تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

16 اسفند ماه 1403 - 6 ماه مارس 2025

فرازهائی از خاطرات یک...

(جای این سه نسخه هر واژه ای که دوست دارید بگذارید!)

فرستنده: شهاب صنیعی

خاطرات اکبر هاشمی‌رفسنجانی یکی از معدود منابع موثق برای شناخت رفتار دوگانه و متعارض مسئولان ایرانی در مجامع عمومی و خصوصی است.

خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی پر از آمد و رفتن‌ها و ملاقات‌ها است. گاهی تکرار این ملاقات‌ها که امروز چه کسی آمد و چه گفت یا چه درخواستی داشت، ملال‌آور می‌شود با وجود این در نبود اطلاعات شفاف از عملکرد و سخنان مسئولان این خاطرات منبع و بخش مهمی از تاریخ جمهوری اسلامی را بازگو می‌کند.

یکی از بخش‌های جذاب خاطرات هاشمی به سفرهای مسئولان و بخصوص روحانیون برجسته حکومت به کشورهای غربی، به طور مشخص لندن، سوئیس و اسپانیا برای معالجه و درمان اختصاص دارد.

در خاطرات او از سفرهای درمانی خدیجه ثقفی،همسر بنیانگذار جمهوری اسلامی و پسرش احمد خمینی، و مراجع تقلید و روحانیون شناخته‌شده به چشم می‌خورد. نکته حائز اهمیت در این است که سفر مقام‌ها و خانواده‌هایشان برای درمان از ابتدای انقلاب و حتی در زمانی که سربازان ایران در جبهه‌های جنگ با عراق کشته می‌شدند، نیز وجود داشته است.

بخشی از خاطرات آقای هاشمی که در سال‌های مختلف به آن اشاره شده است به سفر خانواده و اقوام و بطور مشخص همسرش، عفت مرعشی به بلژیک (سال۱۳۶۶) و لندن برای درمان اختصاص دارد. در بخشی از خاطراتش در سال ۱۳۷۲ از سفر همسر و فرزندش می‌گوید و می‌نویسد «عفت و محسن از لندن تلفن کردند و از راحتى سفر و برخورد خوب مأموران انگلیسى اظهار رضایت کردند. آنها را شناخته‌اند و از پاویون برده‌اند. داشتند آماده رفتن به پزشک مى‌شدند».

۳۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۷۲: با عفت و محسن در لندن تلفنى صحبت کردیم. قرار است امروز نتایج درمان‌شان و معاینات را بدهند؛ گویا نارسایى کبد و کمى از آثار عفونت قبلى کلیه است.

۵ مردادماه ۱۳۷۳: در گزارش‌ها انفجار دو بمب در لندن در مؤسسات اسراییلى... با توجه به حضور عفت، فاطى، سعید و بچه‌ها در لندن براى معالجه، کمى نگران هستم. به لندن تلفن کردیم؛ عفت در رزیدانس نبود.

۵ آذرماه ۱۳۷۸: فاطی (فاطمه هاشمی) دیشب از سفر اروپا برگشته بود... برای ادامه معالجه اشرف‌خانم، [خواهر همسرم]، به لندن هم رفته بود. در آنجا با خانم بی‌نظیر بوتو، [نخست‌وزیر سابق پاکستان] ملاقات داشته.

۱۳ مردادماه ۱۳۷۹: عفت و فاطی، برای معالجه به لندن رفته‌اند.

۱۸ مردادماه ۱۳۷۹: عفت و فاطی از لندن تلفن کردند. دکتر عفت گفته، بستری شود، معده را جراحی کند برای مشکل سرفه؛ گفتم عجله نکند.

۲۸ مرداد ۱۳۷۹: عفت و سارا و علی و محمد، ساعت سه بامداد، از سفر معالجه به لندن بازگشتند. خوشحال شدم.

بخش دیگر خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی به مقام‌های دیگر اشاره دارد که برای درمان خودشان یا فرزندان و نوه‌هایشان به لندن و کشورهای مختلف رفتند ودرخواست کمک‌های کنسولی یا ارزی داشتند. در مرور این خاطرات اسامی چهار مرجع تقلید شیعه به نام‌های شهاب الدین مرعشی‌نجفی، محمدباقر خوانساری، محمدرضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی به چشم می‌خورد.

در بخش دیگری از خاطرات اسامی افراد مختلفی به چشم می‌خورد که اشاره‌ای به کشور مقصد یا نوع بیماری نشده است مثلا عبدالکریم موسوی اردبیلی، از عالی‌ترین مقام‌های قضایی ایران در سال ۱۳۶۸ برای درمان به خارج از کشور می‌رود اما مقصد یا نوع بیماری مشخص نیست.

۸ اسفندماه ۱۳۶۳: در بیمارستان‌ به‌ عیادت‌ آقای محمدمهدی‌ ربانی‌املشی‌ رفتم‌. قرار است‌ فردا، برای‌ معالجه‌ به‌ سوئیس‌ برود. (او دادستان کل کشور و عضو فقهای شورای نگهبان بود که در تیرماه ۱۳۶۴ درگذشت).

