|
تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392
|
||||
تاريخ انتشار اين شماره: دوشنبه 30 دی تا پنجشنبه 3 بهمن 1398 - 20 تا 23 ژانويه 2020 |
|||||
محمود صادقی نماینده تهران گفته است که در جلسه کمیسیون مجلس به رحمان فضلی وزیر کشور درباره قانون بکارگیری سلاح در ناآرامیها تذکر داده و از او پرسیده: «چرا به سر شلیک شده؟» وزیر کشور هم جواب داده «خب شلیک به پا هم انجام شده بود».(منبع)
نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران در کدام سوایستادهاند؟ در اوضاعی که رهبران و فرماندهان جنگافروز و اقتدارگرا برای رسیدن به اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود، به نام دفاع از مرزهای کشور، مرزهای سرزمینهای دیگر را درنوردیده و دنیا، منطقه و سرزمین خود را به خطر میاندازند، نقش نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران مردمی بیش از پیش مهمتر، حساستر و تعیینکنندهتر میشود. چرا که در چنین شرایطی سکوت، بیتفاوتی و یا کوچکترین ایما و اشاره و یا حتی یک حرکت نمادین نسنجیده و اشتباه میتواند به توهم تودهها دامن بزند و مسیر تحولات اجتماعی را به بیراهه بکشاند.◄
آنها که رفتند و آنها که ماندند و حاکم شدند! خانم زینب ابوطالب در برنامه تلویزیونی حکومتی اعلام میکنند، کسانی که مخالف این حکومت اسلامی هستند، کشور را ترک کنند! شاه سابق ایران هم زمانی حزب رستاخیز را تاسیس کرد و گفت این پادشاهی تک حزبی را هر کس قبول ندارد برود... خانم ظاهراً جوان هستند و چیزی از روزهایی که ما رفتیم نمی داند .آن روزها که شما کودکی بودی ما رفتیم برای ساختن دنیایی بهتر... شخصاً از رفتنم ناراضی نیستم حداقل به خودم میتوانم دلداری بدهم که تلاش خودم را کردم، ولی نشد... تمام کسانی که در سکوت نظاره گر رفتن یا دفن ما بودند رسیدند به روزهایی که حالا فرزندان همان ها مشغول رفتن هستند، ولی جایی امنی برای رفتن نیست. در هواپیما هم امنییت ندارند در زمین که جای خود دارد. خانم زینب طالبی! مشکل جمعی ما ایرانیان با هر شکلی از رفتن انفرادی حل نمی شود. رفتن ما فقط قشر حاکم را کمی راحت تر کرد. مسافران ایرانی هواپیمای اوکراینی هم که رفته بودند... شما بمانيد. آنها که از ماندشان هنوز شادند 1000 سال دیگر هم بگذرد سرخوش می مانند، با لایه های سلول های خاکستری دست نخورده و آکبند. در بی شعوری لذتی هست که در شعور و فهمیدن نیست .(منبع)
حمیدرضا رحیمی
فدوی خبرهای شگفت انگیز این روزها را بر می رسید که به این تیتر در سايت صدای آلمان رسید: «ترامپ: دستور کشتن ژنرال ایرانی را دادم تا مانع جنگ شوم». فرمایش برادر ترامپ، به لحاظ کیفیت اما، مبالغ هنگفتی ضعف تألیف ماهوی دارد که بدان ها فهرست وار اشاره می شود: نخست اینکه، آخر چرا توی سر مال می زنید؟ برادر مشقاسم(ل)، "که به مکتب نرفت و خط ننوشت"، شاگرد بنا بود، نه ژنرال! دیگر اینکه، نامبرده اصلاً ایرانی نیست! عوضی گرفتی آقاجان!◄
خاورمیانه منم! / زنی که هرگز به عقد دائم صلح در نیامد. / جهیزیهام را همسایهها بر سر گذاشتند و هلهله کنان برایم آوردند: / شمشیر مروارید نشان عربی / و قبضه قبضه اسلحهء غربی / و بر سرم نُقل مین و پولک خمپاره پاشیدند...◄
