|
تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392
|
||||
تاريخ انتشار اين شماره: جمعه 27 تا يکشنبه 29 دی 1398 - 17 تا 19 ژانويه 2020 |
|||||
خاورمیانه منم! / زنی که هرگز به عقد دائم صلح در نیامد. / جهیزیهام را همسایهها بر سر گذاشتند و هلهله کنان برایم آوردند: / شمشیر مروارید نشان عربی / و قبضه قبضه اسلحهء غربی / و بر سرم نُقل مین و پولک خمپاره پاشیدند...◄
حمیدرضا رحیمی
فدوی خبرهای شگفت انگیز این روزها را بر می رسید که به این تیتر در سايت صدای آلمان رسید: «ترامپ: دستور کشتن ژنرال ایرانی را دادم تا مانع جنگ شوم». فرمایش برادر ترامپ، به لحاظ کیفیت اما، مبالغ هنگفتی ضعف تألیف ماهوی دارد که بدان ها فهرست وار اشاره می شود: نخست اینکه، آخر چرا توی سر مال می زنید؟ برادر مشقاسم(ل)، "که به مکتب نرفت و خط ننوشت"، شاگرد بنا بود، نه ژنرال! دیگر اینکه، نامبرده اصلاً ایرانی نیست! عوضی گرفتی آقاجان!◄
این روزها احساس بدی دارم وقتی کاخ سفید میگوید و تکرار میکند در کنار مردم ایران است، در کنار مردم و خواهان مذاکره و صلح با ولایت فقیه ! احساس بد یعنی اینکه کاخ سفید مخاطب را گوسفند ببینند!.. حتی در حالت خوشبینانه ای که غرب به آن امید بسته، اگر سیستم حاکم ولایت فقیه بخواهد در نظم نوین جهانی بماند باید کل سیستم وقوانین و تمامی ارگان های مربوط به این حکومت اسلامی خراب شود و با سیستم های متعارف و مدنی جایگزین شود، و نه اینکه چون خامنه ای مسئول است استعفاء دهد و برود و یک شارلاتان و قاتل دیگری به نام ولی فقیه بیاید!(منبع)
سرشکستگی « امت» و سرافرازی «ملت» ! ايران ستيزان فرومايه می کوشند تا از کشته شدن دست راست خامنه ای، قاسم سلیمانی، بهره برداری تبليغاتی کرده، و با براه انداختن نمايشنامه های مذهبی که سران رژيم جز آن، و نيز کشتن و شکنجه ايرانيان ميهن دوست، کاری بلد نيستند، در کف خيابان ها برتری غوغاسالارانه بدست آورده و خون ريخته جانباختگان «جاويدنام » راه ايران در آبان ماه را به خيال خويش پايمال کنند.◄
در باب اتصال «سردار عارف» به «لقاءالله» توده سیاهپوشِ یَله در خیابانهای محل انجام مراسم نعشکشی، بیشتر از آنکه نمایانگر قدرت و اتحاد یک ملت سرافراز تاریخی در سوگ یک قهرمان ملی باشند، نمایشدهنده واکنش فرقهای شکستخورده و همیشه بازنده بود که پس از تجربه یک تحقیر خُردکننده جدید، به خیابان آمده تا به مدد افیون عربدهکشی، لافزنی و رجزهای پوچ مضحک، عقده حقارت تاریخیاش را برای کوتاه مدتی تسکین بخشد. ◄
آیا دونالد ترامپ برندهء بازی خواهد بود؟ ترامپ با معدوم کردن عزیز کردهء خامنه ای، یعنی قاسم سلیمانی، نشان داد که، دستکم بعنوان کسی که سال ها با قمار بازان سر و کار داشته، تجربیات اش چندان هم بی فایده نبوده است. او بهر حال اکنون هم با اين کار قماری را آغاز کرده است که همگان بايد به عاقبت آن انديشید. اما من از هم اکنون او را برندهء اين قمار بزرگ می دانم. و چرا؟ اجازه دهید توضیحاتم را در قالب دو سناریو و یک واقعهء محتمل بیان کنم.◄
شما در دروغ، همیشه از خود جلو میزنید / دروغ شما سرخ نمی شود؛ پلک نمیزند / دروغ شما ناب و بیهمتاست / جهان، تشنهی دروغهای شماست!◄
از «مرقد آقا»ی نیما تا «امامزاده بیلاخ» رژيم
|
وقت سیاست “صبر و انتظار” نيست!
نقش شاهزاده در ايجاد آلترناتيو سکولار دموکرات برنامهء آخرين لحظه بمديريت شهرام همايون
يازدهمين «پادکست سکولار دموکراتها» ربطه استبداد با دروغ و پنهان کاری گردانندهء پادکست ها: فرشيد نصراللهی (پادکست ها را در اين سايت -+- ببينيد) ( پخش در کانال يک: پنجشنبه ها 8 صبح کاليفرنيا)
در برنامهء آخرين لحظه بمديريت شهرام همايون
دیکتاتوریِ ناکارآمد، دروغگو، و وقیح
جامعهء ایران آماده حکومت سکولار/ لائیک است
در اسلام خامنه ای خشونت اگر با بمب اتمی باشد چه بهتر! خامنه ای خود را «رهبر مذهبی» و «رهبر انقلاب» مینامد؛ او فرمانده کل قوا و همچنین شخص اول مملکت به شمار میرود. در واقع خامنهای نقطهء مقابل اصل تفکیک قواست! از سی سال پیش کشور ایران تحت انقیاد، جنگطلبی و جنون اسلامی او رنج میبرد... او نواب صفوی، بنیانگذار گروه تروریستی «فداییان اسلام» را الهامبخش خود میداند. او از حذف اعضای خانواده خود نیز رویگردان نیست و با محکوم کردن شوهرخواهرش به بیست سال زندان، خانواده خواهرش را نیز از هم پاشاند.◄
عجایب قانون اساسی حکومت اسلامی «قانون اساسی حکومت اسلامی» چهل ساله شده است. متن این قانون دارای عجایب کمتر گفته شدهای است که بخش مهمی از مشکلات فعلی ایران ناشی از آن است... مثلاً رهبر حکومت اسلامی ایران باید از میان فقهای شیعه باشد اما لازم نیست که حتما ایرانی باشد؛ به طور مثال، جانشین آیتالله علی خامنهای میتواند یک خارجی یا تبعه غیرایرانی باشد و در این زمینه منع قانون اساسی وجود ندارد.◄
اهدافی دو گانه و راه حلی سه گانه مهستان جنبش سکولار دموکراسی ايران همهء سازمان های سیاسی مدعی آنند که با داخل کشور ارتباط و پايگاه دارند و کرراً از فعالان سیاسی خارج کشور می شنويم که «بچه های ايران عقيده دارند که...»؛ ولی معلوم نيست اين «بچه های ايران» که نظرشان را به اطلاع فعالان خارج کشور می رسانند جز پسر عمو ودختر دائی اين فعالان چه کسانی هستند و در کدام از سطح رهبری فعالند. سرکوب مشدد حکومت هم از يکسو باعث شده که ارتباط رهبران داخل و خارح به حداقل برسد و از سوی ديگر آنها که علناً با خارج کشوری ها تماس می گيرند مورد اين سوء ظن قرار گيرند که چگونه می توانند زير نگاه خونريز حکومت اينگونه آزادانه در مورد ارتباط با خارج عمل کنند؟◄ |