۱۸ خردادماه ۱۳۶۵: آقای [کاظم] خوانساری سفیرمان در لیبی آمد پیام آقای قذافی را آورد... خبر داد که پدرش بیمار قلبی است و خوب است برای معالجه به لندن برود. عضو خبرگان است.

۵ خردادماه ۱۳۷۸: [جلال‌الدین] طاهری اصفهانی، امام‌جمعه اصفهان آمد. برای سفر به لندن جهت معالجه نوه‌اش، ارز خواست. (آقای طاهری در۱۲ خردادماه سال ۱۳۹۲ درگذشت).

۲۱ بهمن‌ماه ۱۳۷۷: عصر آقاسیدحسن طاهرى‌خرم‌آبادى، [نماینده مجلس خبرگان] آمد. در مورد مشکلى که براى فرزندش پیش‌آمده، استمداد کرد. سه سال پیش، براى معالجه پا به لندن رفته، ارز گرفته و هزینه کرده، ولى فاکتور بیمارستان‌ها را نیاورده و اکنون بانک تعقیب مى‌کند و نیز براى مشکل آقاى بنایى، عضو هیأت امناى اموال [ابوالفضل] تولیت و شرکت طاهر استمداد کرد؛ به خاطر نپرداختن مالیات، ممنوع‌السفر به خارج شده است.

۱۳ خردادماه ۱۳۶۵: آقای (محسن) دعاگو آمد. از کیفیت معالجه‌اش در لندن گفت. سرطان داشته و با شیمی‌درمانی معالجه شده. راضی است. موهایش در اثر معالجه ریخته‌ است. از نتایج معالجه در مدت اقامت، پیشنهاد جلوگیری از اعزام دانشجو به خارج را داشت که ارز آن را صرف تأمین استاد در داخل کنیم.

۲۸ خردادماه سال ۱۳۶۵: از آقای [محسن] دعاگو احوالپرسی کردم. مبتلا به سرطان شده و ماهها در لندن معالجه کرده. گفت خطر رفع شده است. (آقای دعاگو امام جمعه شمیرانات بود و ۲۹ شهریور ۱۳۹۳ درگذشت).

۹ خردادماه سال ۱۳۶۶: به ملاقات آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی رفتم. دیروز از لندن برگشته‌اند؛ به احتمال سرطان کیسه صفرا، برای معالجه رفته بودند. ۲۵ روز آنجا بوده‌اند.

ایشان و اطرافیانش با خوشحالی و نشاط از سفر انگلستان و استقبال مسلمانان آنجا تعریف می‌کردند. معتقدند مسلمین جهان، فقط خواستار فقه سنتی هستند و از برداشت‌های نواندیشانه پرهیز دارند و نتیجه سفر را راسخ تر شدن در همان خط فکری می‌گرفتند و ما را توصیه به آن می‌کردند.

۲۶ تیرماه ۱۳۶۹: آقاى [واعظ] طبسى آمد. عازم سفر به لندن، براى جراحى پا است. براى تسریع در صدور ویزا استمداد کرد؛ به دکتر ولایتى تذکر دادم.

۲۷ مهرماه سال ۱۳۷۱: آقاى [عباس واعظ] طبسى، [تولیت آستان قدس رضوی] و فرزندش آمدند. از سفر به لندن و عمل جراحى پای‌اش راضى است. تحت تأثیر نظم و پیشرفت آنها قرار گرفته است. ( او ۱۴ اسفندماه ۱۳۹۴ درگذشت).

۲۹ خردادماه ۱۳۶۴:️ آقای (محمدرضا) مهدوی کنی که از لندن پس از معالجه برگشته، به خاطر خستگی نیامده بود. (آقای مهدوی کنی از چهره‌های شاخص در جمهوری اسلامی بود که مناصب متعددی از جمله ریاست مجلس خبرگان رهبری را در کارنامه‌اش داشت).

۱۷ دی‌ماه ۱۳۶۵: آقای مهدوی [کنی] بنا است در لندن قلبشان را عمل کنند.

۱۹ آذرماه ۱۳۶۴: آقای (احمد) آذری [قمی] آمد و درخواست ارز برای معالجه پروستات در لندن داشت. برای آقای مهدوی [کنی] هم به خاطر کسالت قلبی، گفته شد در لندن جا رزرو کنند.

۱۰ تیرماه سال ۱۳۷۴: شب جلسه سران سه قوه در دفتر آقای [محمد] یزدی، [رییس قوه قضاییه] بود. درباره دبیرکل جامعه روحانیت ‏مبارز صحبت شد؛ بر فرض قطعی ‏شدن استعفای‏ آقای [محمدرضا] مهدوی‏ کنی که فعلاً برای کسالت قلبی در لندن است و گفته‌اند که باید مجدداً عمل شود، ولی ریسک دارد و مردد است.

