|
تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392
تاريخ انتشار اين شماره: جمعه 29 آذر تا یکشنبه 1 دی 1398 - 20 تا 22 دسامبر 2019 |
||||
يلدا، شب پیروزی نور بر ظلمت، بر رزمندگان عليه حکومت اسلامی خجسته باد |
|||||
یلدا، و خورشیدی که اشک هامان را خواهد شست امسال یلدای ما، این پیام آور نور و مهربانی، وقتی می آید که زادگاهش از اشک و اندوه رنجور است. زیباترین و شجاع ترین فرزندان سرزمین اش به دست دیوهایی از اعماق تاریکی بدر آمده به خاک و خون کشیده شده، و مردمان نیک دل اش داغدار چراغ هایی هستند که خاموش شده اند.◄ |
|||||
پنجم دی»، در یادبود جانباختگان راه میهن هموطنان داخل و خارج کشور !به زودی یکی دیگر از روزهای بالقوه تاریخی و سرنوشتساز میهنمان در پنجم دیماه فرا میرسد. ایرانیان شایسته است با الهام از دعوت پدر پویا بختیاری، از جانباختگان اعتراضات آبانماه برای شرکت در مراسم چهلم فرزندش، در هر کجا که هستند و به هر صورت که میتوانند گرد هم بیایند و اعتراضات ملی را تداوم ببخشند. ما سازمانهای امضاکننده این متن، پشتیبانی خود را از این فراخوان اعلام داشته از همه کسانی که با هدف ما همراه هستند، می خواهیم تا هرچه در توان دارند در برگزاری هرچه باشکوهتر این مراسم به کار برند و علاوه بر پاسداشت جوانان جان باختهء میهن، مراتب انزجار خود از حکومت خونریز اسلامیِ چیره بر کشورمان اعلام دارند. حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) - حزب سکولار دموکرات ایرانیان مرکز مطالعات بلوچستان - شبکه ء فرشگرد - جنبش ملی ماهستیمشبکه ايرانياران - جنبش و مهستان سکولار دموکراسی ايران |
|||||
درستی حمایت از مراسم یادبود «پویا بختیاری» می بینم اکثر سایت های چپ و جبهه ملی حمایت خود را از این مراسم اعلام نکرده اند. شايد از آنجا که خبر کشته شدن این جانباختهء خیزش آبان ماه 98 در سایت های نسبتاً افراطی سلطنت طلب منتشر شده بود، عده ای این برداشت را کردند که «پویا»، در اپوزیسیون ما، نماد آن نوع نگرش است. اما بيائيد اصلاً فرض کنیم که این طور باشد، که نيست، آيا براستی چنين فرضی می تواند مانع پرداختن ما، از نحله های گوناگون سیاسی، به اين فاجعه باشد؟◄
«چپ زرگری»عبدی کلانتریما هر وقت از رفقای کیش «پاننئولیبرالیسم» میپرسیم «روی چه حسابی یک نظام رانتی آخوندی فاشیست را که از بدو تولد تا امروز با غرب، با لیبرالیسم، و با سیستم نئولیبرال غربی دشمنی ورزیده، اسمش را میگذارید نئولیبرالیسم؟»، پاسخی که میگیریم این است که «نوع ایرانیاش فرق میکند». من از خودم میپرسم چه لزومی دارد یک روشنفکر چپ بیاید یک مفهوم شناخته شده با تعاریف پذیرفته را چنان بپیچاند که هر شترگاوپلنگی در آن بگنجد؟◄
حمیدرضا رحیمی
* يک شهروند: رئیس مجلس نمایندگان آمریکا پشت اغتشاشگران حوادث اخیر کشور درآمده و گفته این جماعت باید اجازهء طرح خواستههای خود را داشته باشند! باید جواب داد در کجای دنیا به افراد جانی که با دشنه و قمه به جان مردم افتادهاند اجازه میدهند هر جنایتی بکنند! * فدوی: از به جریان انداختن عریضهء شما مضایقه ای ندارد لکن، بین خودمان باشد، گوش استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل کر، ضد انقلاب هم نشنود، "دشنه و قمه" اسلحهء سازمانی برادران خودی و موسوم به لباس شخصی ست و ربطی به ملت شل و پل نداشته است، برادر شهروند!◄
