اولين بيانيهء تحليلی جنبش سکولار دموکراسی ايران
26 مهر 1392 ـ 18 اکتبر 2013
هموطنان گرامی
جنبش سکولار دموکراسی ايران، که در خجسته روز صد و هفتمين سالگرد انقلاب مشروطه پا به عرصهء فعاليت های سياسی نهاده و بر اساس سند موسوم به «پيمان نامهء عصر نو» اعلام موجوديت کرد، در دو ماهی که از عمر آن می گذرد، علاوه بر اقدامات وسيع تشکيلاتی که در پايگاه رسمی اش منعکس است، با توجه به شرايطی که پس از انجام روند موسوم به انتخابات رياست جمهوری در ايران پيش آمده، وظيفهء خود می داند که مطالب زير را به اطلاع عموم مبارزان آزاديخواه ايران برساند:
1. تجربهء چهار سال پيش، که با نام «جنبش سبز مردم ايران» مورد توجه جهانيان قرار گرفت، به همهء ما نشان داد که ايرانيان مقيم خارج کشور کاملاً توان بين المللی کردن مسائل سياسی مربوط به کشورشان را دارند. اما اين آمادگی اغلب زمانی به کنشگری سياسی و مبارزاتی مبدل می شود که جرقهء آغازين حرکت در داخل کشور زده شود. همچنين، همان تجربهء جنبش سبز نشان داده است که وقتی شعلهء مبارزات مدنی در داخل کشور فروکش کند، فروزه های آن در خارج کشور نيز راه کاستی خواهند گرفت. لذا، اين وظيفهء نيروهای راستين مخالف حکومت های ايدئولوژيک در داخل کشور است که بکوشند تا با اقدامات سنجيدهء خود از اين نيروی عظيم اما بالقوهء حمايتی به نفع مبارزات آزاديخوانهء خود استفاده کنند.
2. از نظر ما، «حکومت اصلاح ناپذير اسلامی» اکنون در موقعيتی بسيار ضعيف قرار دارد. علت پيدايش اين ضعف از دست رفتن هرگونه «حقانيت سر هم بندی شده» در داخل، و فشارها و تحريم های اعمال شده از خارج است، که خود بر حجم و غلظت نارضايتی های مردم افزوده اند. اما، اين وضعيت به معنای اصلاح پذير شدن حکومت نيست بلکه عقب نشينی موقت آن را بيانگر است تا حکومت بتواند خود را از اين مخمصه نجات داده و، با رفع تحريم ها و محکم شدن پايه های قدرت در حال زوال اش، به زندگی ايران ويران ساز خود ادامه دهد.
3. پس، به همهء دلايل بالا، حکومت مستأصل اسلامی، در موقعيت فعلی، به باج دادن، وقت خريدن و در عين «نرمش نشان دادن» ژست توخالی «قهرمانی» گرفتن ناگزير شده است؛ با اين خيال که از طريق ارعاب و ارهاب جای پای خود را در داخل کشور محکم کرده و بتواند با فراغ بال به معامله در خارج بپردازد.
4. از نظر ما، در اين بهم خوردن «وضع موجود» و پديد آمدن «وضع جديد»، امکان سودبری هرچه بيشتر در راستای آغاز «روند مبارزات مطالباتی و ريشه ای» مردم ايران فراهم شده است. ايرانيان، در اين مرحله از مبارزه، توان آن را دارند که حکومت را وادار کنند تا نخست در داخل به امتياز دهی بپردازد. در اين ميان، و از يکسو، هر امتياز ستانده شده از حکومت به نفع مردم است و، از سوی ديگر، با تحقق نيافتن اين امتيازات، طرف های مذاکره مجبور شوند تا در تعامل خود با اين حکومت ضد حقوق بشر تجديد نظر کنند. بنظر ما، اين تعريف و فرمول بندی «مبارزهء مطالباتی ريشه ای» در راه تضعيف مفرط حکومتی در حال عقب نشينی است. حکومت در برابر جهانيان اعلام می کند که قصد دارد در سياست های خود تجديد نظر کرده و، در مقابل، از تخفيف تحريم های کمرشکن برخوردار شود. مردم نبايد بگذارند که اين تجديد نظر فقط مصرفی به سود حکومت داشته باشد. در اين مرحلهء آغازين، رژيم بايد حداقل وادار شود تا از اقدامات خلاف قانون اساسی خود دست کشيده، زندانيان سياسی را آزاد ساخته، اعدام ها را متوقف نمايد و آزادی های حداقلی مندرج در قانون اساسی خود را رعايت کند.