۱۸ خردادماه ۱۳۷۷: فرزند آقاى [احمد] آذرى [قمی]، تلفنى گفت، بیمارستان نظر داده است که پدرش سرطان دارد و بهتر است به خارج برود. گفتم، به وزارت اطلاعات گفته‌ام، پیگیرى کند. ( آقای آذری قمی از چهره‌های مطرح حوزه علمیه و عضو مجلس خبرگان رهبری بود).

اول فروردین‌ماه ۱۳۷۲: پیش از ظهر با عفت به دیدن [خدیجه ثقفی]، همسر امام رفتیم. بیمار هستند براى معالجه به انگلستان رفته، اما نتیجه‌اى نگرفته‌اند، ولى روحیه خوبى دارند.

۱۷ شهریورماه ۱۳۶۱: عصر اخوی زاده علی هاشمی که از اسپانیا آمده- چشمش را کمی معالجه کرده- از وضع نامطلوب سفارت‌مان گفت.

۲۸ مردادماه ۱۳۶۱: {آشیخ محمد} هاشمیان که برای معالجه چشم به اسپانیا رفته بود، راضی برگشته.

۸ خردادماه ۱۳۶۰ آیت الله نجفی مرعشی از اسپانیا برگشته بودند برای معالجه چشم رفته بودند.

۲۷ اسفندماه ۱۳۷۱: شب تلفنی از احمد آقا (خمینی) احوالپرسی کردم از اسپانیا برگشته است. برای معالجه چشم رفته بود. در آنجا همان تشخیص ایران را تائید کرده‌اند.

درباره سفرهای درمانی سایر مقام‌های ارشد نظام به خارج از کشور اطلاعات کمی وجود دارد و معمولا زمانی این اخبار به بیرون درز پیدا کرده که اتفاقی افتاده است. مثل سفر محمود هاشمی شاهرودی، رئیس پیشین قوه قضاییه به هانوفر آلمان، که براثر بیماری در ۳ دی‌ماه ۱۳۹۷ فوت کرد. یا در نمونه دیگر خبر مرگ مشکوک غلامرضا منصوری، قاضی شناخته شده دستگاه قضایی در بخارست رومانی، باعث شد تا درباره سفر او به هانوفر آلمان برای درمان مطالبی گفته شد.

در خاطرات اکبر هاشمی‌رفسنجانی درباره احمد خمینی، فرزند روح‌الله خمینی آمده است که او در اسفندماه ۱۳۷۱ برای درمان چشم به اسپانیا رفت و در ۲۲ اسفندماه ۱۳۷۳ با وجود اینکه حتی احتمال علاج یک درصد هم نبود دکتر از خارج از کشور می‌آید: «حاج احمد آقا بیهوش شده ... دکترها گفتند، مغز به کلی از کار افتاده... با درخواست خانواده وموافقت آیت الله خامنه ای، دکتر از لندن احضار شده است».

به طور معمول برای مقام‌ها و شخصیت‌های سیاسی امکانات پزشکی بیشتری فراهم است و به عبارتی حفظ «جان» آنها برای دستگاه حکومت مهم است چنانکه در زمان حیات آیت‌الله خمینی بیمارستان فوق تخصصی قلب جماران به نام بقیه‌الله را برای او ساختند. خاطرات اکبر هاشمی‌رفسنجانی نشان می‌دهد که با وجود امکانات پزشکی که در خدمت مسئولان بوده، آنها اگر سفر به خارج هم نرفته‌اند اما متخصص خارجی را به کشور آورده‌اند.

در خاطرات آقای هاشمی به سفر احمد خمینی، فرزند روح‌الله خمینی برای معالجه چشم در اسپانیا در اسفندماه ۱۳۷۱ اشاره دارد. در بخشی دیگر از نوشته‌های او قبل از فوت احمد خمینی در ۲۲ اسفندماه ۱۳۷۳ با وجود اینکه حتی احتمال علاج یک درصد هم وجود ندارد دکتر از خارج از کشور می‌آید: «جلسه تنظیم بازار داشتم، تصمیماتی گرفتیم، در اثنای جلسه خبر رسید که حاج احمد آقا بیهوش شده و در بیمارستان است، جلسه را زودتر تمام کردم و به جماران، بیمارستان بقیه الله، مجاور منزلمان رفتم. دکترها گفتند، مغز به کلی از کار افتاده و امید علاج کمتر از یک درصد است... با درخواست خانواده وموافقت آیت الله خامنه‌ای، دکتر ازلندن احضار شده است».

آقای هاشمی در بخشی از خاطراتش در چند نوبت به بیماری علی خامنه‌ای نیز اشاره دارد اما به طور مشخص درباره عمل یا درمان او اشاره‌ای به «احضار» دکتر از خارج از کشور نشده است و نمی‌توان در این باره گمانه‌زنی کرد. اگر چنین چیزی بوده یا در خاطرات «کاملا سری» آقای هاشمی نوشته شده است یا گرفتار تیغ سانسور شده است.

بازگشت به خانه