تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
سازماندهیِ حزبی یک علم است
سام قندچی
در 38 سال گذشته، پيدايش جنبش سیاسی و مدنی ایران در مقابل حکومت اسلامی مسلط بر ايران، همزمان بود با آشکار شدن واقعیات دنیای کمونیسم (از کشتارهای خمر سرخ و تجاوز ویتنام به کامبوج، تا حقایق جنایات انقلاب فرهنگی در چین، تا آغاز پروستریکای گورباچف در شوروی و رونمایی های کامل دوران استالین، و بالاخره سقوط نهایی شوروی و بلوک شرق)، همهء رویدادها باعث شدند تا در میان فعالان سیاسی و مدنی برای نقد کامل مارکسیسم که سال ها پیش از آن آغاز شده بود، گوش شنوا پیدا شود(1) و نه تنها شماری از فعالان به دیدگاه آینده نگر رسیدند(2) بلکه آنهایی هم که کماکان در جنبش چپ ماندند، حتی اگر همچنان مارکس را [به استثناً «نقد برنامهء گوتا»، قبول داشتند](3)، دیگر لنین و استالین و مائو و رهبران دیگر جنبش کمونیستی را به دور ریختند. کشتار همهء خانوادهء تزار به دستور لنین، که شامل قتل کودکان هم بود، با آزمایش های دی اِن اِی، ثابت شد؛ جنایات استالین، نظیر قتل بوخارین، دیگر در دوران گورباچف بدون تردید تثبیت و از بوخارین اعادهء حیثیت شد، و جنایات مائو در دوران انقلاب فرهنگی با مدارک اثبات گردید.
اما، به رغم فاجعهء توتالیتریسم کمونیستی و نقد شدن بر حق مارکسیسم، یک واقعیت را نباید فراموش کرد و آن این که در عرصهء «علم سازماندهی حزبی» مارکسیست ها بیشترین دستاوردها را در یک قرن و نیم گذشته داشته اند. حتی در ميان سوسیال دموکرات ها نيز، که مخالفان لنینیست ها محسوب شده و خود هم در سازماندهی حزبی بسیار توانا بودند، کارل کائوتسکی، وقتی انقلاب اکتبر پیروز شد، در مقاله ای بسیار خواندنی که در ژانویه 1924 به مناسبت درگذشت لنین نوشت، به رغم اختلاف دیدگاه خود با لنین در مورد مارکسیسم، به توانایی شگرف او در عرصهء سازماندهی حزبی اذعان کرده است(4).
واقعیت این است که در هر علمی، از جمله علم سیاست، نباید به دلایل شخصی دست آوردهای صاحب نظران را به دور ریخت. البته، لازم است که آنچه را هم که در نظرات آنان موجب پيدايش دیکتاتوری های پس از دوران حیات آنها شد نشان داد. مثلاً، در بحثی که در مورد دیدگاه مارکس در "نقد فلسفهء حقوق هگل" ارائه شده و اینکه دیدگاه مزبور چگونه تأثیر منفی خود را حتی بر انقلابیون سال 57 ایران، داشته است(5)، نبايد موجب شود که «دست آوردهای شخصیت ها» را از همهء اختلاف نظرها، و حتی از نفی دیدگاه کلی آنها، جدا کنيم. مثلاً، برخی رفتارهای جفرسون در مورد بردگان قابل قبول نیست. او نه فقط با یکی از بردگان خود روابط جنسی داشت، در عين حال، از آن برده، که در خانهء پدری همسر سفید پوست جفرسون بزرگ شده بود، چندین فرزند هم پيدا کرد و حتی آن فرزندان را تا سن بلوغ از بردگی آزاد نکرد در حالی که می توانست از نظر قانونی این کار را بکند.(6) ولی به رغم همه اینگونه رفتارها، نظرات توماس جفرسون دربارهء انقلاب آمریکا همچنان برای ما از پر ارزش ترین کارهای نظری در مورد انقلاب های مدرن، محسوب می شود.
به هرحال، در مورد لنین هم موضوع به همینگونه است. لنین بزرگ ترین دستاوردها را در زمینهء «علم سازماندهی حزبی» عرضه کرده است، و اگرچه با دیدگاه «سانترالیسم دموکراتیک« لنین به درستی و به عنوان نظریه ای ضد دموکراتیک برای ساخت و ساز درونی احزاب مخالفت شده (7) اما کلاً می شود از آثار او در زمینهء سازماندهی حزبی بسیار آموخت؛ مثلاً، از آثاری مانند "چه باید کرد؟" و "یک گام به پیش، دو گام به پس"، که مشخصاً در مورد سازماندهی حزبی نوشته شده اند. امروز، که پس از تجربهء 38 سال گذشته، دیگر جنبش سیاسی ایران در نیاز به رهبران و کادرهای حرفه ای برای موفقیت احزاب شکی ندارد(8)، می توان از بحث های لنین در زمینهء «سازمان انقلابیون حرفه ای» درس گرفت(9).
