هشدارنامه دربارهء نظريهء «همه با هم»

هموطنان پشتيبان جنبش سکولار دموکراسی ايران!

       شورای مديريت مهستان جنبش سکولار دموکراسی ايران ضروری می داند که در اين برهه از تاريخ معاصر کشورمان نکاتی چند را با شما در ميان بگذارد:

       1. تجربهء شکست های مکرر انقلاب مشروطه ايران در استقرار حکومتی سکولار و دموکرات در ايران از يکسو، و تجربهء چهل سال حکومت اسلاميست ها بر ايران، از سوی ديگر، اين واقعيت را بصورتی روزافزون تثبيت کرده است که اگر، در پی فروپاشی حکومت اسلامی فعلی، ملت ايران نتواند بصورتی قاطع و ترديد ناپذير صاحب حکومتی سکولار دموکرات و مبتنی بر مفاد اعلاميهء جهانگستر حقوق بشر و ملحقات آن شود، حکم گريزناپذير تحولات اجتماعی آن خواهد بود که کشور ما ديگرباره به چرخهء شوم حکومت های ايدئولوژيک (که نوع مذهبی هم يکی از آنها است) و استبدادی و سرکوبگر  دچار شده و ماشین کهن بازتوليد استبدادهای ايدئولوژيک، و حتی ضد دين، راهبند پيدايش ايرانی آزاد خواهد شد و پيوستن آن به قافلهء ملل پيشرفتهء جهان را به تأخير خواهد افکند.

       2. جنبش سکولار دموکراسی ايران، که ريشه های نظری خود را از دو دهه پيش قوام بخشيده و سهم اجرائی خود را، پس از شکست «جنبش سبز»، در يک دههء اخير ادا کرده است، با «هدفِ» روشن کوشش برای استقرار حکومتی سکولار دموکرات در ايران و «استراتژیِ» کمک به برآيش آلترناتيوی سکولار دموکرات بمنظور براندازی حکومت اسلامی فعلی دست بکار شده است، همواره متوجه آن بوده که در سپهر اپوزیسيون حکومت اسلامی «آلترناتيوهای ديگری» نيز وجود دارند که هر يک به نوعی در پی باز توليد حکومت هائی ايدئولوژیک، مذهبی، و استبدادی اند و مبارزه برای براندازی حکومت اسلامی مستقر بر کشور نمی تواند شامل ايجاد موانع برای به ثمر رسیدن خواست های اينگونه آلترناتيوهای خطرناک نباشد.

       3. توجه کنيم که اگر قرار باشد جانشين حکومت اسلامی فعلی يک حکومت اسلامی ديگر، يا يک حکومت ايدئولوژیک جديد و يا حکومتی سکولار اما دموکراسی گريز و استبدادگر باشد، نمی توان برای مبارزه کنونی اپوزيسيون حاصلی دلخواه و مطلوب را متصور بود. براستی آيا می توان تصور کرد که ملت ايران، در پی چهل سال تجربهء خونبار حکومتی مذهبی - استبدادی، دست به شورش و انقلاب زده و خواستار آن شود که بر کشورمان يک حکومت اسلامی ديگر (که می تواند حتی پسوند مصنوعی دموکراتيک را هم داشته باشد) حکفرما شود؟ يا بخواهد که طرفداران ديکتاتوری پرولتاريا - که در سراسر قرن بيستم بقدرت رسیدند و در پی خود سرزمين هائی ويران و مردمی سياه بخت را بجای نهادند - در ايران بقدرت برسند و به نام پرولتاريا (که می کوشند آن را به معنای «کارگر» بکار برند) دمار از روزگار پير و جوان آن مملکت در آورند؟ و يا بکوشد ديکتاتوری نظامی و چکمه پوشی را بر خود حاکم کند که اگرچه با تجاوزات قشر اسلاميست در می افتد و در امحاء آن می کوشد اما حاکميت ملت را نقض کرده و کشور را بصورتی خودکامه و سرکوبگر اداره می کند؟

