◊ اين نشريه دوشنبه ها و جمعه ها به روز می شود ◊ Fax: 509-352-9630 ◊ iraniansdm.n@gmail.com
◊ «ماايرانی بی تبعيض میخواهيم» ◊ بیانیهء جدایی کامل حکومت ومذهب
◊ برنامهء «پادکست سکولار دموکراتها» ◊ کنگرهء سالانهء سکولار دموکراتها ◊ سايت شبکه سکولارهای سبز ايران
◊ خبرگاه (خبرگزاری روزانهء حزب)
1. ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم اما حضور مذهب و ايدئولوژی کسی را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی نمی پذيريم. 2. و از آنجا که حکومت اسلامی مسلط بر ايران را قابل اصلاح و حتی قانونی نمی دانيم، طبعاً، در خارج کشور، از آن جز خواست انحلال آن مطالبه ای نداريم؛ 3. و به همين دليل می توان انتظار داشت که نام هيچ يک از هواداران جنبش در زير نامه هائی که خطاب به گردانندگان رژيم نوشته می شوند ديده نشود. 4. اما، در عين حال، ما از همهء مطالبات بر حق هموطنان اسير خود در داخل کشور از غاصبان حکومت مسلط بر سرزمين مان حمايت می کنيم. 5. آنچه در اين سايت «اختصاصی و غير خبری» منتشر می شود يا در موافقت با سکولار دموکراسی است (مثل نوشته های انحلال طلبان و مخالفان حکومت اسلامی) و يا در مخالفت با آن (مثل نوشته های اصلاح طلبان، که با نوار توضيحی مشخص می شوند) و يا مسائل را بصورت جدی و طنر از ديدگاهی سکولار دموکرات مطرح می کند. در همه حال اصولی که در «پيمان نامهء عصر نو» منعکس اند، راهنمای ما محسوب می شوند. 6. انتخاب مقالات وارده و برگرفته از منابع مختلف، و همچنين انتخاب تيتر مناسبی برای آنها با سردبير است. 7. به احترام «جمهوريت»، در اين پايگاه، هر کجا سخن از حکومت مسلط بر ايران پيش آيد، واژهء «جمهوری» به «حکومت» يا «رژيم» تبديل می شود. 8. و از آنجا که بين ايران و ملت ايران از يکسو، و حکومت اسلامی مسلط بر کشورمان، از سوی ديگر، تفاوت و جدائی قائليم، در هر متن که واژهء ايران بکار رفته اما منظور رژيم اسلامی باشد، ما بجای ايران عبارت «رژيم ايران» يا «رژيم مسلط بر ايران» را بکار می بريم. |
تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392
تاريخ انتشار اين شماره: جمعه 15 تا يکشنبه 17 آذر 1398 - 6 تا 8 دسامبر 2019 |
||
کودکان، قربانیان پنهان اعتراضها یکی از مهمترین اجزای سیستم حمایت از کودک، یعنی حمایت بخش دولتی و نهادهای حکومتی، در ایران به طور کامل وجود ندارد. اما بدتر از آن این است که متاسفانه بخشی از این خشونت و بخشی از نقض حقوق کودک و بخشی از فضای ملتهب را دولت و نهادهای حاکمیت ایجاد کرده اند. نهادهای امنیتی و انتظامی که قرار است نشانههای امنیت و نهادهای قابل اعتماد برای کودک باشند و در شرایط بحران به خانوادهها توصیه میکنند تا نحوهء مراجعه به آنها را به کودک آموزش دهند، در شرایط فعلی نه تنها نمایانگر خشونت و بر هم زننده امنیت بودند، بلکه با استفاده از سایر نشانههای امنیت، مانند اورژانس، این نماد آرامش را هم در ذهن برخی از این کودکان فرو ریختند.◄
حمیدرضا رحیمی