5. از نظر ما، احزاب و تشکلات سياسی داخل کشور، حتی آنان که از درون حاکميت سر بر کشيده و جناح اصلاح طلب آن را تشکيل می دهند، نيز اکنون فرصت آن را يافته اند تا، اگر در خواست اصلاحات خود صادق بوده اند، معنای «اصلاح طلبی» خويش را توضيح دهند و همان خواست های اصلاح طلبانه ای را که در فضای متصلب چهار سال پيش مطرح می کردند، و به همان علت هم مختصراً سرکوب شدند، با پافشاری و همراه با تبليغ بين المللی، ديگر باره مطرح سازند.
6. همواره گفته شده که مهمترين موضوع مورد مناقشه بين حکومت اسلامی و کشورهای غربی مسئلهء انرژی اتمی است و موضوع «حقوق بشر» در اين مناقشات جائی ندارد. اما هم اکنون فرصت آن پيش آمده تا بتوان اين جبهه را نيز بصورتی کارا گشود و رعايت اين حقوق را، همچون شرطی اساسی، به پروندهء اتمی حکومت سنجاق کرد. بی چنين کوششی، حکومت بدون ذره ای امتياز دادن به مردم و نيروهای سياسی، در مذاکرات خود پيرامون پروندهء اتمی، به امتياز دادن خواهد پرداخت و در درون کشور دست گشوده ای برای سرکوب بی مزاحم خواهد يافت. ماجرای سوريه و مسئلهء سلاح های شيميائی و باجی که غرب گرفت تا مسئلهء حقوق بشر را فراموش کند هم اکنون پيش روی ما است. پس بر هر کوشنده و سازمان سياسی داخل کشور فرض است که، با اغتنام فرصت به دست آمده، در مطرح کردن مسائل مربوط به حقوق انسانی و شهروندی بکوشد و آن را هم سطح مسئلهء اتمی مطرح سازد.
«جنبش سکولار دموکراسی ايران»، که در خارج کشور تشکيل شده، آمادگی اعضاء خويش را در راستای حمايت و منعکس ساختن و اولويت بخشيدن به خواست های مبارزاتی و ريشه ای کوشندگان و سازمان های سياسی داخل کشور اعلام داشته و از همهء سازمان های سکولار دموکرات ديگر خارج کشور نیز که در راه استقرار حکومتی مبتنی بر اعلاميهء حقوق بشر و به دور از هرگونه «مذهب و ايدئولوژی رسمی» در ايران می کوشند، دعوت می کند تا به اين موضع گيری پيوسته و وظيفهء تاريخی خود را در اين لحظات حساس در کنار همفکران خود انجام دهند.
به ياد داشته باشيم که «خواستن توانستن است»، آن هم در لحظاتی از تاريخ اين ملت که حکومت ايدئولوژيک ـ مذهبی مسلط بر کشورمان، در اوج استيصال، آمادگی ِ دادن امتيازات بسياری را يافته است اما می خواهد، حتی المقدور، اين امتيازات را به بيگانه داده و از مردم خود دريغ دارد. و ما، که حکومت مسلط بر کشورمان جز به زبان سرکوب با مردم اش سخن نمی گويد، تنها با طرح خواسته های انسانی و حقوقی خويش است که می توانيم سطح خواست های طرف های مذاکره با حکومت اسلامی را، بعنوان بيمهء امتيازاتی که به حکومت می دهند، در راستای احقاق حقوق مردم کشورمان، بالا ببريم. روند آفرينش ايران بی تبعيض فردا هم امروز راه اوج گيری خود را آغاز می کند.
اعضاء هيئت دبيران جنبش سکولار دموکراسی ايران
تقی آل رضا، حسن اعتمادی، مهدی حاذق اعظم، محسن ذاکری، نسترن نيکی عليی،
مهدی مفخمی، اسماعيل نوری علا
اعضاء هيئت مشاوران جنبش:
کورش اعتمادی، حسن کيانزاد، مهدی زمانی، حسن ماسالی