تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
22 بهمن ماه 1403 - 10 ماه فوریه 2025 |
|
از بس که هوا خودفروش است
نسرین خراسانیان
همچنان
برای تو مینویسم
که اعتمادها را از این کاسه به آن کاسه ریختهاند
وحشت در رگها جریان دارد و
زیر پوستها پر از التهاب است
و
بس که هوا خودفروش است و آلوده
با اندکی هیجان میشود راحت مُرد
بر تختخوابهای نابهنگام
و
برای خدا پرسشهای تازه طرح کرد
بس که بهت خوشههای اسکیزوئید
کلافهای عصبی را تا انتها قورت میدهند
سرهایی که درد نمیکنند هم دستمال
بستهاند
برای تو مینویسم
از قاعدههای بد
از کارگرانی که مشغول بیکاریاند
از پیرمردهای همیشگی
که نشستهاند روی نیمکتهای پارک
و
روی فیشهای حقوقشان میشاشند
و
میدانند که مزایای بازنشستگی
چیزی جز سرطان پروستات و
بوی عفونت و انتی بیوتیک نیست
و
میتوانند
با سنگریزههای لای دندانهای مصنوعیشان
چشم یکدیگر را در بیاورند
و
قرنیهها را برای اندکی رفاه بفروشند
آنها به راستی چه میخواهند
که همیشه دلشورهها و ترسهاشان
غش غش میخندند و
گرفتار چاهشان میکنند؟
و
باید از کدام منطق حرف بزنند
وقتی منطق بیخردان غافلگیرشان میکند
و
به اکنونهای طی شده
سیلیِ برقاسا میزند؟
آنها وحشت را
در عمق لباسهای عذاب کشیده
بو میکشند و از هم میگریزند
یا به دست و پای هم میپیچند و
زمین میخورند
آنها هنوز
با شکلهای جامد و انسانی
از برهنگی فراری هستند
و
آنقدر علاف و سرخوردهاند
که زانو میزنند و
هراسیده از هم میپرسند
آیا گفتگوهای آهستهی اتحادیهی تنهایان هم
میتواند نوعی اعتراض مدنی باشد؟
من اما برای تو مینویسم
از جملات اعتراضی خستهام
و
میدانم
آنچه زیر پای عابران جنایتکار
زیر چرخ ماشینهای ناحسابی
وسط ریل قطارهای برقی و فرسوده
بوی گند گرفته
زندگی ماست.
https://www.instagram.com/p/DFx4OWhKEKYcHIltC0flipJD9SOqDOlR64ZLp40/