سرشکستگی « امت» و سرافرازی «ملت» ! حزب سکولار دموکرات ايرانيان و حزب مشروطه ايران ايران ستيزان فرومايه می کوشند تا از کشته شدن دست راست خامنه ای، قاسم سلیمانی، بهره برداری تبليغاتی کرده، و با براه انداختن نمايشنامه های مذهبی که سران رژيم جز آن، و نيز کشتن و شکنجه ايرانيان ميهن دوست، کاری بلد نيستند، در کف خيابان ها برتری غوغاسالارانه بدست آورده و خون ريخته جانباختگان «جاويدنام » راه ايران در آبان ماه را به خيال خويش پايمال کنند.◄
در باب اتصال «سردار عارف» به «لقاءالله» توده سیاهپوشِ یَله در خیابانهای محل انجام مراسم نعشکشی، بیشتر از آنکه نمایانگر قدرت و اتحاد یک ملت سرافراز تاریخی در سوگ یک قهرمان ملی باشند، نمایشدهنده واکنش فرقهای شکستخورده و همیشه بازنده بود که پس از تجربه یک تحقیر خُردکننده جدید، به خیابان آمده تا به مدد افیون عربدهکشی، لافزنی و رجزهای پوچ مضحک، عقده حقارت تاریخیاش را برای کوتاه مدتی تسکین بخشد. ◄
بلافاصله بعد از اعلام خبر کشته شدن قاسم سلیمانی و همراهان وی، سیاست داخلی آمریکا و رقابت میان ترامپ و دشمنان اش در روایتهایی که از این ماجرا ساخته شد ظهور و بروز یافت. در این روایتها چهار روایت بارز بودهاند که آنها را مطرح کرده و توضیح میدهم. نکتهء جالب اشتراک نظر مقامات آمریکایی مخالف ترامپ با مقامات رژيم اسلامی است که خواستهاند با زبان دیپلماتیک سخن بگویند و به تهدید اکتفا نکنند. در انتها به مشکلات عمومی این روایتها اشاره میکنم.◄
آیا دونالد ترامپ برندهء بازی خواهد بود؟ ترامپ با معدوم کردن عزیز کردهء خامنه ای، یعنی قاسم سلیمانی، نشان داد که، دستکم بعنوان کسی که سال ها با قمار بازان سر و کار داشته، تجربیات اش چندان هم بی فایده نبوده است. او بهر حال اکنون هم با اين کار قماری را آغاز کرده است که همگان بايد به عاقبت آن انديشید. اما من از هم اکنون او را برندهء اين قمار بزرگ می دانم. و چرا؟ اجازه دهید توضیحاتم را در قالب دو سناریو و یک واقعهء محتمل بیان کنم.◄ |
اشتباه سياسی شاه و به قدرت رسیدن روحانیون
بحث و جدل بر سر جمهوری خواهی و سلطنت خواهی فضای مجازی و بسیاری از رسانههای خارج کشور را بهخود مشغول کرده است. شوربختانه نو سلطنت خواهان از نقد و بررسی دوران پهلوی گریزانند. این در حالی است که برخورد انتقادی گرایشهای گوناگون اپوزیسیون به گذشتهء خود راه را برای اعتماد سازی و همکاری این گرایشها در مسیر گذار از جمهوری فساد و سرکوب اسلامی هموارتر میسازد. نیرویهای سیاسی با گرایشهای گوناگون در به قدرت رساندن آیتالله خمینی به درجات گوناگون نقش ایفا کردهاند که در کتابم به تفضیل بررسی شده است. اما نقش شاه در این رویداد تعیینکننده بود؛ نقش که از خروج رضا شاه در شهریور بيست تا انقلاب بهمن در سه مرحله گوناگون ایفا شد. ◄
در آستانهء دروازهء کاخِ همبستگی ملّی اپوزسیون سیاسی و پراکندهء ملّتِ ایران، دو اژدهای هزار سر خواببده و گذر به درون کاخ را نشدنی کرده اند. نخستین آن شاهزادهی گرامی ماست... و ديگری ترکیبی دوگانه دارد، سر و گردن آن از نیروی مصدقی و گروه های ده گانهء جبههء ملّی است، بدنه و تنهء آن از نیروهای جنبش کمونیستی و چپ ایران... تفاوت بین این دو اژدها در این است که اژدهای دوم، اژدهایی پیر با نامی کهن است و در دایرهی نام سنّتی خود گیر کرده و توان گرد آوردن نیروهای خویش در یک تشکیلات سیاسی را ندارد...◄
درباره سکولار دموکراسی به بهانهء پادکست ها گفتگو با میلاد آقائی - محمود ابطحی - فرشيد نصراللهی
