تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولاردموکرات های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

31 خرداد ماه 1398 ـ  21 ژوئن 2019

چرا بحث آلترناتیو سکولار دموکرات مهم است؟
سام قندچی

       اين هفته آقای دکتر اسماعیل نوری علا مقاله ای بسیار خواندنی تحت عنوان «اتحاد برای چه و با که؟» منتشر کرده اند که نه تنها به موضوع دلیل نیاز به ساختن آلترناتیو سکولار دموکرات پرداخته اند، بلکه گام های مشخص برای به اجرا گذاشتن این هدف را نيز مطرح کرده اند. در حقیقت سالهاست که دکتر نوری علا، با راه اندازی سالیانه ی کنگره های سکولار دموکراتها و پس از آن هم با تشکیل حزب سکولار دموکرات ایرانیان و جلسات هفتگی مهستان جنبش سکولار دموکراسی ایران در این راه گام برداشته اند.

       کمتر از یک هفته پیش، صاحب اين قلم بحث کرد که چگونه کمونیست های انترناسیونال سوم از 300 سال سنت سکولار دموکراسی فاصله گرفتند؛ و البته آلترناتیو نهایی برقراری عدالت اجتماعی در قرن بیست و یکم نیز مورد اشاره قرار گرفت. یک ماه پیش نیز بحث شد که، در پاسخ به معضل عدالت اجتماعی، مارکس به راه دیکتاتوری پرولتاریا رسید؛ راهی که در قرن بیستم عملاً با ایجاد رژیم های استبدادی کشورهای کمونیستی، نتیجه اش آشکار شد و 72 سال بعد (یعنی 30 سال پیش)، با سقوط شوروی و بلوک شرق، به دوران استبداد در روسیه و اروپای شرقی پایان داده شد.

       با فروپاشی اتحاد شوروی، در آمریکای لاتین نيز دولت های نظامی که در دوران جنگ سرد مورد حمایت ایالات متحده بودند، یکی پس از دیگری سقوط کردند. در آفریقا نیز شاهد تحولات مشابه بودیم، و به جرئت می توان گفت که پس از سقوط شوروی، «عصر دموکراسی سکولار» که حدود 300 سال پیش در اروپا آغاز شده بود، جهانی شد. هرچند که باز هم در کشورهایی نظیر چین و ویتنام با تغییراتی، و در کره شمالی کماکان؛ دیکتاتوری کمونیستی ادامه یافته است.

       در عين حال، بموازات سرعت گرفتن روند «جهانی شدنِ عصر دموکراسی سکولار»، مشاهده می شود که، در غياب تشکلات منسجم سکولار دموکرات، هنوز در بسیاری از آن دسته از کشورهای جهان که تازه وارد عصر دموکراسی می شوند، دموکراسی اساساً با مشکلات عدیده ای مواجه شده است. حتی شاهد شکست دموکراسی در برخی نقاط نظیر فیلیپین هستیم. به عبارت ديگر، در نقاطی که نیروهای دموکراتیک توانسته اند نظام دیکتاتوری سابق را ساقط کنند، نظیر فیلیپین در آسیا یا نظیر روسیه و کشورهای اروپای شرقی و اکثر کشورهای دموکراتیک نوپا در آمریکای لاتین، ما شاهد رشد قدرت جریانات مافیایی هستیم که علاوه بر مشکلاتی نظیر تجزیه طلبی در دموکراسی های نوپا است که در جلسه ی امروز مهستان، به درستی مورد بحث قرار گرفت.

       مورد آنارشيسم و هرج ومرج پس از سقوط حکومت های ديکتاتوری نيز دال بر وجود موانعی برای استقرار دموکراسی است.

       اين شواهد، در واقع، واجد دلایل بیشتری هستند برای اثبات نیاز مبرم به ایجاد «آلترناتیو سکولار دموکرات»، پيش از سقوط حکومت های ديکتاتوری (امر مهمی که بویژه 10 سال پیش، در دوران جنبش سبز، دکتر اسماعیل نوری علا بر آن تأکید داشتند). پس، اجازه دهید بحث را کمی باز کنیم.

       در قرنی که گذشت، دو نیروی سیاسی غیرنظامی قادر بوده اند تشکیلاتی بسازند و، از طريق آنها پس از تغییر رژیم در جوامع شان، حاکمیت مؤثری ایجاد کنند که نه تنها از هرج و مرج جلوگیری کند بلکه جلوی گسترش جریانات مافیایی را نیز در جامعه سد نمايد. یکی «احزاب کمونیست» بودند (نظیر آنچه در ویتنام شاهدش بودیم) و دیگری «نیروهای سیاسی اسلامگرا» (نظیر دولت اردوغان در ترکیه). که البته خود این رژیم ها اساساً استبدادی و مافیایی هستند.

       درست برای اجتناب از چنین وضعی است که به ایجاد آلترناتیو واقعاً سکولار دموکرات نیازمنديم؛ آلترناتيوی که بتواند قدرت دموکراتیک را به موفقیت رساند، وگرنه سال هاست که، مثلاً ، کشور مکزیک هم نوعی دولت سکولار دموکرات داشته اما عملاً مافیا در آن کشور در حاکمیت است.

