تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

21 تیر ماه 1403 - 11 ماه جولای 2024

چرا بهتر است از رضا پهلوی پشتیبانی کنیم؟

م. رضایی تازیک

m.rezaei_tazik@yahoo.com

جان سخن نوشتار پیش رو این است: اگر این پیش فرض که «لازمهء انحلال رژیم اسلامی تشکیل آلترناتیوی سکولار دموکرات در بیرون از ایران می باشد» ـ درست باشد، آنگاه با قاطعیت می توان گفت که تنها راه ساختن چنین آلترناتیوی از مجرای پشتیبانی از رضا پهلوی می گذرد؛ آن هم بر مبنای استنتاجات و دلائلی که در ادامه خواهند آمد.

***

۱. بر مبنای این پیش فرض که ــ تا زمانی که آلترناتیو سکولار دموکرات رژیم اسلامی مسلط بر ایران (در بیرون از مرزهای آن) ساخته نشود این رژیم پابرجا خواهد بود ــ فعالیتهای زیادی از سوی نیروی های سکولار دموکرات با محوریت دکتر اسماعیل نوری علا صورت گرفته است. از جمله می توان به «طرح روند آلترناتیوسازی» [*] اشاره کرده که در چهارچوب «شبکه جهانی سکولارهای سبز برای دموکراسی و آزادی در ایران» [**] شکل گرفت؛ طرحی که بر مبنای مطالعات تاریخی / تجربه و خرد نوشته شده است.

۲. جان سخن طرح یاد شده این است که آلترناتیو سکولار دموکرات می تواند از سوی ایرانیان خارج از کشور به صورت انتخابی (و نه خودبرانگیختگی) شکل گیرد و این آلترناتیو می بایست خویش را وقف گذر از رژیم و استقرار سکولار دموکراسی در ایران کند و به مسائل «آنجائي» (تعیین شکل حکومت آینده؛ مثلا پادشاهی یا جمهوری و...) نپردازد.

۳. طرح یاد شده، با وجود شکلگیری همایش ها و کنگره های فراوان از سوی نیروهای سکولار دموکرات در این تقریبا دو دهه گذشته، محقق نشده. دلیل اصلی این ناکامی هم به باور من در این مهم خلاصه می شود که طرح یاد شده چند دهه ای جلوتر از بلوغ سیاسی اپوزیسیون حکومت اسلامی است. دلیل دیگر این ناکامی نبود رابطهء ارگانیک میان ایرانیان درون و بیرون است. (منظورم این است که اپوزیسیون حکومت اسلامی در یک «شبه ایران» به سر می برد، و مبتلا به یک نوع خودگویی است). به سخنی دیگر با تکیه بر این تجربه ۴۵ ساله می توان با قاطعیت گفت که اپوزیسیون حکومت اسلامی قادر به ساختن آلترناتیویی سکولار دموکرات که بتواند مورد استقبال مردمان (درون) ایران قرار بگیرد نیست. پس می توان «طرح روند آلترناتیوسازی» را که به دنبال ساختن آلترناتیو از «پائین به بالا» (bottom up) و نه از «بالا به پائین» (top down) بود را شکست خورده دانست.

۴. تنها کسی که در ایران دارای پایگاه اجتماعی است و تنها کسی که نامش را در جنبش «زن، زندگی، آزادیِ» اخیر (در ایران) صدا زده اند، رضا پهلوی است. و از آنجائیکه رضا پهلوی خودش را سکولار دموکرات و معتقد به حفظ تمامیت ارضی ایران می داند و تعیین شکل حکومت آینده ایران را به همه پرسی پس از انحلال حکومت اسلامی منوط کرده، کاراترین کس برای ساختن آلترناتیو سکولار دموکراتی ست که می تواند از طریق روند «بالا به پائین» (top down) شکل بگیرد.

۵. خواهند گفت که «ما» حکومت استبدادی شاه را سرنگون کرده ایم و نمی خواهیم که سلطنت دو باره به ایران بازگردد. در پاسخ می توان گفت که:

(الف) رضا پهلوی تعیین حکومت آینده را منوط به همه پرسی دانسته است و قصاص پیش از جنایت معنایی جز خردگریزی ندارد؛

(ب) ممکن است که مردمان ایران پادشاهی مشروطه را (که با حکومت سلطنتی پیش از انقلاب متفاوت است) برگزینند، بدون اینکه این پادشاهی مشروطه، دیکتاتوری ای از نوع پیش از انقلاب به راه بیاندازد، مانند آنچه که در اسپانیا پس از انحلال دیکتاتوری رخ داده؛

پ) و بیائیم برای لحظه ای بدترین سناریوی ممکنه را با هم مرور کنیم. متصور شویم که بخش بزرگی از مردمان درون و بیرون از ایران از رضا پهلوی پیشتیبانی کرده اند، رضا پهلوی توانسته است گذر از رژیم را هدایت کند، مردمان ‘ناآگاه’ و ’دیکتاتورپرور’ گول خورده اند (و یا رضا پهلوی را باد کرده اند و در ماه دیده اند)، رضا پهلوی توانسته است دیکتاتوری ای از نوع آنچه که پدرش به راه انداخته بود، به راه بیاندازد. ــ گذشته از اینکه امکان متحقق شدن چنین سناریویی را تقریبا محال می دانم و گذشته از اینکه معتقدم که رضا پهلوی به جد به دنبال سکولار دموکراسی برای ایران است و از تاریخ آنچه که بر سر پدربزرگ و پدرش آمده آگاه است؛ این پرسش را مطرح می کنم که آیا به راستی سناریوی ممکنه (انحلال دیکتاتوری رژیم مذهبی و استقرار دیکتاتوری پهلوی) ما را یک گام به زندگی آبرومندانه، رفاه و دموکراسی نزدیکتر خواهد کرد یا دورتر؟

منظورم این است که اگر بدترین اتفاق رخ دهد و ما از استبداد مذهبی به استبداد پهلوی سوم بغلتیم باز هم برنده بازی خواهیم بود و گذارمان به دموکراسی راحت تر خواهد شد.

***

   تکرار می کنم که بنیاد این نوشتار «پیشفرض یاد شده» است و ممکن است که این پیش فرض نادرست باشد؛ اما بودِ آلترناتیو سکولار دموکرات با محوریت رضا پهلوی هیچ ضرری به هیچ کسی نخواهد زد. جامعهء ما همچنان فردمحور است و فرضیه های برآمده از اندیشه های سیستم محور قرن بیست و یکم را نمی توان به اپوزیسیون حکومت اسلامی تعمیم داد.

زوریخ  - هجدم تیرماه ۱۴۰۳ برابر با هفتم جولای ۲۰۲۴

_______________________________

* برای مطالعه این طرح که از سوی دکتر نوری علا نوشته شده بنگرید به:

https://www.seculargreens.com/Articles/03162011-Project-Alternative.htm

** آدرس شبکه: https://www.seculargreens.com/

بازگشت به خانه