|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
شهباز نخعی
این هفته مرگ یک خواننده جوان موسیقی پاپ و حضور گسترده و کم سابقه جوانان در تشییع پیکر او بسیاری را شگفت زده کرد. من نیز در شمار این "بسیاری" بودم زیرا با آن که مسایل مربوط به ایران و به ویژه جوانان را به صورت پیگیر دنبال می کنم، از دامنه و گستردگی این حرکت دچار شگفتی شدم.
آنچه به این شگفتی دامن می زد این بود که درگذشت مرتضی پاشایی یک رخداد ناگهانی و دور از انتظار نبود. خود او ازحدود دو سال پیش می دانست که به سرطان معده مبتلاست و این را در یک برنامهء تلویزیونی به آگاهی همگان نیز رسانده بود. از هفته ها پیش که در بیمارستان بهمن تهران بستری شده بود، بیشتر هواداران اش می دانستند که مرحلهء پایانی زندگی خود را می گذراند.
علاوه بر مراسم تشییع در تهران، به گزارش خبرگزاری دولتی "ایرنا": «تجمع درشهرهای شیراز، اصفهان، همدان، کرمانشاه، قزوین، اهواز، زنجان، یزد و سمنان برگزار شد. تجمعات مردم در خیابان ها با روشن کردن شمع و خواندن ترانه های این هنرمند همراه بود. به گزارش شاهدان عینی، در بعضی موارد از جمله در خیابان هاشمیه شهر مشهد، تجمع مذکور به خشونت کشیده شد و نیروی انتظامی تعدادی از شهروندان را بازداشت کرد... در برخی از شهرها مانند رشت و مشهد و کرج، شدت برخورد بیشتر بود و گزارش هایی نیز مبنی بر استفاده پلیس از باتوم و گاز اشک آور برای متفرق کردن جوانان منتشر شده است».
خبرگزاری فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا" هم گزارش داد: «این تجمع ها بر اساس دعوت ها و تبلیغاتی شکل گرفته که در فضای مجازی منتشر شده بود».
تارنمای "عصرایران" ضمن "معنی دار" خواندن توجه گسترده مردم و جوانان به یک خواننده پاپ نوشت: «این توجه و اقبال نشان می دهد که به رغم تمام هیاهوهای تبلیغاتی و برنامهء رسمی، زیر پوست جامعه اتفاقات مستقلی در جریان است که در نگاه اول دیده نمی شود ولی این ندیدن دلیل بر نبودن نیست».
طبق معمول، واکنش حکومت، علاوه بر تهدید و ضرب و شتم و بازداشت، ربط دادن آن به ضد انقلاب و دسیسهء خارجی بود. ازجمله، حجت الاسلام اسماعیل صادقی نیارکی، دادستان قزوین، اعلام کرد: «این فراخوانی های گسترده در شبکه های اجتماعی نشان می دهد که این عمل سازماندهی شده بوده و توسط افراد ضد انقلاب داخلی و خارجی هدایت می شود».
بازتاب خبر از مرزهای ایران فراتر رفت. به نوشتهء خبرگزاری دولتی "ایرنا": «مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی، خوانندهء جوان پاپ که روز یکشنبه از تالار وحدت تا بهشت زهرا (س) برگزار شد، بازتاب گسترده ای در رسانه های چاپی، اینترنتی، صوتی و تصویری سراسر جهان داشت. بسیاری از رسانه ها و نشریات بین المللی، با عناوینی که طنین شگفتی و غافلگیری از آنها به گوش می رسید، به مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی و حاشیه های پیش و پس از آن پرداختند».
خبرگزاری حکومتی "ایسنا" نیز نوشت: «هیچ کس، حتی کسانی که مرتضی پاشایی را دوست داشتند و در روزهایی که او دربستر بیماری بود و هر روز در شبکه های اجتماعی تصاویر و ترانه های او را به اشتراک می گذاشتند، باور نمی کردند روزی که هنرمند محبوب شان چشم از جهان فروبندد، جمعیتی که به سمت بهشت زهرا راهی می شود آنقدر زیاد باشد که نشود جسم بی جان او را به خاک سپرد».
در همه جای دنیا، مهم ترین وظیفهء دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی آگاهی از چگونگی زدن نبض جامعه و آنچه در زیرپوست آن می گذرد است. دستگاه عریض و طویل و پرمدعای اطلاعاتی – امنیتی نظام پلید ولایت مطلقه فقیه که لاف نیرومندترین دستگاه امنیتی دنیا بودن را می زند و مدعی است که حتی پرواز یک پرنده در قلمرو ولایت از چشمان اش پنهان نمی ماند، در این مورد وظیفه ای برای خود نمی شناسد و آن را جزء شرح وظایفش نمی داند. در نتیجه، بی خبر و غافل از خواست ها و نظرات جامعهء جوان ایران وقتی می خواهد شاهکارهایش را به رخ بکشد از دستگیری سریع خوانندگان و نوازندگان ویدیوی "هپی" لاف می زند یا دستگیری جوانان وبلاگ نویس یا به اشتراک گذارندهء جوک های مربوط به آیت الله خمینی را جزء نمره های مثبت کارنامهء خویش به حساب می آورد.
در سال 1453 میلادی، سلطان محمد فاتح به قسطنطنیه (استانبول) حمله کرد و آن را محاصره نمود. روزی که از بالای بلندی مشرف به شهر به آن می نگریست، دید در قسمتی از مرکزشهر جنب و جوشی غیرعادی وجود دارد. جاسوسان خود را فرستاد تا خبر بیاورند موضوع از چه قرار است. خبر آوردند که این قسمت محل کلیسای معروف و قدیمی ایاصوفیه – که بعداً تبدیل به مسجد شد – است که در آن جمعی از روحانیون و متعصبان مسیحی به مناقشه و جدل در این باره مشغولند که معراج حضرت عیسی به آسمان آیا لاهوتی بوده یا ناسوتی؛ یعنی روحش به آسمان پرواز کرده یا جسم اش. سلطان محمد به اطرافیان و سرداران خود گفت: حکومتی که در چنین شرایط بحرانی زعمای آن خود را با این گونه جدل ها مشغول می کنند سزاوار فروپاشی و سقوط است و دستور داد توپخانه را به سمت کلیسا نشانه گیری و آتش کنند و با این کار و تصرف استانبول به حکومت 1100 سالهء امپراتوری روم شرقی (بیزانس) پایان داد.
این روایت تاریخی تمثیلی از وضعیت کنونی نظام ولایت مطلقه فقیه است. در حالی که نابخردی هسته ای رمق از اقتصاد درحال ورشکستگی برده و فقر و فحشا و فساد و بیکاری و گرانی بیداد می کند، راه یافتگان به مجلس اسلامی به تصویب لایحه امر به معروف و نهی از منکر می پردازند و سرداران نادان و فاسد سپاه مشغول رجزخوانی های توخالی مانند غرق کردن ناوگان دریایی ایالات متحده در خلیج فارس در 50 ثانیه و یا به رخ کشیدن موشکی که در هفت دقیقه تل آویو را با خاک یکسان می کند هستند و همه، از مقام معظم رهبری گرفته تا مجلس و سرداران سپاه و بسیج و... از آنچه که در ذهن شهروندان جوان شان می گذرد بی اطلاع و از بغض فروخورده آنان غافلند!
28 آبان 1393
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.