تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
17 فروردين ماه 1397 ـ 6 آوريل 2018 |
|
مقالهء
دو کیلومتری
آقای
اکبر گنجی
سام قندچی
اخيراً مقاله تازه ای از آقای اکبر گنجی منتشر شده است(1). سالها پیش نوشته ای را از آلبرت انیشتین می خواندم که درباره تئوری نسبیت توضیح داده بود؛ دلم می خواست طولانی تر بود. اما هر وقت مقالات آقای اکبر گنجی را می بینم گویی دارد در هزار صفحه توضیح می دهد که چایِ شیرین، شیرین است. حتی نه آنکه بخواهد بگوید«چرا» چایِ شیرین، شیرین است که بگوییم توضیح لازم دارد. آخر چایِ شیرین برحسب تعریف، یعنی بر اساس معنای لغت، چای است و شیرین و این امر نیازی به توضیح بیشتر ندارد.
ظاهراً ایشان می خواهد ژست ژورنالیستی بگیرد و به اصطلاح تنها واقعیات را بیان کند و مثلاً موضع سیاسی خود را دخالت ندهد اما آنچه را در چند هزار خط می گوید همه قبول دارند و نیازی به اثبات ندارد در حالی که آنچه ایشان در آخر کار می خواهد منتقل کند ابداً اثبات نکرده است.
بگذریم که او، در ابتدای ورودش به آمریکا، تحصنی برای حقوق بشر و دفاع از زندانیان سیاسی ایران در جلوی سازمان ملل در نیویورک برگزار کرد اما وقتی با انتشار متنی یک صفحه ای در نیویورک تایمز با پول نایاک تهدید به بستن صدای آمریکا کرد و به هدف اش رسید، حقوق بشر زندانیان فراموش شد، یعنی دیگر صدای آمریکا و رادیو فردا مقالات ایشان را برای بیراهه اصلاح طلبی، البته به شکلی دیگر، منتشر می کردند و به ایشان پول می دادند و اگر تا دیروز کار کردن برای صدای آمریکا و رادیو فردا "اخ" بود و در متن آگهی گرانقیمت در نیویورک تایمز، ژورنالیست های ایرانی در صدای آمریکا تقبیح شده بودند، پس از لطمه زدن به ژورنالیست های ایرانی در خارج کشور، که صدای حقوق بشر ایرانیان در دنیا هستند، آقای اکبر گنجی شدند پای اصلی رادیو فردا و صدای آمریکا و بعد از آنهم کار کردن برای آن مؤسسات دیگر "اخ" نبود(2).
دنیای عجیبی است، هنگامیکه آقای مصطفی تاجزاده در زندان بود امثال اکبر گنجی نبودند که از او حمایت می کردند؛ باور ندارید، از همسر آقای تاجزاده بپرسید تا به شما بگوید. اما امروز آقای تاجزاده حرف های صد من یک غاز اکبر گنجی را در مورد سوریه ای شدن ایران، تکرار می کند(3) و فکر می کند این آقای اکبر گنجی بوده که در این سال ها در خارج برای حقوق بشر امثال ایشان که در ایران در زندان بودند، زحمت کشیده است.
وقتی جنبش مردم ایران از نقطهء عطف تازه ای در هفتم دی ماه عبور کرد و موضع ضد جریان اسلامگرایی و در جهت روشن سکولاریسم گرفت(4)، تلاش آقای اکبر گنجی فوراً دوباره بازگرداندن هواداران این جنبش در خارج کشور به بیراهه ای است که در همهء این سال ها در خارج ترویج کرده است(5)، و امروز می خواهد به همان روال به حرکت نوپای جنبش سکولار دموکراسی مردمی ایران ضربه بزند
مقالهء اخیر آقای اکبر گنجی در مورد دوران شاه هم بدینگونه است که با تکرار واضحاتی که هزاران بار بهتر از ایشان دیگران گفته اند، در پایان می خواهد نشان دهد در دوران شاه رهبر سیاسی بوده که نبوده و بعد برای امروز حکم صادر کند.
ایشان حتی در صفوف اسلامگرایان هم در دوران شاه اصلاً مطرح نبود و آنچه در مورد دوران شاه می نویسد حتی در حد درک یک ژورنالیست پژوهشگر نیست تا چه رسد به آنکه بخواهد مدعیِ نظر، بعنوان رهبری سیاسی در دوران شاه باشد.
مقالهء تازه ایشان در ابتدا با عباراتی آغاز شده که بیان دیگری از گفتار مارکس در هجدهمین برومر لویی بناپارت است و می خواهد بدینگونه عده ای فسیل جنبش کمونیستی را که در 40 سال گذشته کتاب تازه ای نخوانده اند، خوشحال کند.