       اما اگر نگاهی به هندوستان بیاندازیم می بينيم که سال هاست کشوری دموکراتیک و سکولار است و امروز یکی از پیشرفته ترین کشورهای جهان محسوب می شود که کل صنعت نرم افزار دنیا را در کنترل خود دارد و حتی سفینه به کره مریخ فرستاده است، در حالی که در بخش هایی از آن جامعه آنچنان فقری مستولی است که شاید در هیچ کشور جهان مشابه آن وجود ندارد.

       در مقایسه، ابداً چنین وضعی را در چین نمی بینیم که توانسته یک حداقل قابل قبولی را برای اکثریت جامعه ایجاد کند اما کشوری استبدادی است و نباید نتیجه گرفت که راه حل قبولِ به اصطلاح «استبداد مصلح» است.

       از دیدگاه این قلم دلیل وجودی این واقعیت دوگانه بدینگونه است که در هندوستان احزاب سکولار دموکرات با برنامه های مؤثر برای جامعه طی 70 سال ایجاد نشده اند، هرچند اکنون برنامه هایی نظیر دادن تسهیلات آموزشی بیشتر به کسانیک ه از کاست تسخیر ناپذیران (نجس ها) می آیند بوجود آمده ولی تا رسیدن سطح کل جامعه به تعادلی قابل قبول راه زیادی وجود دارد و شاید بقای خود نظام کاست، به رغم مبارزهء گاندی با آن، مسئول این واقعیت های تلخ نتظز بر نابرابری های وحشتناک است.

         البته ما شاهد رشد کشورهای دموکراتیک تازه در جهان، نظیر کره جنوبی و تایوان، هستیم که نمونه های موفقی در قرن بیست و یکم هستند و شرکت هایی نظیر سامسونگ حتی از شرکت های مشابه ژاپنی و آمریکایی جلو زده اند و در سطح جهانی رقابت می کنند.

       موضوع بررسی این «تجربه ها» از جمله کارهایی است که آلترناتیو سکولار دموکرات باید انجام دهد. ایجاد حزب سکولار دموکرات ایران گام مهمی در این راه برای جنبش سیاسی ایران در چند دهه اخیر بوده و شایسته است که این اقدام را به دکتر اسماعیل نوری علا، آقای منوچهر یزدیان و همراهان شان تبریک گفت و، همانطور که یک سال پیش بحث شد، "آینده نگری کاری است که حزب سکولار دموکرات ایرانیان می کند."

       دوستانی که به این جمعبندی رسیده اند که کمونیسمِ قرن بیستم استبدادی بود، اسلامگرایی در 1357 واپسگرایی بود، و بازگشت به سلطنت نیز دردی از ایران و ایرانی دوا نمی کند، یعنی دوستانی که به سکولار دموکراسی و آینده نگری رسیده اند، اگر فقط روزی را بینند که در آن ممکن است این رژیم کوکلاکس کلان های اسلامی سقوط کند و در پی آن می شود نیاز به آلترناتیو سکولار دموکرات را مورد توجه قرار می دهند، کار درستی نمی کنند. امروز نبايد با طرح بحث غلط رهبری در داخل است یا خارج، به منحرف کردن درک اپوزیسیون از هدف دکتر اسماعیل نوری علا برای ایجاد آلترناتیو مردم ایران برای تغییر رژیم، دامن بزنند، بلکه ضروری است به حزب سکولار دموکرات ایرانیان کمک کنیم و به ساختن آلترناتیو سکولار دموکرات یاری رسانیم، وگرنه فردایی که بر پایی دموکراسی در ایران، نظیر اکثر کشورهای آمریکای لاتین ممکن شود، اگر مافیا بر کشور چیرگی پیدا کند، شاهد فاجعه ای نظیر آنچه که امروز در مرز ایالات متحده و مکزیک و در هجوم پناهجويان امريکای لاتين خواهيم بود.

       اینکه دموکراسی در کشورهایی نظیر ایالات متحده در این دو قرن و نیم به چنین سرنوشت هایی دچار نشده، نه به دلیل آنگلوساکسون بودن ساکنان این سرزمین، بلکه از همان اول به دلیل وجود احزاب قدرتمند سکولار دموکرات در این کشور بوده که اهمیت خود را در مبارزه با جریانات مافیایی حتی یک قرن و نیم بعد از انقلاب 1775 همچنان نشان داده اند.

       هرگونه تلاش برای انکار ارزش ایجاد احزاب واقعاً سکولار دموکرات، تیشه زدن به ریشه ی دموکراسی خواهی در ایران، و در واقع تقویت نیروهای استبدادی است؛ چه آن نیروها احزاب استبدادی کنونی باشند و چه مافیایی که نه تنها اکنون نیز در ایران قدرت دارد بلکه در دموکراسی بعد از سقوط رژیم استبدادی نيز همچنان دست از سر مردم ایران بر نخواهد داشت.

         به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

بیست و هشتم خرداد ماه 1398 - June 17, 2019

 

http://www.ghandchi.com/2706-isd-alternative.htm

IRANSCOPE.COM
http://www.ghandchi.com

 

مطالب مرتبط:  http://bit.ly/2Rj12Y8

 

بازگشت به خانه