در برنامه «تلويزيو ن ميهن» بمديریت سعيد بهبهانی
نقش شاهزاده در ايجاد آلترناتيو سکولار دموکرات برنامهء آخرين لحظه بمديريت شهرام همايون
يازدهمين «پادکست سکولار دموکراتها» ربطه استبداد با دروغ و پنهان کاری میلاد آقائی - نوری علا- قاسمی گردانندهء پادکست ها: فرشيد نصراللهی (پادکست ها را در اين سايت -+- ببينيد) ( پخش در کانال يک: پنجشنبه ها 8 صبح کاليفرنيا)
وقت سیاست “صبر و انتظار” نيست! اصلاح طلبی، بعنوان يک جریان سیاسی، از احزاب و نشریات برخوردار است و اعضاء و همفکرانش در دولت و مجلس و شورایشهر حاضر هستند و از مواهب حضور در قدرت بهره میبرند. ازاینرو، سخن گفتن از صبر و انتظار و سکوت نه سیاسی است و نه اخلاقی! «صبر و انتظار» یعنی: اصلاحطلبان در یک دورهء زمانی از همهء مناصب قدرت خارج شوند، در خانه بنشینند و بعد از پنج سال که عملکرد جریان مقابل و خلاء اصلاح طلبان روشن شد، به جریان مقابل بگویند: «شما اهل ادارهء کشور نیستید و به بنبست میرسید. حال، ما برمیگردیم و کشور را اداره میکنیم». ◄
دیکتاتوریِ ناکارآمد، دروغگو، و وقیح ماجرای فاجعه ی هواپیمای اوکراینی و قتل ده ها انسان بی گناه دیگر به دست حکومت اسلامی حاکم بر ایران، یک بار دیگر ثابت کرد که این رژیم همانگونه که در چهل سال گذشته، دست به هر کاری زده این اصل را ثابت کرده که: ناکارآمد است، دروغگو و پنهان کار است، و در حدی حیرت انگیز وقیح است. البته همیشه دیکتاتور و دیکتاتوری در هر کجای جهان که باشند شباهت هایی روشن به هم دارند: دیکتاتورها همیشه دروغگو و پنهان کار هستند، زیرا بیشتر کارهایشان خلاف اخلاق، قانون و انسانیت است و طبعا نمی توانند آن ها را آشکار کنند.◄
جامعهء ایران آماده حکومت سکولار/ لائیک است سال پنجاه و هفت سال پیروزی اسلام شیعه برای تصرف قدرت در ایران بود. این انقلاب دینی سرآغاز یک سقوط بزرگ در زمینه خردگرایی آزادی خواه، حقوق زنان و خواسته های دمکراتیک بود. جنبش سال هشتاد و هشت جنبشی اصلاح طلب بود... پس از این دوره، در جامعه شاهد یک گسست بزرگ شدیم. مبارزهء دو سه سال اخیر دارای مشخصه سیاسی علیه کل حاکمان و غیر دینی بوده و جنبش آبان ماه امسال، گسترده در دويست شهر و شهرستان، سیاسی و فراگیر است که گسترده می شود و دارای ویژگی غیر دینی و متمایل به سکولاریسم بود.◄
در اسلام خامنه ای خشونت اگر با بمب اتمی باشد چه بهتر! خامنه ای خود را «رهبر مذهبی» و «رهبر انقلاب» مینامد؛ او فرمانده کل قوا و همچنین شخص اول مملکت به شمار میرود. در واقع خامنهای نقطهء مقابل اصل تفکیک قواست! از سی سال پیش کشور ایران تحت انقیاد، جنگطلبی و جنون اسلامی او رنج میبرد... او نواب صفوی، بنیانگذار گروه تروریستی «فداییان اسلام» را الهامبخش خود میداند. او از حذف اعضای خانواده خود نیز رویگردان نیست و با محکوم کردن شوهرخواهرش به بیست سال زندان، خانواده خواهرش را نیز از هم پاشاند.◄
عجایب قانون اساسی حکومت اسلامی «قانون اساسی حکومت اسلامی» چهل ساله شده است. متن این قانون دارای عجایب کمتر گفته شدهای است که بخش مهمی از مشکلات فعلی ایران ناشی از آن است... مثلاً رهبر حکومت اسلامی ایران باید از میان فقهای شیعه باشد اما لازم نیست که حتما ایرانی باشد؛ به طور مثال، جانشین آیتالله علی خامنهای میتواند یک خارجی یا تبعه غیرایرانی باشد و در این زمینه منع قانون اساسی وجود ندارد.◄ |