تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
28 فروردین ماه 1404 - 17 ماه آوریل 2025 |
|
پیآمدهای فاجعه بار ایدئولوژیزدگی!
م. روغنی
در دوران حکومت بنیادگرایان در ایران و غزه شاهد ایدئولوژیزدگی بسیاری از بازیگران سیاسی چپ و راست بودهایم که به پیآمدهای فاجعهباری انجامیده است
۱- تله ضد امپریالیسم
پیش از پیروزی انقلاب برنامههای واقعی (خدعهآمیز) خمینی، و بنیادگرایان اسلامی در رابطه با اداره کشور نه تنها برای ایرانیان به ویژه گروههای چپ بلکه بسیاری از روشنفکران به نام همچون فوکو و ریچارد فالک[۱] نیز نا شفاف بود، اما پشتیبانی و مماشات بخش مهمی از سازمانهای چپ تا سال ۱۳۶۱ و زمان یورش به حزب توده و سازمان فدائیان اکثریت بر پایه توهم این نیروها مبنی بر “ضد امپریالیست” بودن خمینی که در واقع شامل مدرنیته ستیزی بنیادگرایان میگردید، به نتایج بد شگونی انجامید
بسیاری از سازمانهای چپ پس از اشغال سفارت که خمینی آن را انقلاب دوم نامید، به وجد آمدند و آنرا نشانه ضدامپریالیست بودن خمینی و یاران بنیادگرایش به شمار آوردند چرا که این اقدام برپایه نظریه اولیانفسکی[۲] میتوانست نظام جهل و جنایت را روی ریل “راه رشد غیرسرمایهداری” بیاندازد[۳]!؟
این رویکرد فاجعه بار ایدئولوژیک، از جمله منجر به چندپارگی سازمانهای چپ گردید و به بنیادگراها یاری رساند تا به تدریج سازمانهای سیاسی مخالف و جامعه مدنی و دانشگاهی را سرکوب و قوانین قرون وسطایی به ویژه علیه زنان را به تصویب رسانند.
ارزیابی واقعبینانه از”انقلاب دوم” خمینی میتوانست به تشکیل جبههای از سازمانهای سیاسی ملی و غیر دینی علیه بنیادگرایی اسلامی منجر و دستکم سرکوب مخالفان، تصویب قوانین کشور بر پایه شریعت و راهبردهای غرب ستیزانه را با دشواری روبرو سازد.
۲- تله آمریکا و اسرائیلستیزی
دشمنی با “شیطان بزرگ”و یهودستیزی خمینی که سرآغاز تحریمهای آمریکا علیه ایران گردید، با شدت بیشتر از سوی جانشینش ادامه یافت. هاشمی رفسنجانی که برپایه مصالح شخصیاش آخوند بیصلاحیتی را به جایگاه ولایت فقیهی بر کشیده بود کوشید به عنوان رئیس جمهور کشور روابط ایران و آمریکا را ترمیم بخشد. اما خامنهای در یکی از اولین سخنرانیهایش این تلاش را کاملا سد نمود. “دولت آمریکا پس از رژیم اشغالگر قدس منفورترین دستگاه حکومتی نزد ملت ایران است.”[۴]
خامنهای، این شاگرد نواب صفوی تروریست و سید قطب بنیادگرا، در درازنای سلطنت چند دهه گذشتهاش، همواره راهبرد ایدئولوژیک آمریکا و اسرائیلستیزیاش را در تارک برنامههایش جای داده است.
گسترش برنامه نظامی هستهای، سازماندهی گروههای نیابتی در منطقه خاورمیانه و پروژه هزینهبر شیعهسازی در برخی از کشورهای آفریقایی برپایه توهم نابودی اسرائیل، تقویت صنایع نظامی از جمله موشکهای بالستیک و تولید انبوه پهبادهای انتحاری، نگاه به شرق و پشتیبانی نظامی از تزار روسیه در کشتار بیگناهان اوکراینی و قراردادهای نا شفاف با چین و روسیه علیه منافع ملی و سرانجام تحمیل تحریمهای کمرشکن بر سفره دهها میلیون تهیدست در کشور بخشی از فجایع ایدئولوژیزدگی خامنهای است.
لازم به گفتن است که برپایه افشاگری مسعود روغنی، رییس سابق سازمان برنامه و بودجه ایران[۵]، خامنهای در گفتگو با رفسنجانی مخالفت خود را با رفاه مردم اعلان کرده بود که بنا به ادعای وی سبب بیدینی آنها میشد! شاید به همین دلیل پولی که باید سفره مردم را رنگین کند، به جیب اعضای حزبالله لبنان و حماس سرازیر شده است.
مورد دوم راهبرد خودکفایی خامنهای است که ناشی از نگاه بدبینانه ایدئولوژیکاش نسبت به کشورها و ملتهای دیگر است. خامنهای در سال ۱۳۸۴، در دیدار با شماری از کشاورزان، نگرانیاش را از نبود خودکفایی محصولات کشاورزی چنین بیان میکرد: “امروز کشور ما که مورد سوء نیت و کینهورزی قلدرهای دنیاست؛ ... بیش از همیشه به امنیت غذایی احتیاج دارد، تا برای نانش، برای خوراک روزمرهاش، برای روغنش، برای گوشتش محتاج کشورهای دیگر نباشد؛ محتاج کسانی که میتوانند در مقابل این عطیه، شرف او را مطالبه کنند، نباشد؛ امنیت غذایی برای کشور ما خیلی مهم است.”[۶]
پیآمدهای فاجعه بار این راهبرد ولایی از جمله در افزایش مصرف آبهای زیرزمینی، فرونشست گسترده زمین در بسیاری از مناطق کشور، سدسازیهای غیرعلمی و بی رویه و سرانجام بحران کمبود آب بوده است که در پی خسارتهای گسترده به محیط زیست کشور به خودکفایی محصولات کشاورزی نیز نینجامیده است.
