیروهای نظامی و شبه نظامی متخصص درگیریهای نظامی، به کارگیری تسلیحات سنگین و نیمه سنگین ویژهء جنگ با «پیکارجویان مسلح» و حتی استفاده از سلاحهای غیر کشنده مانند تفنگهای ساچمه زن به شیوهء کشنده.
گزارش سازمان عدالت برای ایران، که بر اساس بررسی حدود ۳۵۰۰ ویدئو تهیه شده، میگوید نیروهای سرکوب رژیم اسلامی - از جمله پلیس، سپاه پاسداران و سازمان بسیج - دست کم در شش استان خوزستان، تهران، آذربایجان غربی، کردستان، سیستان و بلوچستان از «نیروهای رزمی» سپاه و بسیج استفاده کردهاند.
همچنین در ۱۳ استان هم سلاحهای جنگی «سبک و نیمه سنگین» ویژهء درگیری با نیروهای مسلح به کار رفته است.
در این گزارش همچنین برای نخستین بار از شناسایی نیروهای ویژهء رزمی، مانند لشگر ۳ نیروی مخصوص حمزه سیدالشهدا، تیپ ۱۵ نیروی مخصوص امام حسن و تیپ تکاور مهدی در سرکوب معترضان پرده برداشته شده است.
گردانهای جنگی عمدتا در استانهای مرزی مثل کردستان و سیستان و تکاور مهدی ایذه اعزام شدهاند.
تیپ تکاور مهدی بیشتر در سرکوب معترضان در شهرستان ایذه از استان خوزستان فعالیت کرده است. بکارگیریِ نیروهای «کودک سرباز» زیر ۱۵ سال در سرکوب معترضان از دیگر یافتههای این گزارش است.
سلاحهای جنگی برای سرکوب معترضان غیر مسلح
گزارش سازمان عدالت برای ایران به طور مفصل به سلاحهای مورد استفادهء نیروهای پلیس، سپاه و بسیج در سرکوب معترضان در شهرهای مختلف پرداخته است. دست کم در بیست شهرستان که عمدتاً در استانهای مرزی از جمله کردستان، خوزستان سیستان و بلوچستان، آذربایجان شرقی و غربی بودهاند، تفنگهای بسیار دقیق دوربرد روسی به نام AK 47 یا AKM برای سرکوب معترضان به کار رفته است.
نیروهای ویژهء پلیس و سپاه پاسداران برای کشتار معترضان در مناطق کردنشین و سیستان و بلوچستان، از خودروهای زرهی سنگین با امکاناتی مثل دریچه برای تیراندازان و برجک برای تک تیراندازان استفاده کردهاند.
سپاه پاسداران همچنین از مسلسلهایی که ویژه مقابله با نیروهای جنگی است برای سرکوب معترضان در شهرهایی مانند جوانرود، مهاباد و سقز در استان کردستان استفاده کرده است.
در گزارش سازمان عدالت برای ایران بر «استفاده بیرویه از سلاحهای گرم» از سوی نیروهای سرکوب رژیم اسلامی تأکید شده است. این سازمان تأکید کرده این روش که به صورت سازمان یافته به کار رفته و در موج اعتراضات آبان ماه سال ۱۳۹۸ هم مشاهده شده، با هدف «منع رفت و آمد» شهروندان به کار رفته است.
در گزارش همچنین تأکید شده، عابران پیاده، ساختمانهای مسکونی و تجاری، و حتی بیمارستانها و مراکز درمانی هم به صورت سازمان یافته هدف تیراندازی و شلیک گاز اشک آور قرار گرفتهاند.
وسایل نقلیهء حفاظت شده در برابر مین که به عنوان MRAP شناخته می شوند و توانایی عبور از آتش و انفجار را هم دارند، از سوی پلیس و سپاه پاسداران در این اعتراضات استفاده شده است. این خودروها قابلیت نصب مسلسل بر روی خود را دارند.
هم چنین در شهرهای مرزی مثل بوکان، مهاباد سنندج، سقز در استان کردستان و زاهدان در سیستان و بلوچستان برای کشتن معترضان از مسلسلهای نصب شده بر روی کامیون استفاده شده است.
استفاده مرگبار از سلاح غیر مرگبار؛ افزایش هزینهء معترضان، کاهش زحمت حکومت
گزارش سازمان عدالت برای ایران با این حال تأکید میکند که انواع تفنگهای ساچمه زن، پرکاربردترین سلاحها برای سرکوب معترضان بوده است؛ سلاحهایی که تقریباً همهء نیروهای امنیتی از پلیس تا بسیج و سپاه پاسداران از آن بهره بردهاند.
