تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

  خانه   |    آرشيو صفحات اول سايت    |   جستجو در سايت  |  گنجينهء سکولاريسم نو

 19 اسفند ماه 1398 ـ  9 مارس 2020

دربارهء تجاهل و ناآگاهی اکبر گنجی

عبدالستار دوشوکی

doshoki@gmail.com

       خبرنامه گویا مطلبی در مورد گسترش ویروس کرونا در ایران و جهان را از کانال تلگرام اکبر گنجی منتشر کرده است که عمق نهفتهء ناآگاهی این بظاهر متخصص "همه چیز دان" را عیان می کند. گنجی، در نوشتاری تحت عنوان «ما "کارمندان دولت های راست افراطی" از طریق "کرونا هراسی" ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کر»، مدعی شده که روشنگری ها و پوشش اخبار کرونا توسط رسانه های فارسی زبان برونمرزی، پروژهء دروغین، اغراق آمیز و سفارشی آمریکا و انگلیس و عربستان و اسرائیل برای نابودی ایران است.

       ابتدا فکر کردم این مطلب از نشریهء «آتش به اختیار»ان ثارالله بسیج مسجد یکی از دهات قم است. اما عجبا که این ادعای بی پایه از کسی است که خودش جوایز و پول های هنگفتی از کشورهای غربی دریافت کرده از جمله جایزه 500 هزار دلاری میلتون فریدمنِ موسسه کیتو، جایزهء «قهرمان آزادی مطبوعات» توسط «موسسهء بین المللی مطبوعات"، جایزه آزادی جان هامفری، و جايزه مارتين انلز را براي دفاع از حقوق بشر، و غیره (لیست طولانی است و مبلغ شگفت آور). بمصداق غزل زیبا و گویای حافظ باید گفت: «گنجی مبلغ گیر و نرگس مست و بر ما نام فسق؛ داوری دارم بسـی یا رب کـه را داور کنم؟»

       آنهایی که ذره ای به عقلانیت و علم مدرن اعتقاد دارند نیک می دانند که خطر کرونا از هر لحاظ بسیار جدی است. نه تنها سازمان بهداشت جهانی، بلکه همهء کشورهای دنیا و متخصصین امور پزشکی شرایط را خطیر و جدی اعلام کرده اند. حتی بعد از هفته ها تجاهل و تساهل غیر مسئولانه، مقامات رژيم اسلامی اینک دریافته اند که خطر کرونا بسیار جدی است. اما شوربختانه اکبر گنجی با نگاهی ناآموخته و نافرهیخته و به دور از علم و عقلانیت حتی از مسئولین رژيم چند صباحی عقب تر است. به همین دلیل دقیقا همان سخنی را می گوید که سه هفته پیش مسئولین طراز اول رژيم اسلامی در مورد توطئه تبلیغاتی دشمن در فلج کردن جامعه ایران می گفتند.

       گنجی از روشنگری و اطلاع رسانی بر حق و صحیح رسانه های فارسی زبان برونمرزی در مورد خطر کرونا و مخفی کاری و انکار اولیه خیره سرانه مقامات اسلامی، هراسان و اذیت شده است. وی، در حملهء لجوجانه و نیابتی اما تمسخرآمیز به رسانه ها، با دقت همان مهملات و اتهامات توطئه ـ محور و  توهم گونه را مطرح می کند که رسانه های اصولگرا نظیر کیهان شریعتمداری بازنشخوار می کنند.

       در تیر ماه 1385، وقتی گنجی بعد از رهایی از زندان به لندن آمد و سپس برای دریافت نیم میلیون دلار جایزه (و جوایز بعدی) به آمریکا رفت و ماند و برنگشت، بعد از ملاقات وی در لندن، مقاله ای در نقد او نوشتم. زیرا از همان زمان مشخص بود که گنجی خود را پاک ترین مصلح و دیگران را قلم به دست یا میکروفون به دهان مزدور بیگانه برای ایران هراسی می داند. آن هم در شریطی که خود او بیشترین وجوه نقدی از نهاد ها و کشورهای غربی را دریافت کرده است. بعقیدهء نگارنده، اطلاع رسانی و پوشش دروغگویی ها و مخفی کاری های نظام جمهوری اسلامی در مورد ابعاد واقعی و زیانسار کرونا در ایران، توسط رسانه های فارسی زبان امری بسیار پسندیده، حرفه ای و منطبق با سیاست شفاف سازی سازمان بهداشت جهانی و منافع ملی و سلامت عمومی مردم ایران می باشد. و باید به آنها دست مریزاد گفت. در این مورد اگبر گنجی عمق ناآگاهی و تجاهل خویش در مورد ویروس کرونا و نفرت او از همهء رسانه های فارسی زبان را نشان می دهد؛ همان رسانه هایی که اکبر گنجی را "اکبر گنجی" کردند و همواره او را بعنوان "متخصص عصب" و درخود فرو رفته در همهء امور دعوت می کنند.

       در انگلیسی ضرب المثلی است که می گوید (ignorance is a bliss) یعنی ناآگاهی نوعی رستگاری و شادکامی است. اتهام زنی و تمسخر اکبر گنجی در مورد پوشش جدی رسانه های فارسی زبان برونمرزی و روشنگری و افشاگری آنها در مورد خطر ویروس کرونا در ایران، بسیار شبیه حملات علم الهدی و آیت الله مجتهدی شبستری و امثالهم می باشد؛ همان هایی که وقتی نماز جمعه تهران تعطیل شد، هزاران نفر را به مسجد جمکران فرا خواندند تا با تضرع و توسل به چاه جمکران برای رستگاری فریاد "مرگ بر کرونا" سر دهند. این موضع غم انگیز و تاسفبار گنجی نشان می دهد که آب از سر چشمه گل آلود است، و اینکه پیوندی ناگسستنی با پایه و شالوده فکری آمیخته با جاهلیت و خرافات توهم گونه و توطئه ـ محور وجود دارد؛ که هرازگاهی خود را اینگونه ناخودآگاهانه آشکار می کند.

       تا به اکنون سهل انگاری، توهم، تجاهل و شیوه انکارگونه و کوچک انگارانه مسئولین جمهوری اسلامی (از جمله رهبر و رئیس جمهور)  در مورد خطر واقعی و حی و حاضر بیماری کرونا جان حداقل صدها هموطن را گرفته است و خانواده های بیشماری را داغدار کرده است  و کشور را بسوی یک بحران مرگبار و خطرناک سوق داده است. در چنین شرایطی دست کم گرفتن و فروداشت کردن خطر کرونا و تمسخر و خوار شمردن اطلاع رسانی محق رسانه ها اگر خیانت تلقی نشود، در آنصورت باید آن را حداقل بعنوان تراوشات ناسنجیده فکری یک آدم مغرض، بیسواد و ناآگاه قلمداد کرد و به آن بهایی نداد.

یکشنبه 18 اسفند 1398

 * رئيس مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن

بازگشت به خانه