تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

3 آبان ماه 1403 - 24 ماه اکتبر 2024

از فتح قدس تا فرار از جنگ: فروپاشی سیاست‌های رژيم اسلامی

مرتضی انواری

سیاست خارجی رژیم اسلامی ایران، از بدو تأسیس، بر مبنای دشمنی با اسرائیل و ایجاد گروه‌های نیابتی در منطقه شکل گرفت. این سیاست که با شعارهایی نظیر "نابودی اسرائیل" و "فتح قدس" همراه بود، در طول چهار دهه به یکی از محورهای اصلی استراتژی‌های منطقه‌ای این رژیم تبدیل شد. میلیاردها دلار از منابع ملی ایران به جای سرمایه‌گذاری در کشور، به گروه‌هایی همچون حزب‌الله لبنان و حماس در غزه اختصاص یافت تا از طریق تأمین مالی و تسلیحاتی آنها، نفوذ رژیم اسلامی در منطقه گسترش یابد و، از طریق این نیروهای نیابتی، اسرائیل تحت فشار قرار گیرد.

علی خامنه‌ای، رهبر رژيم اسلامی، بارها در سخنرانی‌های خود اعلام کرده بود که ایران هرگز با آمریکا مذاکره نخواهد کرد و سیاست "نه جنگ، نه مذاکره" را به عنوان رویکرد اصلی رژیم اش اعلام کرده بود. در جریان مذاکرات هسته‌ای برجام نیز، ایران از مذاکره مستقیم با آمریکا خودداری کرد و واسطه‌گری روسیه را برای انتقال پیام‌های خود به کار گرفت.

اما این سیاست که در سال‌های اولیه انقلاب ممکن است موفقیت‌هایی را به همراه داشته باشد، امروز به بن‌بست رسیده است. نیروهای نیابتی رژیم اسلامی، که روزگاری به عنوان ابزار اصلی اعمال قدرت ایران در منطقه شناخته می‌شدند، اکنون یکی پس از دیگری در حال فروپاشی هستند و خود رژیم نیز در مسیر انزوا و ضعف بیشتر قرار گرفته است.

یکی از بارزترین نمادهای شکست سیاست نیابتی رژیم اسلامی وضعیت کنونی حزب‌الله لبنان است. حزب‌الله، که به عنوان نیروی نیابتی اصلی رژيم اسلامی در لبنان و خط مقدم مقابله با اسرائیل مطرح بود، در سال‌های اخیر توان نظامی و عملیاتی خود را به طور قابل توجهی از دست داده است. حملات مکرر اسرائیل به مسیرهای انتقال سلاح از عراق و سوریه به لبنان، باعث شده که جریان تأمین تسلیحاتی حزب‌الله به شدت مختل شود و این گروه با مشکلات زیادی در زمینهء تجهیز نیروهای خود مواجه باشد. علاوه بر این، اسرائیل اخیراً ضربهء مهمی به نظام مالی حزب‌الله وارد کرده است. بانک «قرض‌الحسن» که به عنوان مرکز پولشویی و تأمین مالی فعالیت‌های تروریستی حزب‌الله شناخته می‌شد و تحت تحریم‌های غرب قرار داشت، هدف حملات اسرائیل قرار گرفت و زیرساخت‌های آن نابود شد. این اقدام، علاوه بر کاهش توانایی حزب‌الله در تأمین مالی فعالیت‌های نظامی خود، نشان‌دهندهء فروپاشی اقتصادی این گروه است که روزگاری به عنوان یکی از قوی‌ترین نیروهای نیابتی رژيم اسلامی شناخته می‌شد.

در کنار شکست‌های نظامی و مالی حزب‌الله، اقتصاد رژیم هم در وضعیت بحرانی قرار دارد. تحریم‌های بین‌المللی گسترده، سوء مدیریت داخلی، و فساد سیستمی، همگی دست به دست هم داده‌اند تا اقتصاد رژیم را به آستانهء فروپاشی برسانند. منابع مالی‌ای که پیشتر به گروه‌های نیابتی رژیم در منطقه اختصاص می‌یافت، اکنون به دلیل فشارهای داخلی و نیازهای اقتصادی مردم ایران به شدت کاهش یافته است. این کاهش منابع نه تنها باعث تضعیف نیروهای نیابتی شده، بلکه از دست رفتن حمایت‌های مردمی در داخل کشور را نیز به دنبال داشته است. اعتراضات گسترده در سال‌های اخیر، به ویژه در شهرهای کوچک و مناطق محروم، نشان‌ دهندهء نارضایتی عمیق مردم از سیاست‌های داخلی و خارجی رژيم است. رژیمی که روزی با شعارهای انقلابی خود را قهرمان منطقه می‌دانست، اکنون با بحران‌های داخلی و نارضایتی عمومی دست و پنجه نرم می‌کند و در تلاش است تا از این بحران‌ها نجات یابد.

 در عرصهء سیاست خارجی نیز، رژيم اسلامی به شدت در حال انزوا قرار گرفته است. روابط ایران با بسیاری از کشورهای همسایه، به ویژه کشورهای عربی حوزهء خلیج فارس، در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. سفر اخیر وزیر امور خارجه ایران به بحرین، کشوری که هیچ رابطهء سیاسی با رژيم اسلامی ندارد، نمادی از این انزوای منطقه‌ای و تلاش‌های نافرجام رژیم برای کسب حمایت‌های منطقه‌ای است. بحرین و دیگر کشورهای منطقه که همواره نگران جاه‌طلبی‌های رژیم اسلامی بوده‌اند، به تلاش‌های دیپلماتیک ایران پاسخ مثبت نداده‌اند و این سفر به خوبی نشان‌دهنده ضعف و ذلت رژيم در جلب حمایت کشورهای منطقه است.

با توجه به همهء این شکست‌ها، می‌توان گفت که سیاست خارجی رژيم اسلامی به پایان خود نزدیک شده است. نیروهای نیابتی که روزگاری یکی از ابزارهای اصلی رژيم برای اعمال نفوذ در منطقه بودند، اکنون با مشکلات جدی مواجه‌اند و توان عملیاتی آنها به شدت کاهش یافته است. علاوه بر این، اقتصاد داخلی رژيم اسلامی نیز تحت فشارهای شدید قرار دارد و رژیم، به دلیل نارضایتی‌های مردمی و اعتراضات داخلی، قادر به ادامهء حمایت‌های مالی و تسلیحاتی از نیروهای نیابتی خود نیست. در نهایت، انزوای سیاسی رژيم اسلامی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی نیز باعث شده که این رژیم به دیپلماسی روی آورد و به دنبال کاهش تنش‌ها و جلوگیری از یک جنگ تمام‌عیار با اسرائیل باشد.

شاید بتوان گفت که رژيم اسلامی امروز در نقطه‌ای قرار گرفته رژيم به عنوان یک راهبرد قاطع اعلام شده بود، اکنون به نقطه‌ای رسیده است که جنگ در منطقه جریان دارد و حکومت اسلامی مجبور به درخواست مذاکره شده است. تقاضای مذاکره این بار نه از سوی کشورهای غربی، بلکه از سوی رژيم اسلامی مطرح شده است و رژیمی که روزی به دنبال نابودی اسرائیل و فتح قدس بود، اکنون در تلاش است تا از جنگ فرار کند و خود را از بحران‌هایی که با سیاست‌های خود ساخته، نجات دهد.

بازگشت به خانه