تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو صفحات اول سايت | جستجو در سايت | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
به گند کشیدن مفاهیم ادامه دارد؟
پرويز رئوفی
این روزها نوبت سکولاریسم است. بعد از نوشتهء احمد صدری، مشاور ارشد نایاک(NIAC) در نشریهء جنبش سکولار دموکراسی ايران، و شعف حاصل از سکولار شدن قم، مأوای طلبه های حوزهء علمیه، اکنون نوبت سکولار شدن خامنه ای و منتظری و کل خوانش های از اسلام است. بخوانید نوشته آقای اکبرکرمی را در همين نشریه.
ایشان می نویسد: «اگر ایران پیش از انقلاب را گل و بلبل می بینید احتمالأ گرفتار نادانی
مضاعف هستید و از بی مسئولیتی ملی رنج می برید. ما چند سده است که در گل انحطاط مانده ایم و در جستجوی توسعه جا مانده ایم... حکومت اسلامی، با هر تعبیری، برآمد و پاسخی به این درمانده گی (درماندگی) اجتماعی و جامانده گی (جاماندگی) تاریخی است».
آنانی که فکر می کنند، در همان ابتدا، با انگ زدن های بی ادبانه مثل «نادان مضاعف» و «بی مسئولیت ملی» قادر خواهند بود مخالفان نظر خود را مرعوب نمایند ابلهانی بیش نیستند. بعلاوه، گزاره های نوشته، چه حاصل ندانستن باشد و چه فریبکاری، بهرحال نادرست اند. تنها آدمی با نیت نادرست می تواند مدعی باشد که «کشوری اگر گل و بلبل نبود لاجرم در گل انحطاط مانده و درماندهء اجتماعی است و جا ماندهء تاریخی». یا «حکومت اسلامی برآمده از گل و بلبل نبودن کشور بوده و پاسخی است به این انحطاط و درماندگی».
این منطق به حقانیت حکومت اسلامی راه برده و بردن کشور به 1400 سال قبل را چارهء گل و بلبل نبودن کشور می نمایاند.
می نویسد: «تفکیک حکومت اسلامی ایران از ایران این خطر سهمگین را دارد». و یا «در آوار سرکوب و سانسور و سرب، اصلاح طلب های ایرانی هم از جهان جدید دور افتاده اند و هم از آماج های اصلاح طلبانه».
جعل واقعیت ها به این منجر می شود که تفکیک حکومت اسلامی از ایران را خطر سهمگین بنامیم و اصلاح طلبان را قربانیان سرکوب و سانسور و سرب. درحالی که نه حکومت اسلامی سنخیتی با ایران دارد و نه اصلاح طلبانی که خود شرکای فعال سرکوب و سانسور و سرب بوده اند را می توان قزبانی جا زد.
ادامهء نوشته نشان می دهد که تمامی جعلیات بالا صغر کبرا هایی بوده اند بقصد مخدوش کردن مفهوم «سکولاریسم». آقای کرمی همهء خوانش های از اسلام را سکولار، این جهانی و تاریخی می نمایاند. هر دو طیف داخل حکومت، اصولگرا برهبری خامنه ای و اصلاح طلب (پیروان منتظری) را مشوقین سکولاریزاسیون معرفی می کند که (گاهی به دشمنی ظاهری با سکولاریزاسیون هم می رسد).
ایشان چنین تلقین می کند که سکولاریسم همان است که خوانش های مختلف از اسلام و منتظری و خامنه ای می گفتند و می گویند. بخوانید چه نوشته:
«عجیب است اما باید پذیرفت که هر خوانشی از اسلام، سیاسی و لاجرم سکولار است. یعنی این جهانی، انسانی و تاریخی است (!!!) برای خامنه ای و بسیاری از آخوندهای همراه او دانسته یا ندانسته، "قدرت" اصل است (و این هستهء سخت جهان و جان یک سکولار است) (!!!) این سکولاریزاسیون پنهان و شیادانه که گاهی به دشمنی ظاهری با سکولاریزاسیون هم می رسد.»(!!!)
و ادامه می دهد که: «استبداد و سرکوب همیشه امری تاریخی و سکولار است. در حالی که برای منتظری اسلام اصل بود، با این تفاوت که برای بسیاری از پیروان او هنوز اسلام اصل است. چنین خوانشی از اسلام به درک ویژه ای از سکولاریسم می رسد که هنوز در میان پیروان منتظری صدای آشکار و بلندی دارد».
هرکس در جهت رسیدن به اهداف خود می تواند هر چیزی بنویسد یا بگوید. اما اینکه اینها در نشریهء «جنبش سکولار دموکراسی» منتشر شود باعث حیرت است. آیا سکولاریسم از دید مسئولان این نشریه نیز همان است که آقای کرمی و خامنه ای و منتظری می گویند؟ اگر آری که خوب بهتراست درش را تخته کنند و بروند زیر پرچم همان سکولاریزم و اگر نه، که این نوشته (بدون هیچ توضیح) در این نشریه چکار می کند؟