شما خوانندگان عزیز لطفاً نوشته آقای اکبر گنجی را بخوانید و اگر دیدید بیش از آنکه بگوید چایِ شیرین، شیرین است و چایِ تلخ هم تلخ است، چه حرف تازه ای گفته که دوکیلومتر لازم است برای توضیح و اثبات نظری صفحه سیاه کرد، حتماً نتیجه را منتشر کنید تا ما همه بفهمیم.
افرادی نظیر آقای اکبر گنجی وقتی در ایران زندگی می کردند چه در زمان شاه و چه در زمان جمهوری اسلامی خوب از استبداد استفاده کردند و ظاهراً در لفافه می نوشتند اما در واقع حرفی برای گفتن نداشتند و بهانه سانسور در خدمتشان بود که یک عده هوادار بیسوادتر از خودشان بگویند که خیر این مطلب خیلی عمیق است و این حضرت مجبور بوده در لفافه بنویسد تا به او گزندی وارد نشود. در واقع این بدبختی مردم ایران بوده که استبداد باعث شده مردم نتوانند اصل حرف کسانی نظیر آیت الله خمینی را پیش از انقلاب بخوانند و خود پی ببرند که دنبال چه دارند راه میافتند. اما امثال آقای اکبر گنجی وقتی در خارج زندگی می کنند دیگر نمی توانند اختناق را بهانه کنند و دو کیلومتر بنویسند وقتی حرفی برای گفتن ندارند.
خودتان بخوانید و قضاوت کنید. اگر آقای اکبر گنجی یا دوستان شان می خواهند از حقوق بشر در ایران حمایت کنند، در 40 سال گذشته ما ایرانیان می توانستیم نظیر بسیاری دیگر از قربانیان نقض حقوق بشر، "از یهودیان بیاموزیم"(6). نه آنکه مقالات تحریک کننده در مورد یهودیان و اسراییل بنویسیم.
تا کِی قرار است امثال آقای اکبر گنجی بعنوان سخنگوی ایرانیان حرف بزنند و هر
کسی را که مخالف تعصبات
شان علیه یهودیان است، صهیونیست بخوانند. نظرم را به روشنی سال
هاست در مورد موضوع یهودیان، اسراییل و فلسطینیان نوشته ام و به دیدگاهم افتخار می
کنم و اکثریت ایرانیان هم برخلاف کسانیکه جمهوری اسلامی را برای ما به ارمغان
آوردند، نظیر این قلم در مورد یهودیان، اسراییل و فلسطین می اندیشند (7). امثال
آقای اکبر گنجی هستند که لازم است از جنبش دموکراسی خواهی ایران به دلیل تحریکات ضد
یهودی و احتمال راه انداختن جنگی با اسراییل، پوزش خواهی کنند.
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران
سام قندچی
سایت آینده نگر ایرانسکوپ
پانزدهم فروردین ماه 1397
April 3, 2018
______________________________
1. اکبر گنجی: دوران طلایی شاه" به روایت سازمان "سی آی ای" و دولت های آمریکا
http://news.gooya.com/2018/03/post-12766.php
2. خساراتی که اصلاح طلبانی نظیر اکبر گنجی به جنبش سیاسی خارج وارد کرده اند
http://www.ghandchi.com/1947-eslahtalaban-kharej.htm
3. آقای تاجزاده شما هم قصه سوریه ای شدن اکبر گنجی را تکرار می کنید
http://www.ghandchi.com/1877-so-called-syriaization.htm
4. از اين پس هفتم دی ماه نقطهء عطف تغييرناپذير جنبش ضد حکومت مذهبی در ايران ست
http://isdmovement.com/Index-All/2018/0118/011018.htm
http://www.ghandchi.com/1855-noghte-atf.htm
5. بیراهه اکبر گنجی مبارزه با اسلامگرایی نیست
http://www.ghandchi.com/1622-akbar-ganji-biraahe.htm
6. از یهودیان بیاموزیم
http://www.ghandchi.com/372-genocides.htm
Let's Learn from the Jews
http://www.ghandchi.com/372-genocidesEng.htm
7. خطر جنگ جمهوری اسلامی و اسراییل ..و اینکه اپوزیسیون چه کار میتواند بکند
http://www.ghandchi.com/1308-IRI-IsraelWar.htm
Danger of IRI-Israel War..and What Iranian Opposition Needs to Do
http://www.ghandchi.com/1308-IRI-IsraelWarEng.htm