استفاده مرگ بار از این سلاحهای غیر مرگبار، به صورت شلیک از فاصلهء نزدیک جان بسیاری از معترضان را در سال گذشته گرفت. بر اساس این گزارش دست کم در ۲۶ شهر از ۱۹ استان از انواع تفنگهای ساچمه زن علیه معترضان استفاده شده است.
شمار زیادی از معترضان جنبش «زن، زندگی، آزادی» در اثر اصابت همین گلولههای ساچمهای جان خود را از دست دادهاند. گزارشهای متعددی هم هدف قرار دادن اندامهای حساس مثل چشمها و اندامهای تناسلی شهروندان با همین گلولهها منتشر شده است.
براستی، در حالی که همین گزارش مفصل سازمان عدالت برای ایران و بسیاری دیگر از گزارشها از به کار گیری گسترده سلاحهای کشنده و جنگی بر علیه معترضان غیر نظامی خبر دادهاند، نیروهای امنیتی رژیم اسلامی چه هدفی را در استفاده از سلاحهای غیر مرگ بار مثل تفنگهای ساچمهای، آن هم به صورت مرگبار، دنبال میکنند؟
امید شمس، از مدیران سازمان عدالت برای ایران و از تهیهکنندگان گزارش این سازمان در مورد سرکوب جنبش زن، زندگی، آزادی در پاسخ به این پرسش به جنبههای حقوقی این عملکرد سیستماتیک اشاره میکند.
او، در گفتوگو با سایت رادیو «زمانه»، یکی از اهداف مهم استفاده از این سلاحها را افزایش هزینهء شرکت در اعتراضات با شلیک به اندامهای حساس و ایجاد درد و نقص عضو در معترضان، هم زمان با کاهش هزینهء قتل آنها برای رژیم اسلامی عنوان میکند:
«از نظر حقوقی مهمترین هدف رژیم اسلامی در به کارگیری تفنگهای ساچمهای، غیر مرگبار نشان دادن این سرکوبها است. در حالی که ما در گزارش خود مستندات زیادی را از قربانیانی منتشر کردیم که از فاصلهء بسیار نزدیک گلولههای متعدد ساچمهای به سر آنها شلیک شده و کشته شدهاند. به کارگیری متعدد این سلاحها با همین شیوه از نظر حقوقی میتواند ثابت کند که این نه اشتباه فردی برخی نیروهای امنیتی، که [در نتیجهء] دستور فراگیر رهبران آنها بوده است«.
شمس در ادامه میگوید:
«در عین حال ما در گزارش خود به هدف ایجاد درد و تحقیر معترضان با استفاده از تفنگهای ساچمهای اشاره کرده ایم. به نظر میرسد که این کار که احتمالاً در شمار بیشتری از معترضان نسبت به شهروندان کشته شده صورت گرفته، ایجاد پشیمانی و وحشت در عده زیادی از شهروندان به خاطر شرکت در این جنبش است».
در گزارش «عدالت برای ایران» تصاویر و مستنداتی از شلیک بیش از صد گلوله ساچمهای به سر یک کودک در خوزستان که در حال فرار از مأموران بوده اشاره شده است. در بخش دیگری از گزارش، که به شلیک گلوله و پرتاب گاز اشکآور به ساختمانهای مسکونی، بیمارستانها و ساختمانهای تجاری با هدف ایجاد رعب و وحشت اشاره شده، از کودک ۵ سالهای به نام «بنیتا کیانی» نام برده شده که در بالکن ساختمان محل سکونت خود در ملک شهر اصفهان بر اثر اصابت گلوله ساچمهای جان خود را از دست داد.
امید شمس دربارهء شیوه به کارگیری تفنگهای ساچمهای از سوی نیروهای امنیتی رژیم اسلامی به نوع آموزش نیورهای سرکوبگر اشاره میکند و می گوید:
«ما در گزارش خود به نیروها و یگانهایی اشاره کردیم که در سرکوب معترضان استفاده شدهاند. نیروهای تکاور و نیروهای مخصوصی که برای سرکوبها به کار گرفته شدند، عمدتاً از نیروهایی هستند که برای جنگ با پیکارجویان مسلح آموزش تخصصی دیدهاند. آنها به جز این نوع استفاده از سلاح، یعنی شلیک به قصد کشتن هدف مورد نظر ،آموزش ندیدهاند. بنابراین از سلاح ساچمهای غیر کشنده هم به صورت مرگبار استفاده میکنند.