در مورد سوم میتوان به رویکرد خامنهای در مخالفتش با ورود واکسنهای آمریکایی و انگلیسی در دوران کرونا اشاره کرد که سبب مرگ بیش از صد هزار نفر در کشور شد. این در حالی بود که رییس جمهور روحانی پیش پرداخت بیش از ۱۶ میلیون دوز واکسن را واریز کرده بود و پس از این ممنوعیت، ارسال واکسن از سوی چند سازمان خیریه به ایران نیز منتفی گردید.
وی این دو کشور را به “امتحان” کردن واکسن روی “ملتهای دیگر” متهم کرد و افزوده بود “به اینها اعتماد و اطمینان هم نیست”. همچنین در بخشی از سخنرانی نوروزیاش مدعی شده بود که “بخشی از این ویروس مخصوص ایران تولید شده است”، بدون آنکه این رهبر غیرپاسخگو شواهدی در این مورد ارائه دهد!
در مجموع راهبردهای خامنهای در چند دهه اخیر بهجز ایجاد و دامن زدن به بحرانهای گوناگون از جمله اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نابودی محیط زیست این کشور حاصلی نداشته است. این رهبر لجوج با نگاه ایدلوژیکش نسبت به امور جهان و رعیت شمردن ساکنان این سرزمین، بروز جنگی خانمانسوز را بر کشور محتمل ساخته است. شاید مرگ این دیکتاتور خودشیفته راهگشای مشکلات پیچیده کشور گردد!؟
۳- تله نابودی اسرائیل
ایدئولوژیزدگی گروه بنیادگرای حماس نیز که نابودی اسرائیل را در تارک برنامههایش جای داده و مخالف تشکیل دو دولت در کنار یک دیگر است به فاجعه تروریستی و توهم آمیز ۷ اکتبر انجامید که در پی آن بیش از هزار شهروند خردسال و بزرگسال اسرائیلی کشته و ۲۵۰ نفر به گروگان گرفته شدند.
بررسی تاریخی درگیریهای فلسطینیها و اسرائیل و رفتار آپارتایدگونه دولت این کشور با مردمان فلسطین و نیز نقش مخرب بنیادگرایی اسلامی از جمله نظام ولایت مطلقه وقیح در این کشمکشها از دایره این نوشته خارج است.
در پی این حمله، دولت راستگرای اسرائیل با مشت آهنین به انتقامجویی از ساکنان غزه پرداخت که تا کنون به کشته شدن بیش از ۵۰ هزار نفر و آوارگی مکرر ساکنان این باریکه انجامیده است. برپایه دادههای ماهوارهای حدود ۶۹ درصد سازههای غزه از جمله ۲۴۵ هزار خانه آسیب دیده و یا ویران شدهاند.
با روی کار آمدن دولت ترامپ نیز راهبرد فلسطینستیز دولت اسرائیل تشدید شده و به نظر میرسد نتانیاهو در پی راندن حماس از غزه و اشغال همیشگی بخشی از این باریکه است.
حماس که بسیاری از رهبران و اعضایش را در این جنگ از دست داده است خشم بخشی از ساکنان این باریکه را برانگیخته که در طی تظاهراتی خواستار خروج این گروه بنیادگرا از غزه شدهاند.
رویکرد ایدئولوژیزده این گروه اسلامگرا به جز مرگ فلسطینیان و نابودی سرزمینی غزه دستآورد دیگری در پی نداشته است. جامعه جهانی نیز با انفعال نسبی در مورد این جنگ خانمانسوز، به رویدادهای این منطقه بیاعتناست. در این صورت پیشبینی آینده این سرزمین غمزده در هالهای از ابهام فرورفته است.
شرط لازم برای درمان بیماری ایدئولوژیزدگی در ایران و غزه در دست جامعه مدنی در این مناطق است که در صورت جایگزینی حکمرانان شان با دولتهای سکولار و دمکرات قابل دسترسی است. بیتردید تحولات دمکراتیک و سکولاریستی در ایران و غزه بدون دگرگونیهای اساسی در راهبردهای فلسطینستیز دولت اسرائیل از جمله تن دادن به طرح دو دولت مستقل در کنار یکدیگر امکانپذیر نخواهد شد.
فروردین ۱۳۰۴
———————————-
[۱] - فعال حقوق بشر و استاد حقوق بینالملل دانشگاه پرینستون در آمریکا
[۲] - تئوریسین روسی که باور داشت کشورهای درحال رشد میتوانند با هم پیمانی با آتحاد شوروی و دوری از کشورهای سرمایه داری دوران سرمایه داری را دور زنند و در آستانه سوسیالیزم جای گیرند.
[۳] - جالب این جاست که برپایه نوشته مهر اعظم معمار حسینی، نویسنده کتاب خواندنی “آوار شیفتگی”، در زمان اقامت اجباری در شوروی، اولیانفسکی علت شکست تئوری “راه رشد سرمایهداری” در ایران را چرخش به راست جمهوری اسلامی میسنجد! خواندن این کتاب را که دانلود رایگان آن در تارنمای ایران امروز امکانپذیر است به خوانندگان توصیه میکنم.
[۴] - محمود روغنی، فراز و فرود جدایی دین از دولت، از شاه اسماعیل اول تا ولی مطقه فقیه ص. ۲۳۰
[۵] - افشاگری بیسابقه درباره مخالفت خامنهای با رفاه مردم: رفاه مردم را بیدین میکند، ملیون، ۲۱ اسفند ۱۳۰۳
[۶] - خامنهای، بیانات در دیدار کشاورزان، ۱۴/۱۰/۱۳۸۴
mrowgahni.com