من
تقاضای صلح بین سپاه پاسداران و اسراییل را این روزها زیاد می شنوم. سپاه پاسداران
در حال از هم پاشیدگی ست. رهبران جنایتکارشان کشته شده اند. بسیاری منتظر سرنوشت
محتوم خویش در سوراخ ها پنهان شده اند. مردم ایران برای خلاص شدن از دست این
جنایتکاران بهای مالی هنگفتی را پرداختند: نابودی زیر ساخت های اقتصادی و سرمایه
های ملی، نابودی بخش مهمی از سرمایه های ملی که البته در انحصار کامل سپاه بود.
اما این اولین بار بود که بهایی که پرداختند جان فرزندان شان نبود. اگرچه شهروندان
عادی هم هدف قرار گرفته اند اما حتی آمار حکومتی تعداد کشتگان را نزدیک به دویست و
بیست نفر برآورد کرده است. فراموش نکنیم در آخرین دور انقلاب و اعتراض این مردم
همین جنایتکاران نزدیک به هزار و پانصد نفر از بهترین جوانان ما را کشتند. آنها
مسلح بودند و کشته ای ندادند. اما این بار کشته های آنها برای اولین بار بسیار
چشمگیر است. اگر قرار بود مردم ما در این جنگ تنها باشند فکر می کنید برای نابود
کردن ساختمان اطلاعات سپاه و جنایتکاران درون ان چقدر کشته می دادند؟ برای نابود
کردن جنایتکارانی مثل رادان و جهنم کهریزک؟ برای نابود کردن مغزهای متفکر جنگ و
کشتار استراتژیک جوانان ما؟
من هم طرفدار صلح هستم. ولی صلح باید عادلانه باشد. صلحی که می گوید جنایتکاران و
اوباش اخوند و سپاه در امان هستند و می توانند همچنان به کشتار روزانه مردم ما
ادامه دهند عادلانه نیست. اگر قرارست کشتار آنها متوقف شود کشتار مردم ما هم باید
متوقف شود، زندانیان سیاسی آزاد شوند، حمله به زنان ما در خیابان متوقف شود، مردم
بتوانند در انتخاباتی با نظارت سازمان ملل درباره آینده خود تصمیم بگیرند. اینها
شرایط حداقلی صلح است. در غیر این صورت مردم ما حق دارند شادمانه کشتار سپاه و
اوباشش را به دست جنگنده های اسراییل تماشا کند.
صلح همیشه یک امکان و انتخاب است هیچ انتخابی غیرممکن نیست. اگر جنگ ممکن است پس
صلح هم ممکن است اما اخوندها و پاچه خواران اصلاح طلبشان نمی توانند پشت قرارداد
صلح با اسراییل جنگ خونین خود با مردم ایران را پنهان کنند.
همه کسانی که درباره صلح با اسراییل حرف می زنند بدون اینکه درباره جنگ روزانه
حکومت با مردم ایران حرف بزنند جنگ طلبانی شیاد بیش نیستند. جنگ برای اینها یک نعمت
است. جنگ با مردم ایران به آنها اجازه ادامه غارت کشور را می دهد.
این ناله های ناسیونالیستی درباره تجاوز به مام وطن می خواهد بر فاجعه بزرگتری
سرپوش بگذارد و آن جنگ داخلی حکومت اسلامی با مردم ایران است. کسانی که با افتخار
از حمله به اسراییل حرف می زنند و از دیدن اصابت موشک های جمهوری اسلامی به اسراییل
باد به غبغب می اندازند طرفدار صلح نیستند اینها خواهان ادامه جنگ جمهوری اسلامی با
مردم ایران و ادامه حیات ننگین جنایتکاران حکومت اسلامی در ایران هستند.
اینها نمی خواهند در دو جبهه بجنگند. جبهه جنگ با اسراییل برایشان تلفاتی بسیار
بیشتر از جبهه جنگ با مردم بی سلاح و بی دفاع ایران دارد. اینها صلح را برای تجدید
قوا و سرکوب مردم ایران می خواهند اما مردم ما به این جنایتکاران اجازه چنین صلحی
را نخواهند داد. آن ممه را لولو برده است.