تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

29 خرداد ماه 1404 - 19 ماه ژوئن 2025

به نام وطن، به کام سرکوب!

(نقدی بر وطن‌دوستی های ایدئولوژیک)

حسن باقری‌نیا

  در روزهای جنگ و التهاب، که بوی باروت بر حافظه‌ء جمعی سنگینی می‌کند، برخی دوباره پرچم را به نشانه‌ء حقانیت بالا برده‌اند و صدای منتقدان را با اتهام «بی‌وطنی» می‌کوبند. اینجا همان‌جایی‌ست که باید مکث کرد و پرسید: وطن‌دوستی یعنی چه؟ و چه زمانی وطن‌دوستی به ابزاری برای سرکوب تبدیل می‌شود؟

  پاسخ کوتاه است: وقتی وطن، نه به مثابه خانه‌ای برای زیستن آزاد، بلکه به مثابه سنگری برای دفاع از قدرت دیده شود. این همان «وطن‌دوستی ایدئولوژیک» است.

 

وطن، نظام نیست

  در ذهن وفاداران ایدئولوژیک، وطن مساوی‌ست با جمهوری اسلامی. پس اگر کسی به عملکرد نظام سیاسی معترض باشد، لابد «خائن به وطن» است. اینجا وطن‌دوستی دیگر نه یک حس انسانی، که یک سلاح ایدئولوژیک است. مثل چاقویی که به‌جای دفاع از خانه، برای بریدن زبان فرزندان همان خانه استفاده می‌شود.

  در این منطق، کشته‌شدگان آبان ۹۸،  زندانیان  خیزش «زن، زندگی، آزادی»، و هزاران انسانی که به جرم اعتراض خاموش شدند، گویا ایرانی نبودند! چرا؟ چون با نظام زاویه داشتند. اما آنکه فرمان شلیک صادر کرد، چون در خدمت «نظام» بود، لابد عاشق وطن است!

 

وطن یعنی آزادی و حقیقت

  اما بیایید از منظر دیگر بنگریم: اگر وطن را خانه بدانیم، خانه‌ای برای زیستن آزاد، برای گفت‌وگو، برای تنفس در فضای حقیقت، آنگاه چه کسی خائن است و چه کسی وفادار؟ کسی که زبان مردم را می‌بُرد یا آن‌که آن زبان را روایت‌گر دردها می‌خواهد؟

  وطن نه در تانک‌ها و موشک‌ها، که در قلب مردمش زنده است. اگر وطن‌دوستی بدون آزادی و حقیقت تعریف شود، چیزی جز «قفس‌دوستی» نیست. و چه رقت‌انگیز است آنان که به نام وطن، ما را دعوت به زیستن در قفس می‌کنند.

 

چرا وطن‌دوستی ایدئولوژیک خطرناک است؟

  چون حقیقت را قربانی می‌کند. چون آزادی را سرکوب می‌کند. چون وطن را مصادره می‌کند. وطن را به ابزار تبرئه‌ی جنایت و توجیه سرکوب بدل می‌سازد. و از همه بدتر، با برچسب‌های خائن، عامل بیگانه،اغتشاشگر و...مردم را از مردم می‌گیرد؛ چون هر صدای متفاوتی را بیگانه می‌نامد. انگار وطن، ملک شخصی قدرت است؛ با مرزهای نظامی، ساکنان فرمان‌پذیر، و مخالفانِ مطرود.

  اما وطن فقط یک سرزمین نیست. وطن، مردم‌اند. خاطره‌اند. زبان‌اند. رنج‌اند. امیدند. و آنکه حقیقت را خفه می‌کند، آزادی را می‌کُشد، و مردم را می‌ترساند، نه دوست وطن، که خائن به آن است.

 

برای وطن، نه برای قدرت

  در این روزهای پر التهاب، بیایید وطن‌دوستی را از چنگال ایدئولوژی نجات دهیم. نه با هورا کشیدن برای جنگ، نه با سکوت در برابر سرکوب، بلکه با وفاداری به آزادی و حقیقت. این وفاداری، حتی اگر در تبعید باشد، حتی اگر در حاشیه و زیر سرکوب باشد، شریف‌تر از وطن‌دوستی‌ای‌ست که بر تلی از جنازه‌ها برافراشته شده باشد.

وطن را نه باید فدای نظام کرد، نه به قیمت دروغ فروخت.
به قول دوست فرهیخته‌ام دکتر مرتضی نعمتی: «وطن خانه است، نه قفس».

 

 بازگشت به خانه