تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
8 بهمن ماه 1403 - 27 ماه ژانویه 2025 |
|
دانلد ترامپ بدترین کابوس گلوبالیست ها نبود!
برگرفته از توئیت «روز باد»
در سال 2024، اتفاق بی سابقه ای در رسانه های سیاسی رخ داده بود: یک نامزد ریاست جمهوری به طور کامل رسانه های خبری سنتی را رها کرد و، در عوض، در پادکستها، یوتیوب و همکاریهای سازنده شرکت کرد. و مغز متفکر پشت این تغییر که بود؟ پسر 18 سالهء ترامپ، بارون، با یک سفارش، رسانه های اصلی را درگیر کرده بود. در واقع این ماجرای طرحی است که طی آن یک جوان 18 ساله از هر متخصص سیاسی پیشی گرفته است.
بارون ترامپ، این پسر خلف ترامپ، نکتهء مهمی را در مورد «نسل زد» فهمیده بود: 63 درصد آنها ترجیح می دهند «افراد واقعی» را به جای «شخصیت های رسانه ای شیک» ببینند. آنها به مکالمات طولانی اعتماد دارند و می توانند طی آن عدم اصالت را از یک مایل دورتر تشخیص دهند...
این استراتژی رادیکال اما ساده است:
• از مصاحبه در رسانه های سنتی صرف نظر کنید
• روی مکالمات پادکست 3 ساعته تمرکز کنید
• اجازه دهید شخصیت ها به طور طبیعی ظاهر شوند
• از لحظات فی البداهه استقبال کنید
مشاوران سیاسی سنتی ترامپ وحشت کرده بودند. اما اتفاقی باورنکردنی افتاد: خود اعداد شروع به صحبت کردند: حضور در پادکست 10 برابر بیشتر از مصاحبه های تلویزیونی درگیر کننده بود. کلیپ های یوتیوب براحتی در فضای مجازی منتشر شدند. و پیام ها در رسانه های اجتماعی به مخاطبانی می رسید که رسانههای سنتی نمیتوانستند آنها را لمس کنند. و در حالی که اکثر کمپین های سیاسی بر تبلیغات تلویزیونی عصا قورت داده متمرکز بودند، بارون، این نابغه واقعی، به این نکات توجه داشت:
• محتوای پشت صحنه
• لحظات خام و بدون فیلتر
• مشارکت مستقیم و سازنده
• محتوای بومی پلتفرم
نگاه قدیمی می گفت این ها هرگز کار نمی کنند. اما استراتژی بارون شروع به تغییر درک رسانه های سیاسی کرد:
• رای دهندگان جوان در تعداد بی سابقه ای درگیر شدند
• بحث های مربوط به خط مشی در جریان بازی ها اتفاق افتاد
• فرهنگ میم به یک ابزار مبارزاتی قانونی تبدیل شد
• و مهمتر از همه: رسانه های سنتی قدرت خظ مشی دهی خود را از دست دادند.
اما چرا این استراتژی کار کرد؟
• نسل Z رابطهء اساسی متفاوتی با محتوا دارد
• آنها فقط مصرف نمی کنند - مشارکت می کنند
• اصالت را بر تمهیدات در نطر گرفتهء روند تولید ترجیح می دهند
• بیشتر از موسسات به سازندگان آنها اعتماد دارند
• و می خواهند بخشی از گفتگو باشند.
اما مهم اینکه این حریان فقط در مورد سیاست صادق نبود و به درک و توجه مدرن نیز مربوط می شد:
• جایی که اتفاق مورد نظر جریان دارد
• نحوه حرکت های مندرج در آن
• چه چیزی ضبط می شود
• و چه چیزی نگه داری می شود.
رسانههای سنتی با درماندگی به این موارد نگاه می کردند و پیامدهای این حریان گسترده بود:
• کلیپ های پادکست از مصاحبه های تلویزیونی بهتر عمل می کردند
• واکنشهای سازنده بیشتر از اطلاعات رسمی بود
• جریان کار بیشتر از محتوای بجث ها به رای دهندگان جوان بیشتری می رسید.
پیام واضح بود: قوانین تغییر کرده اند و داستان دیگر فقط به محتوا مربوط نمی شود. موضوع به درک ضریب نفوذ و اصالت رفتار مربوط است.
استراتژی بارون مطلب جالبی را در مورد سازندگان مدرن به ما نشان داد: موفق ترین سازندگان فقط محتوا تولید نمی کنند. آنها «اکوسیستم های اعتماد» می سازند. آنها درک می کنند که تأثیر واقعی ناشی از:
• مکالمات معتبر
• محتوای فضای پلتفرم
• و ساختمان جامعه است.
اما این همان نکته ای است که بیشتر مردم نمی دانند: این جریان به سرعتی فراتر از آنچه در پلتفرمهای سنتی جریان دارد در حال تکامل است. ما شاهد این موارد تاثیرگذاری سازندگان هستیم:
• گفتمان سیاسی
• گفتگوهای فرهنگی
• روایات جهانی
و اگرچه این تغییر فرصت های بی سابقه ای را ایجاد می کند اما برای استفاده از این فرصت ها، باید در این موارد اعتماد کنید:
• چه کسی نفوذ واقعی دارد؟
• چه جایی توجه را بخود جلب می کند؟
• چه چیزی باعث ایجاد تعامل می شود؟
پلتفرم های مبتنی بر هوش مصنوعی در هر جایگاهی درک ما از برندهای بینقص حدید را تطبیق میدهند. اما آیا فن آوران آمادهء برخورد با این همه اطلاعات و تحلیلهای ماشینی هستند؟ آیا، همچون مورد مطبوعات، قوانین مربوط به هوش مصنوعی عقب مانده نیستند؟ آیا تصمیم گیرانی که به تازگی با موبایل آشنا شده اند توانایی تحلیل پدیده ای همچون هوش مصنوعی را دارند؟
https://x.com/RosebudDonKhoan/status/1882857004076863834/photo/1