تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
امر به بایدن، و نهی از ترامپ!
دیوید اعتباری
من، اخیراً، زیر تصویر پروفایل شبکه های اجتماعی خود، عبارت "ترامپ / پنس 2020"، و در سربرگ (بنر) بالایش هم به «جمهوری خواه رای بدهید» را گذاشتم. لازم به توضیح است که این نوشته ها به زبان انگلیسی بود و در ضمن آنها را در تایم لاین خود نگذاشته بودم. اما بهر حال این کار من نشان دهندهء آن بود که، به عنوان یک تبعهء امریکا، طرفدار کدام حزب و کاندیدا هستم.
دیری نکشید که برخی دوستان و فامیل، زیر عکس های پروفایل، یا از طریق پیامک شبکه اجتماعی و يا پیامک تلفن موبایل، برایم پیام های سرزنش آميز فرستادند. عکس العمل اولیه من به برخی، تنها یک ایموجی لبخند بود و یا احوالپرسی از آنهايى که سال ها بود سراغى هم از من نگرفته بودند، حتی در حد یک لایک یا پیام ساده تبریک و تسلیت . اما ناگهان نگران شده بودند که چرا به ترامپ رای خواهم داد!
البته اگر به همين بسنده كرده بودند، حرفی نبود، اما بیشتر پیام ها سرزنش آميز و خود برتر بینانه بود. پیام هايى مانند "برایت متاسفم" و غیره. اگر یک غریبه مرا این گونه سرزنش مي كرد، برایم تعجب آور نبود، اما چگونه است، دوستی یا فامیلی که می دانم هیچگاه سیاسی نبوده و سرش به کار و زندگی خودش بوده، است حال بدون شروع حداقل یک احوال پرسی ساده، پابرهنه وارد شده و حتی نظر خود را هم نمی گويد، بلكه برای من احساس تاسف میکند و یا خود را با دیدن سی.ان. ان و ان.بی.سی آگاه تر می داند و به خود حق امر به بایدن و نهی از ترامپ، میدهد. چند تن آنچنان حرف های کلیشه ای که چهار سال است در در رسانه ها جاری است را بلغور میکردند که انگار اینجانب دیروز از کما و یا گوشهء غاری پیدایم شده و از این مواضع و تبلیغات کاملا بیخبرم.
احیاناً استنباط نشود که ادعا دارم از این «نگرانان بایدنی» دانشمند ترم، اما چند ماهی است كه من (و بسیاری مانند من) «کپی پیست»های اینها، بر ضد ترامپ و یا به نفع نانسی و جو، را دیده ام. اما نه تنها انتقاد و سرزنش و نصیحتی نكرده ام، بلكه حتی پیش خود گفتم که چه خوب، آزادی بیان وجود دارد و جایی برای اظهار آن وجود دارد.
در این میان دو دوست جمهوریخواهم هم با من تماس گرفتند و متعجب بودند که من در پروفایل خود تبلیغ ترامپ را کرده ام. از آنها دلیل تعجب شان را پرسیدم، گفتند راست اش را بخواهی این روزها ما جرات نداریم در عموم به کسی بگوییم طرفدار ترامپ هستیم، چون با ما بد رفتار می شود. در نتیجه سکوت کرده و رأی خود را خواهیم داد.
به یکی از این دو دوست كه ایرانی بود، گفتم، نمی دانم چرا تظاهرات چند ماه پیش در امریکا و اروپا برایم باعث تداعی سال 57 ایران شد. آن روزها هم بسیاری می دانستند که شاه و نظام عاری از عیب نیست، اما مردم چنان جو گیر تبلیغات جهانی شده بودند که کسی جرأت نداشت ذره ای حمایت از شاه و بختیار کند و یا با رسانه های آن روزها مانند بی.بی.سی، رویترز، خبرگزاری فرانسه و غیره همخوانی نداشته باشد. اگر هم کسی چنین نظری می داد برادران و خواهران و رفقای عاقل و انقلابی او را ارتجاعی می خواندند.
به دوستِ «دهان زیپ شده»ی امریکایی خود هم، مثال دوران انتخابات و ریاست جمهوری هنرپیشهء هالیوودی، «دونالد»، را (ببخشید منظورم رونالد ریگان بود) زدم که آن زمان هم امثال من را که به او رأی می دادیم، بیسواد و طرفدار جنگ و رقابت اتمی و دشمن محیط زیست می دانستند. انواع تظاهرات جهانی ضد ریگان در امریکا و اروپا را به یادش انداختم و اينکه او را به جنگ طلبی و عدم مماشات با شوروی متهم میکردند. البته با انتخاب ریگان و پافشاری وی، بالاخره نه تنها دیوار برلین فرو ریخت، بلکه اتحاد جماهیر شوروی، که از جنگ اتمی با آن می ترسیدند، نيز از هم پاشید. به دوستم گفتم: امروز همان سیاستمداران و رسانه ها و افرادی که ما، رای دهندگان به هنرپیشهء هالیوودی را مسخره میکردند، خود تبدیل به ذوب شدگان پرزیدنت فقید ریگان شده اند.
در پایان به هر دو دوست گفتم که اگر آن روز بسیاری روشنفکران و اندیشمندان خطر مماشات با اتحاد جماهیر شوروی را درک نکرده بودند، اگر قبل از آن بسیاری از همین نوع روشنفکران و اکادمیسين ها خطر مماشات با اسلام سیاسی را ندیدند، شاید امروز نیز خطر ادامهء وجود جمهوری اسلامی و رشد سیاسی چین کمونیست برای جهان آزاد را درک نمی کنند.
البته امروز، به علاوهء رسانه های غالب، گردانندگان شبکه های اجتماعی، مانند تویتر و گوگل و فیس بوک وشرکت هایی هچون آمازون، نه تنها در فرم دادن به باورهای مردم نقش مستقیم دارند، بلکه مدارک نشان می دهد که دست به سانسور هدفمند هم می زنند.
در پایان باید توضيح دهم که من این مطلب را برای تغییر نظر کسی در بارهء ترامپ و بایدن ننوشته ام. در میان برخی ذوب شدگان ترامپ نیز رفتارهائی شبيه رفتار طرفداران بايدن را می توان مشاهده کرد. اما، به هر حال، و به نظر من، شایسته است که همزمان با اينکه در هر کشورى، و در هر زمانی، به هر کسی رأی می دهیم، به نظرات متفاوت دیگران نيز احترام بگذاریم، شاید روزى تاریخ نشان دهد که گزینهء ما اشتباه بوده است. در آن زمان تنها چیزی که همچنان می تواند ما و شخص مقابل را به هم پيوند دهد، همان درود و سلام و احترام متقابلی است که اکنون از آن صرف نظر کرده ایم.