تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

15 شهریور ماه 1403 - 5 ماه سپتامبر 2024

در شهر کوران یک چشمی پادشاست!

مهدی نصیری

برای آقای دکتر پزشکیان احترام قائلم. همان طور که برای همه کسانی که از جمهوری اسلامی به ستوه آمده اند و چون خود را در برابر هیولای بی رحم و البته مقدسی! تصور می کنند که کاری از دستشان برای مهار آن بر نمی آید، به پزشکیان رای داده اند تا روزنه ای بگشایند احترام قائلم و البته خود بر این باورم که این مسیری نیست که دستاوردی برای ایران و مردمش داشته باشد و باید همه به عبور از این حکمرانی  فاجعه بار بیاندیشند. اینها همه درست اما نباید در باره آقای پزشکیان غلو کرد.

پزشکیان نماینده چند دوره مجلس شورای اسلامی است که سال ها از امکانات و مزایای نمایندگی ـ که اندک نیست ـ بهره مند بوده و در عین حال به امر پزشکی و جراحی خود می پرداخته و درآمد مناسبی هم داشته است. (مقایسه کنید با تعداد زیادی از رزیدنتهای پزشکی که به خاطر فشارهای مالی دست به خودکشی می‌زنند)

آقای پزشکیان جز در مواردی اندک که به عملکرد برخی دستگاه ها نقد داشته و البته همیشه‌ی خدا هم ثناگوی رأس نظام بوده و خود را مطیع وی می‌دانسته، در برابر انبوهی از مفاسد و غارتگری‌ها و قانون‌شکنی‌ها در طول سالیان گذشته و نیز در برابر فجایع و جنایات نظام در کشتار مردم معترض در سالهای ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و جنبش مهسا سکوت کرده و یا واکنشی اندک و نرم داشته است. چرا؟ آیا او نماینده مجلسی که وظیفه و حق داشته در برابر هر فساد و تباهی و قانون‌شکنی حداقل اعتراض زبانی داشته باشد، نبوده؟ آیا اگر احساس می‌کرده کاری از دستش بر نمی‌آید، نباید به حکم همان آموزه‌های علوی ای که از حفظ دارد، رخت خود را از این ورطه حکمرانی تباه و ضد مردم بیرون می‌کشیده است؟!

بله! جمهوری اسلامی آن چنان تصویری از حاکم و مدیر و مسئول ارائه داده که آقای پزشکیان با این همه ضعف و کاستی، برای عده ای قدیس جلوه کرده است. پزشکیان کجا و دیگر نامزدهای بی‌شرم و آزرم ریاست جمهوری کجا؟ پزشکیان کجا و امامان جمعه زمین‌خوار و موقوفه‌خوار و فلان رییس قوه و سردار فاسد سپاه کجا؟

پزشکیان کجا و آن مقامات کاخ گردی که برای هر کاخ گردی شان باید صدها نیروی تدارکاتی و حفاظتی و نیمی از پدافند تهران بسیج شود و گاه چندین هواپیما برای فریب امنیتی به پرواز در بیایند و اسبان ویژه سواری شان با ماشینهای ویژه حمل شود و بعد جماعت شیفته شان بابت ساده زیستی شان غصه بخورند و بر شیفتگی و عشق کر و کور کننده شان بیافزایند، کجا؟

ما ملتی تحقیر شده و سرکوب گردیده با حکومتی عجین با زر و زور و تزویر هستیم که سطح توقعات و انتظاراتمان از حاکمانمان در حد نازلترین کشورهای دنیا شده و رییس جمهوری (با پایین ترین میزان رای نسبت به روسای جمهور دیگر) که اگر در یک نظام دموکراتیک بود، ای بسا تاکنون از صحنه سیاست ورزی توسط مردم کنار گذاشته شده بود، فرشته جلوه می کند! آری در شهر کوران یک چشم پادشاست!

اخیرا نوحه‌ای از مردم دزفول در فضای مجازی منتشر شد که نوحه خوان به برخی مصائب جاری ملت ایران می پردازد و در پایان هر بندی از نوحه با لحنی آکنده از سوز و گداز با لهجه دزفولی می گوید: آخ سرزمینوم!

برگرفته از تلگرام نویسنده

بازگشت به خانه