در گزارش سازمان «عدالت برای ایران» همچنین به طور مفصل به نیروهای امنیتی درگیر در سرکوب معترضان جنبش زن، زندگی، آزادی پرداخته شده است.
نیروهای ویژهء پلیس با نام اختصاری «نوپو»، گردانهای مختلف بسیج، نیروهای تکاوری سپاه پاسداران، نیروهای خود انگیزه در سرزمینهای اسلامی ملقب به «نخسا»، در کنار ارتش رژیم اسلامی از عمدهترین نیروهایی بودند که دخالت آنها در سرکوب این اعتراضات باعث شده تا در گزارش سازمان عدالت برای ایران تأکید شود رژیم اسلامی معترضان را به عنوان «محارب» شناسایی کرده و با آنها به «جنگ ترکیبی» پرداخته است.
«نخسا» به عنوان واحدی معرفی شده است که هیچ نهادی مسئولیت آن را بر عهده ندارد و اعضای آن از نیروهای سپاه و بسیج هستند. مأموریت اصلی اش هم حمایت از دولتهای شیعه خاورمیانه اعلام شده است.
«عدالت برای ایران» تأکید کرده که اطمینان دارد دست کم در شهرهای جوانرود، سنندج و پیرانشهر در استان کردستان از یگانهای تکاور سپاه به عنوان نیروهای تخصصی جنگی برای سرکوب معترضان استفاده شده است.
امید شمس، پژوهشگر سازمان «عدالت برای ایران» دربارهء تقسیم بندی جغرافیایی گردانهای ویژهء سپاه و بسیج در سرکوب این اعتراضات میگوید احتمالاً امید رژیم اسلامی در این کار، راه اندازی جنگ داخلی بوده است:
«عمدهء این گردانهای ویژه قبلاً در درگیری با گروههای مسلح فعالیت داشتهاند. اما در جریان اعتراضات سال گذشته آنها عمدتاً به استانهای مرزی، به ویژه سیستان و بلوچستان و کردستان و شهرهایی مثل ایذه در خوزستان، اعزام شدند. احتمالاً یکی از اهداف مهم حکومت این بوده که با راه اندازی درگیری مسلحانه وضعیت جنگی اعلام کند. رژیم اسلامی میخواست، به بهانهء وضعیت جنگی، حقوق عادی مردم را معلق کند و شکلی از حکومت نظامی را اعلام کند».
گردانهای کوثر، امام علی، امام حسین، بیت المقدس و یگان ویژهء فاتحین - که اعضای تشکیلات غیر نظامی بسیج نیروهای عمده آنان را تشکیل میدهند، - از نیروهای اصلی این واحدهای سرکوب هستند. نیروهای یگان ویژهء فاتحین تجربهء شرکت در عملیاتهای رژیم اسلامی در سوریه را دارند.
بنا بر این گزارش سازمان «عدالت برای ایران»، گردان بیت المقدس در چندین شهر به «سازمان دهی» و «آموزش» و استقرار نیروهای با سن زیر ۱۵ سال اقدام کرده که در قوانین بین المللی به عنوان کودک شناخته میشوند. این کار در راستای «برنامهء ملی» سازمان بسیج با عنوان «نحن قادمون» یا «ما میآئیم» انجام شده است.
استانهای تهران، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اصفهان، قم، کردستان، سیستان و بلوچستان و مازندران از استانهایی بودند که در آنها از این «کودک- سربازان» برای سرکوب معترضان استفاده شده است. به گفته پژوهشگران سازمان عدالت برای ایران، دلیل اصلی استفاده از این کودکان این است که «سن و ضعف جسمانی آنها اغلب مردم را از رویارویی با آنها باز میدارد.»
سازمان عدالت برای ایران در انتهای گزارش دویست و پنجاه صفحهای خود اعلام کرده همهءموارد ذکر شده مصداق «جنایت علیه بشریت» هستند و از شورای امنیت سازمان ملل خواسته تا، ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، این اقدامها را محکوم کرده و پروندهء رژیم اسلامی را به دیوان بین المللی دادگستری ارجاع دهد.
امید شمس میگوید:
«با توجه به یافتههای این گزارش، جامعهء بینالمللی باید با اعمال مجازاتهای حقوق بشری موثر، حمایت از مکانیسمهای مستقل حقیقتیابی و استفاده از اصل صلاحیت قضایی جهانی، مرتکبین این جنایات را پاسخگو کند».