جايزه برای آنها که به سانسور گردن می نهند؟ در چنین شرایطی، نمیتوان جایزهای به نام «احمد شاملو» ترتیب داد که به این دستگاه سانسور گردن مینهد و شرط پذیرش آثار را گذر از سد سانسور فرقهی کوتولهها معرفی میکند. وبسایت رسمی احمد شاملو، از پیش از آغاز شکلگیری این جایزه با آن موافقتی نداشت و پس از رسواییهای متعدد جایزه، چه از نظر مبانی پذیرش آثار، چه روال داوری و انتخابها، آن را نه شایستهی شعر مستقل فارسی میبیند و نه در قامت نام شاعر آزادی. از اینرو بر آنیم که سال آینده، جایزهای جهانی به نام احمد شاملو ترتیب دهیم که همراهِ صدای فروخفتهی شعر فارسی باشد.◄
سزا نیست تصور شود آن مذهبی که وعده ی ِ برادری و برابری می داد، همین مذهبی ست که در دست قدرت مداران، ابزارِ انقیادِ مردم شده است؛ سزا نیست تصور شود که مذهب ِ حاکمان، همان مذهبِ محکومان است؛ و سزا نیست با گروهی از مردم، که هم امروز در خیابان ها و در کنار جنازه هایِ شهدای شان، فریاد الله اکبر و یا حسین سرداده اند [کذا!]، چنین کین توزانه از آینده ی خوفناکی سخن بگوییم که نجات شان در آن است! نه، سزا نیست. من برای این سکولاریسم ستیزه جو و رعب افکن، فرش قرمز پهن نمی کنم. ◄ |
واپسین هشدار به جمهوری اسلامی در ایران توضيح سردبير: در پی حوادث آبان ماه سال جاری، که به گمان ما سرآغاز انقلاب سکولار دموکرات ايران محسوب می شود، آقای مهندس کورش زعيم «هشدارنامه» ای را در سايت شخصی خود منتشر کرده اند. ما ايشان را فردی وطن دوست، با سواد و با حسن نيت می دانيم که، همچون پزشکی حاذق، بيماری مريض خود را درست تشخيص داده و آن را با بلاغت کامل تشريح کرده است اما، متأسفانه و، از نظر ما، نسخه پیچی ايشان - که راه به اميد بستن به سران سپاه پاسداران و نيز ائتلاف با تشکيلات مشکوکی به نام «آبان» برده است -حاصلی جز کشتن بيمار نخواهد داشت. تلاش برای ايجاد قطب آلترناتيو در داخل کشور و اميدواری به اقدام پاسداران موجب آن شده است که توهمی بی نتيچه در برخی از فعالان سياسی بوجود آيد تا آنان نيز، در کلام پايانی ايشان، «ناامیدانه در انتظار بازخورد خردمندانه و آینده نگرانه»ی اشعالگران ايران باشند. بهر حال اين ملاحظات هيچ از تحسين ما برای شيوائی اين «دادنامه» نمی کاهد. آن را با هم بخوانيم.◄
نوبت به «نهادهای مدنی قلابی» رسیده است بعد از سرکوب معترضان توسط نیروی انتظامی، بسیج، سپاه و لباس شخصیها در خیابانها، بسیج کارکنان نهادهای نظامی و انتظامی و نهادهای تحت نظر رهبری و کارکنان دولتی به خیابانها برای بیعت مجدد با رهبر، و موج بازداشتها در سراسر کشور، اکنون نوبت نهادهای مدنی دولت ساخته و قلابی است که اعتراضات عمومی را به زیر قالی و فراموشی بفرستند.◄
در برنامهء آخرین لحظه بمديريت شهرام همايون
خطر آنارشيسم برای جوانان ايران ميلاد آقائی - محمود ابطحی- مقداد عسکريان
گردانندهء پادکست ها: فرشيد نصراللهی (پادکست ها را در اين سايت -+- ببينيد) ( پخش در کانال يک: پنجشنبه ها 8 صبح کاليفرنيا)
شرایط لازم و شرایط کافی برای وقوع انقلاب و ضرورت مدیریت انقلاب برای استقرار دموکراسی نشانه های زیادی وجود دار که نظام سیاسی رژيم اسلامی ایران، پس از چهل سال پیگیری یک راهبرد فاجعه بار و مخالف منافع ملی ایرانیان، که به منزوی شدن ایران در دنیا و ورشکستگی اقتصاد کشور منتهی شده است، اکنون و پس از کشتار سبعانهء مردمی که در اواخر آبانماه در اعتراض به سیاست های خانمان برانداز آن به خیابان ها آمده بودند، از نقطهء بی بازگشت عبور کرده و بکلی مشروعیت خود را از دست داده است.◄ |