       4. کسانی که می کوشند تا مقاومت در برابر آلترناتيوهای غير سکولار دموکرات را به نفع استمرار حکومت اسلامی فعلی قلمداد کرده و ما را از دست زدن به چنين مقاومتی پرهيز دهند قطعاً ماجراجويانی هستند که صرفاً به براندازی حکومت اسلامی فعلی می انديشند و پروای بقدرت رسیدن آلترناتيوهای غير سکولار دموکرات را پس از اين براندازی ندارند. آنان که معتقدند اکنون وقت آن نيست که به فردای بعد از سقوط حکومت اسلامی بیاندیشیم و لازم است تمام همت و انرژی خود را بر يافتن راه های براندازی متمرکز کنيم به اين نکته حياتی عنايت ندارند که هم اکنون «آلترناتيوهای غير سکولار دموکرات حکومت فعلی» خود بيش از همه متوجه آن شده اند که سد راه آنان برای رسیدن به مقصودشان وجود گفتمان سکولار دموکراسی است که اکنون اکثريت ملت ايران را در دامن خود جای داده و تبديل به خواستی همگانی شده است. آنها، با اشراف بر اين واقعيت آشکار، مجدانه در راه پيروزی گفتمان سکولار دموکراسی سنگ می اندازند.

       5. در اين ميان، لطمه ای که هر روز آشکارتر می شود از جانب عقبه های سازمان هائی وارد می شود که همهء مشخصات لازم برای ايجاد حکومتی ايدئولوژیک و استبدادی را دارند اما فريبکارانه خود را «سکولار دموکرات» می خوانند و اعوان و انصارشان نيز در اين بوق می دمند که وقتی سازمانی مدعی شد که سکولار دموکرات است نبايد به رفتارهايش توجه کرد و لازم است همين ادعا را پذيرفته و ملاک کار قرار داد.

 

هموطنان پشتيبان جنبش سکولار دموکراسی ايران

       شورای مديريت مهستان جنبش سکولار دموکراسی ايران لازم می دادند اين هشدار ضروری را با شما در ميان بگذارد که دشمنان و مأموران مختلفی اکنون دست اندر کار آن هستند که سکولار دموکراسی را از درون بپوکانند، جنبش سکولار دموکراسی ايران را حيله گرانه تصرف کنند و ملت ما را رهسپار یک شکست تاريخی ديگر کنند. ما معتقديم که بايد تضمينی وجود داشته باشد که در آيندهء پس از حکومت اسلامی يک حکومت سکولار دموکرات مبتنی بر مفاد اعلاميه جهانگستر حقوق بشر بر ايران حاکم خواهد شد؛ چرا که تنها چنين حکومتی است که می تواند آزادی عقايد مختلف و امکان تبليغ آنها را در ايران فراهم ساخته و همهء نحله های فکری را بسوی تحزب و ارائهء برنامه های اجرائی و عملی، در راستای ايجاد ايرانی آزاد و آباد، سوق دهد و ميدانی را فراهم آورد که در آن خواستاران دستيابی به دولت و مجلس بتوانند برنامه های خود را (از سوسياليسم گرفته تا لیبراليسم) به ساحت ملت ايران ارائه داده و به اين ملت ستمديده امکان دهند که آنچه بهتر می پسندد را از طريق صندوق آزاد رأی برگزيند و هر چهار سال يکبار هم به قضاوت و تصميم گيری در مورد گزينش قبلی خود بنشيند و دولت ها و مجالس را ابقا کرده و يا در ترکيب آنها تجديد نظر کند.

       باور کنيم که هرچه به رور فروپاشی حکومت فعلی نزديک می شويم دشمنان سکولار دموکراسی، گاه بی شرمانه و با نقاب سکولار دموکراسی، برای تصرف قدرت و تحميل ايدئولوژی های سرکوبگر خود، دورخيز بيشتری می کنند و تنها راه جلوگيری از پيروزی شان هوشياری، اتحاد و اقدام کارآمد همهء کسانی است که سکولار دموکراسی را عملا تنها گفتمان نجات بخش کشور و ملت مان می دانند.

پاينده باد ايران

پيروز باد ملت دموکراسی خواه ايران

و برقرار باد حکومتی قوام يافته از يک قانون اساسی سکولار دموکرات

HOME