فدوی نمی داند که آن فرمایش خردمندانهء استاد سخن در حکایت دوم از باب هفتم گلستان ارجمند وی، که "در تأثیر تربیت" است و در پی بدان اشاره خواهد شد، چرا پس از چند صد سال، اکنون فسخ شده است؟!.. با هم نگاه می کنیم: «حکيمي پسران را پند همي داد که، جانان پدر، هنر آموزيد که ملک و دولت دنيا اعتماد را نشايد، و سيم و زر در سفر بر محل خطرست، يا دزد به يکبار ببرد يا خواجه بتفاريق بخورد. اما هنر چشمهء زاينده است و دولت پاينده، و اگر هنرمند از دولت بيفتد غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است؛ هر جا که رود قدر بيند و بر صدر نشيند؛ و بي هنر لقمه چيند و سختي بيند...» بر این پایه، چرا هنرمند قَدَری چون نصرت کریمی نه تنها قدر ندید و در صدر ننشست، بلکه به اهتمام حضرات، چهل سال آزگار نیز محکوم به خاموشی شد؟◄
تا کید فرمانده سپاه بر این که زمینهسازان اعتراضات علیه جمهوری اسلامی در دورهء رهبری آیتالله خامنهای، روشنفکرانی مشابه ملکمخان، آخوندزاده و حاج سیاح هستند، اعتراف به این نکته است که پس از گذشت صد و ده سال از انقلاب مشروطه، هنوز خواست آزادی، محدود شدن قدرت، آزادی زنان و جدایی دین از سیاست، در محور مطالبات مردمی قرار دارد. فرمانده سپاه می گويد: "اين اعتراضات از سوی «بدیلهای نازل و ارتجاعی میرزا ملکمخان ها، میرزا فتحعلی آخوندزادهها، حاج سیاحها و سایر بدعاقبتهای خود باخته و غربزده داخلی» فعال شده است... «شبه روشنفکرهای راحتطلب و ریاکار»، که به دنبال تداوم نقش ملکمخان، آخوندزاده و حاجسیاح هستند، به کمک «استکبار جهانی» آمدهاند و از طریق «معاندین داخلی و منافقین خبیث» این اعتراضات را شکل دادهاند!"◄
ضدیت تان با پرچم شیروخورشید نشان بخاطر چیست؟ در این مطلب، روی سخن ام با کسانی که ایرانی نیستند و خود را ایرانی نمی دانند نیست. طرف با وجود این که در ایران به دنیا آمده و شناسنامه ی ایرانی دارد، احساس می کند که ایرانی نیست و مثلا «تورک» و «کورد» است، که خب، این حق اوست، و به عنوان یک خارجی با مزایای ایرانی در ایران زندگی می کند و ما را با او کاری نیست. روی سخن ما در این مطلب با کسانی است که پرچم سه رنگ ما را با نشان ی غیر از شیر و خورشید و یا اصولا بدون نشان می خواهند.◄ |
متنشناسی کوتاه اطلاعیهء آقای میرحسین موسوی «آمرین و مباشران» این کشتار، و کشتارهای قبلی، همهء دولتمردان سیاسی و نظامی و امنیتی و… نظام اسلامی هستند و محاکمهء آنها، که خواستی به حق است، جز با سرنگونی این نظام ممکن نیست... اگر آقای موسوی به شرط اصلی تحقق خواست خود اندیشیده و آن را پذیرفته باشد میتوان گفت که او نیز خواهان گذر از نظام اسلامی است. این خواست و زبان و لحن این بیانه پیامی است روشن به کسانی که هنوز به رویای جنبش سبز دل بستهاند؛ پیامی که با مُهر رهبر جنبش سبز بر سپری شدن و به تاریخسپاری این جنبش و ناممکن بودن اصلاحات در چارچوب اسلامی گواهی میدهد.◄
