تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
9 فروردین ماه 1403 - 28 ماه مارس 2024 |
|
آیا فائزه و محسن رفسنجانی اپوزیسیون را سرِ کار گذاشته اند؟
سام قندچی
نوشته ای از بیست و ششم دی ماه 1399: در روزهای اخیر چند نامهء سرگشاده از خانم فائزه هاشمی رفسنجانی، در حمایت از سیاست های 4 سال گذشتهء پرزیدنت ترامپ در قبال ایران، و در نقد فضای اعدام های زندانیان سیاسی که در این هفته های پایانی دولت ترامپ، رژیم اسلامی علیه اپوزیسیون ایران راه انداخته، منتشر شده، و برادرشان، محسن، نیز، در پیام هایی رسانه ای، از فائزه خواسته اند که از مقامات حاکم در ایران، عذرخواهی کند!
شکی نیست که پدرشان، یعنی آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی، در انتخابات 1388، حامی آقای میرحسین موسوی بود، و بعد هم طی جنبش سبز، از همان اولین نماز جمعه تلاش کرد به اصلاح طلبان کمک کند، و در پایان عمر نیز، در ماجراهای «استخر» در ارتباط با درگذشت او، در مطبوعات مطرح شد.
با اینحال، در سال های پیش از جنبش سبز، نقش آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی در قتل های خارج کشور، غیرقابل انکار است. در نتیجه به دلیل اینگونه واقعیاتِ متضاد، امروز نیز، عنوان این مقاله، به صورت سؤالی است چون واقعاً نمی دانم حقیقت در این موارد چیست، و مثلاً از یکسو در نخستین سالهای بعد از انقلاب، خانم فائزه هاشمی در فعالیت برای حقوق زنان شرکت داشت و مجله ای مشابه «زن روز» منتشر می کرد، در حالیکه اگر به خاطر داشته باشیم، بعد از امضای صلح ایران و عراق، و پیش از حمله ی آمریکا به عراق، آیت الله هاشمی رفسنجانی، صدام حسین را با عنوان «برادر صدام» مورد خطاب قرار می داد، و خانم فائزه هاشمی نیز همان زمان به عراق سفر کرد و دوباره اگر حافظه ام یاری کند، خانم فائزه هاشمی روابطِ دوستانه ی خود را با پسر صدام حسین، در مطبوعاتِ آنزمان، انعکاس می داد. بعد هم که آمریکا به عراق حمله کرد، و می دانیم برنامه ی دیک چینی معاون پرزیدنت بوش، این بود که سه ماه پس از تصرف عراق، به ایران حمله کند و رژیم اسلامی ایران را از قدرت ساقط کند، و آنچه این برنامه را به هم زد، راه افتادن عملیات تروریستیِ القاعده ی عراق تحت رهبری ابومصعب الزرقاوی بود! و دست برقضا، وقتی دیگر به دلیل راه افتادن سربریدن های القاعده ی عراق، آمریکا برنامه اش کاهش حضور نظامی در عراق شد، آیت الله هاشمی رفسنجانی همانطور که خودش بعداً اظهار کرد، در بازداشت زرقاوی و تحویل او به آمریکا، نقش ایفا کرد، و همیشه از این کار خود بعنوان خدمتی به آمریکا، یاد می کرد! اما اگر راه افتادن ترورهای القاعده ی عراق به رهبری زرقاوی اتفاق نیافتاده بود، احتمالاً نقشه ی دیک چینی برای ساقط کردن رژیم اسلامی ایران همان سه ماه بعد از سقوط صدام، اجرا شده بود! همیشه از خود سؤال می کردم که آیا خودِ آیت الله هاشمی رفسنجانی، در راه انداختن تروریسم القاعده ی عراق تحت رهبری زرقاوی نقش نداشت تا که طرح دیک چینی را به هم بزند؟ و آیا بعداً که رژیم اسلامی ایران پایش در عراق محکم شد، تصمیم به تحویل زرقاوی به آمریکا نگرفت؟ اما این دو عبارت آخر که در اینجا نوشتم، حدسیات است چون از کجا بدانیم حقیقت چه بوده و به همین خاطر عنوان این یادداشت نیز که موضوعی تازه است، بصورت سؤالی آمده؟ به قول اسلامی ها، آدم از کارِ خدا سر در نمیآره و باید گفت الله والعلم!
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران.