تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
29 شهریور ماه 1403 - 19 ماه سپتامبر 2024 |
|
تحول سیاسی در آمریکا در ارتباط با پیامدهای جهانیسازی
مرتضی انواری
در دهههای اخیر، سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا، بهویژه با توجه به جهانیسازی و تاثیر آن بر کارگران و طبقات متوسط، شاهد تغییرات چشمگیری بوده است. یکی از تحولات بزرگ در صحنهء سیاسی آمریکا، حرکت بسیاری از کارگران و طبقات پایینتر جامعه از حزب دموکرات به حزب جمهوریخواه است. این تغییر نتیجهء نارضایتی از جهانیسازی و سیاستهای مرتبط با آن بوده است؛ سیاستهایی که موجب از بین رفتن فرصتهای شغلی در صنایع سنتی و تولیدی در آمریکا و انتقال سرمایه و کار به کشورهای دیگر همچون چین، هند، و برزیل شدهاند. این مقاله به بررسی این تغییرات و نقش احزاب در این تحولات میپردازد.
ظهور ناسیونالیسم اقتصادی در حزب جمهوریخواه
حزب جمهوریخواه، بهویژه در سالهای اخیر، با اتخاذ سیاستهای ناسیونالیستی و تمرکز بر منافع کارگران داخلی، موفق شده است بخشهای بزرگی از نیروی کار را به سوی خود جلب کند. این حزب با انتقاد از شرکتهای بزرگ بینالمللی و سیاستهای جهانیسازی، که موجب کاهش فرصتهای شغلی در آمریکا شدهاند، وعده داده است تا با بازگرداندن صنایع تولیدی و ایجاد فرصتهای شغلی برای آمریکاییها، به تقویت اقتصاد داخلی بپردازد. این تغییر در رویکرد جمهوریخواهان، بهویژه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ و شعار "اول آمریکا"، نمایان شد. این سیاستها باعث شد تا بسیاری از کارگران سفیدپوست و طبقات پایینتر که پیشتر از طرفداران حزب دموکرات بودند، به سمت جمهوریخواهان گرایش پیدا کنند.
تأثیر جهانیسازی بر اقتصاد آمریکا
در مقابل، حزب دموکرات همچنان به سیاستهای جهانیسازی و همکاریهای بینالمللی پایبند است. این حزب با حمایت از اقتصاد جهانی و شرکتهای بینالمللی که به طور فزایندهای به بازارهای جهانی وابستهاند، همچنان به حمایت از باز شدن درهای اقتصادی و تجاری به روی سایر کشورها تاکید میکند. به ویژه شرکتهای بزرگ تکنولوژی، مانند آمازون، گوگل، و اپل که از سیاستهای جهانیسازی بهرهمند شدهاند، از دموکراتها حمایت میکنند. این شرکتها با اتکا به نیروی کار ارزان در کشورهای خارجی، توانستهاند سودهای هنگفتی کسب کنند. اما این مدل اقتصادی، فشار زیادی بر کارگران آمریکایی وارد کرده است که مشاغلشان به دلیل انتقال تولید به خارج از کشور از بین رفته یا کاهش یافته است.
رشد قدرتهای جهانی و تأثیر آن بر طبقه کارگر آمریکا
در طول چند دهه گذشته، کشورهای نوظهوری همچون چین، هند و برزیل با بهرهگیری از سرمایهگذاریهای خارجی و سیاستهای جهانیسازی، اقتصادهای خود را به سرعت توسعه دادهاند. این کشورها با ارائه نیروی کار ارزان و مشوقهای مالیاتی، توانستهاند شرکتهای بینالمللی را جذب کنند و سرمایههای خارجی را به سمت خود جلب نمایند. در این میان، صنایع تولیدی و برخی از مشاغل تخصصی که پیشتر در آمریکا وجود داشتند، به این کشورها منتقل شدهاند. نتیجهی این انتقال، افزایش بیکاری در برخی از مناطق صنعتی آمریکا و نارضایتی کارگران این بخشها بوده است.
تغییر سیاستهای دو حزب در مواجهه با جهانیسازی
دموکراتها همچنان به حمایت از جهانیسازی ادامه میدهند و بر این باورند که همکاریهای بینالمللی و تجارت آزاد موجب رشد اقتصادی جهانی خواهد شد. آنها معتقدند که با گسترش همکاریهای بینالمللی، آمریکا میتواند جایگاه خود را در اقتصاد جهانی حفظ کند و از مزایای تکنولوژیهای جدید و تجارت بهرهمند شود. به همین دلیل، این حزب به سیاستهای بازتر در زمینه مهاجرت و تجارت آزاد پایبند است و از این طریق به دنبال افزایش سرمایهگذاریهای خارجی در داخل آمریکا است.
در مقابل، جمهوریخواهان به دنبال محدود کردن جهانیسازی و بازگرداندن مشاغل تولیدی به داخل آمریکا هستند. آنها با سیاستهای حمایتگرایانه، همچون افزایش تعرفهها بر واردات از کشورهای چین و مکزیک و تشویق شرکتها به بازگشت به داخل، سعی در تقویت صنایع داخلی و ایجاد فرصتهای شغلی برای کارگران آمریکایی دارند. این سیاستها با حمایت از طبقات پایینتر و کارگران سنتی همراه است که از سیاستهای جهانیسازی متضرر شدهاند.
نتیجهگیری: چالشها و فرصتهای آینده
تغییرات گستردهای که جهانیسازی بر طبقات کارگر و متوسط جامعه آمریکا تحمیل کرده است، منجر به تغییرات چشمگیری در نقشه سیاسی این کشور شده است. حزب جمهوریخواه با تمرکز بر سیاستهای ناسیونالیستی و حمایت از کارگران داخلی، توانسته است حمایت بخشهایی از جامعه را که پیشتر به دموکراتها وابسته بودند، به دست آورد. از سوی دیگر، حزب دموکرات با حمایت از اقتصاد جهانی و شرکتهای بینالمللی، همچنان به دنبال حفظ جایگاه آمریکا در بازارهای جهانی است.
در نهایت، نتیجه این تحولات به چالشهای جهانیسازی و نحوهی مدیریت آن در آینده بستگی دارد. آیا آمریکا میتواند تعادلی بین منافع طبقه کارگر داخلی و نیازهای شرکتهای بینالمللی پیدا کند؟ آیا سیاستهای ناسیونالیستی جمهوریخواهان میتواند به بازگرداندن مشاغل تولیدی کمک کند، یا آیا جهانیسازی همچنان به نفع شرکتهای بزرگ و به ضرر کارگران داخلی خواهد بود؟ این پرسشها همچنان در مرکز بحثهای سیاسی و اقتصادی آمریکا قرار دارند و تاثیرات عمیقی بر آینده این کشور خواهند گذاشت.