عامل نکبت چهل سالهء مردم ایران: دوباره با بیانیه ی اخیر میرحسین موسوی، دار و دسته های چپی های دنبالچهء اصلاح طلبان صدا بلند کرده اند؛ چپی هائی که گمراههء حمایت از خمینی در انقلاب 57 را برای ملت ایران به ارمغان آوردند، و بعد هم حمایت از دانشجویان خط امام در دوران گروگانگیری سفارت آمریکا، و در پی آن نیز کارشان در آغاز دهه شصت کارشان به همکاری با سپاه پاسدارن در سرکوب جنبش های انقلابی ایران کشید، و تا پایان دهه شصت نتیجهء کارشان قلع و قم خود چپ و مجاهدین بود، و بعد هم شکست جنبش سبز به رغم همه ی هشدارها درباره آرام نکردن آن با قولهای کریدورهای قدرت، و دو سال پیش نیز سرکوب خیزش 96 که با همکاری اصلاح طلبان صورت گرفت.◄
بیش از چهل سال است چون قوم موسی اسیر چنگال مقدس نمایان زورگو در بیابان برهوت تزویر و تقدس سرگردانیم. ما بیچارگان بیچهره که به جرم زانو نزدن مقابل مقام عظمای ولایت انکار و به دورترین حاشیۀ جامعه پسرانده شدیم و آیندهای نداریم در خیزش طوفانی دی نود و شش از حاشیه به میان مردم صلحجو و آزادیخواه ایران آمدیم و تا پاییز نود و هشت از پا ننشستیم. در خیزش آبان نود و هشت رژیم مرگ گستر با آتش گلوله جوانان بیچهره ایران را چون برگ خزان بر زمین ریخت و این تنها جنایت ولایت فقیه در این زمان نیست. ◄
«رضاشاه روحت شاد» شعاری سیاسی بود که پس از حدود چهل سال از براندازی سلسله پهلوی و نخستین بار در تظاهرات ضدحکومتی دیماه دو سال پيش در ایران توسط مردم معترض فریاد زده شد. دامنهء تعابیر این شعار ممکن است، علاوه بر ستایش رضاشاه و اقدامات او، مخالفت با نظام اسلامی ایران را نیز شامل شود. همچنین این شعار به نوعی نفی اقدامات گذشته در براندازی نظام پادشاهی در جریان انقلاب اسلامی ایران نیز تلقی میشود. با تاريخچه و واکنش های مثبت و منفی نسبت به آن آشنا شويم.◄
فرا آمدن رضاشاه یکی از پیامدهای جانبی جنگ جهانی اوّل است. در کشورهای مسلمان مستقّل و نیمهمستقّل آن زمان (ایران، ترکیّه، مصر و افغانستان)، سیر کلّی به طرف غرب (اروپا) بود با رهبرانی مثل رضاشاه، آتاتورک، زغلول پاشا و امانالله خان. در واقع، آنچه امروز به سکولاریسم معروف شده، مُدِ زمانه بود... رضاشاه اصلاّ مذهبی نبود و تظاهر به مذهبی بودن هم نمیکرد... انجام این کارها توسّط رضاشاه غیرقابل تصوّر است. او این کارها را به سخره میگرفت. رضاشاه یک سکولار واقعی بود تا آنجا که، برای رها کردن ایران از یوغ آخوندها، خواست «شاهنشاهی اسلامی» را به جمهوری تبدیل کند.◄
اگر بگوییم پل ورسک را نادرشاه ساخته خوب است؟! بخشی از نقد نشريهء «سینما پرس» چنين است: «مستند "پل ورسک"، محصول مرکز گسترش سینما مستند و تجربی، نمودی بارز از نفوذ فرهنگی است؛ نفوذی که تا عمق جان مدیریت فرهنگی و سینمایی حال حاضر کشور رسوخ نموده و سبب شده تا در چهلسالگی انقلاب اسلامی تولیدات حمایتی مرکز گسترش سینمای مستند به این نحو به جعل تاریخ بپردازد و با نادیده انگاشتن خیانتهای فراوان و بی شمار پهلوی اول، اقدام به ترسیم و تصویرسازی قدیسگونه از این دیکتاتور نماید...» ◄
شواهدی بسیار از موارد تاریخی دست داشتن حکومت در ایجاد آشوب و نسبت دادن آن به مردم وجود دارد. اکنون این راز توسط برخی از ارگان های دولتی و در جریان تصفیه حساب های جناحی خود برملا شده است. این رازها همچنین، بر اساس اعترافات برخی از دست اندرکاران سابق که یا خود حکومت را ترک کرده اند و یا به دلایل مختلف از حاکمیت به بیرون پرتاب شده اند، روشن شده است.◄ |