ظاهراً ممکن است نظریهء سازمان انقلابیون حرفه ای به دیدگاه گروه های تروریستی شباهت داشته باشد، اما خود لنین (که در همان ابتدای کار از گروه های تروریست «نارودنیک» بریده و به مارکسیسم روی آورده بود) در این باره می گوید که نظرش ابداً در تأیید فعالیت های تروریستی نیست و شخصاً بهترین نقدها را نسبت به آنارشیسم و تروریسم انجام داده است. اما بحث او این است که در کشوری دچار دیکتاتوری، نظیر رژیم تزاری روسیه، برای «فعالیت سیاسی» (و نه اقدام به فعالیت های تروریستی که با آن مخالف بود) به وجود سازمان انقلابیون حرفه ای نياز است.
در جنبش سیاسی ایران نیز در دوران پیش از انقلاب، که جنبش چریکی در میان بخش بزرگی از روشنفکران ایران هوادار پیدا کرد، کسانی نظیر احمد تقوایی هم بودند که روز گذشته مقاله ای را از او در سایت جنبش سکولار دموکراسی ایران دیدم(10)، که در همان سال های دههء 1350 به نقد جدی از مشی چریکی پرداختند و اتفاقاً آثار کمتر خوانده شدهء لنین در نقد مشی چریکی را در جنبش چپ ایران معرفی کردند. اما کجا بود گوش شنوا؟
متأسفانه، نسل جوان آن روز به دنبال مشی چریکی رفت(11)، همانگونه که امروز نيز، با نهایت تأسف، شاهد آنيم که نسل جوان به دنبال آنارشیسم افتاده است(12).
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران
سام قندچی، ناشر و سردبیر ایرانسکوپ
هفتم اسفند ماه 1395 - 25 فوريه 2017
____________________________________
1. اندیشه مارکسیستی و مونیسم -یکتا گرائی
http://www.ghandchi.com/299-Marxism.htm
Marxist Thought & Monism
http://www.ghandchi.com/299-MarxismEng.htm
2. چرا آینده نگری را برگزیدم
http://www.ghandchi.com/988-why-futurism.htm
مارکسيسم و آينده نگری
http://www.ghandchi.com/793-marxism-futurism.htm
Marxism and Futurism
http://www.ghandchi.com/793-marxism-futurism-eng.htm
3. نقدی بر تئوری دولت مارکسیستی
http://www.ghandchi.com/1310-teorie-dolat.htm
4. مقاله کائوتسکی در ژانویه 1924 بمناسبت درگذشت لنین
Karl Kautsky: Epitaph of Lenin
https://www.marxists.org/archive/kautsky/1924/01/lenin.htm
5. کن فیکون مارکسیستی سال 57 در ایران
http://www.ghandchi.com/1303-kon-faya-kun.htm
6. البته این اطلاعات امروز باعث شده تا از نوادگان سیاه پوست آن رابطهء عشقی جفرسون اعاده حیثیت شود و آنها نیز به مراسم سالگرد انقلاب در آمریکا دعوت شوند.
7. پلاتفرم حزب آینده نگر الزام آور نیست
http://www.ghandchi.com/1173-platform-not-binding.htm
8. نیاز به رهبران و کادرهای حرفه ای برای موفقیت احزاب
http://www.ghandchi.com/1311-tashkilaate-hezbi.htm
9. بحثی درباره سازمان انقلابیون حرفه ای لنین
http://www.ghandchi.com/839-lenin-organization.htm
10. احمد تقوایی: دورهء نو و سیاست ورزی نو
http://isdmovement.com/2017/0217/022217/022217-Ahmad-Taghvaei-A-New-Era.htm
11. لطفاً برای سیاهکل بزرگداشت نگیرید
http://www.ghandchi.com/1314-siahkal.htm
12. مبارزه با آنارشيسم؛ گام بعدی جنبش سکولار دموکراسی ایران
http://isdmovement.com/2017/0217/022017/022017.Sam-Ghandchi-Next-step-for-SDs.htm
http://www.ghandchi.com/1330-saazmaandahie-hezbi.htm