|
تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392
تاريخ انتشار اين شماره: جمعه 24 تا يکشنبه 26 آبان 1398 - 15 تا 17 نوامبر 2019 |
||||
کاوه موسوی و گذشتن از «چاردیواری اختیاری» این روزها، به همت یک حقوقدان برجسته ایرانی، نه تنها خواب خوش چهل ساله ی قضات و مسئولین دادگاه های قرون وسطایی حکومت اسلامی آشفته شده است، بلکه دریچه ای روشن به روی مردمان ایران نیز گشوده شد تا بتوانند پس از این صدای خفه شده ی خود را به گوش جهانیان رسانده، و خواستار حقوق خود، و حقوق قربانیان حکومت اسلامی در دادگاه های جهانی باشند. روز گذشته دکتر کاوه موسوی، استاد حقوق دانشگاه و از داوران دادگاه لاهه، اجازه بازداشت مردی در بیرون از مرزهای ایران را گرفت، که، همراه با قضاتی دیگر، فرمان قتل عام هزاران ایرانی را در دهه شصت صادر کرده بود. ◄
برای اولین بار در تاریخ ایران، یک جنایتکار علیه بشریت در مقابل عدالت قرار گرفت. حکم بازداشت حمید نوری با نام مستعار حمید عباسی، یکی از چهره های فعال کشتار شصت و هفت در زندان گوهردشت امروز ظهر با حکم قاضی دادگاه برای چهار هفتهء دیگر تمدید شد. به لحاظ قانونی این یک پیروزی بزرگ است. نبرد چند ماههء ما، علیرغم تلاشهای وزارت خارجه جمهوری اسلامی و دستگاه امنیتی آن بالاخره به بار نشست. این پیروزی بزرگ را به همه مادران و پدران داغدار، همسران و فرزندان جانباختگان و همهء زندانیان سیاسی، به ویژه جانبهدربردگان کشتار سال شصت و هفت تبریک میگویم. از صمیم قلب خوشحال و مسرورم و سرشار از شعف و شادی که توانستم عهدی را که با جاودانهها در راهروهای مرگ کرده بودم عملی کنم. وعده داده بودم صدایی را که در راهروهای مرگ خاموش شد پژواک دهم و بکوشم آنها را در مقابل عدالت قراردهم. این وعده عملی شد. امروز روز بزرگی برای همهء ماست. سیزدهم نوامبر ۞
حمیدرضا رحیمی
فدوی، بعنوان دستگرمی و فتح باب، این پرسش را طرح میکند که آیا خوانندگان محترم ضدانقلاب شرافتاً موردی را سراغ دارند که در آن، حضرات آیات، برادران محترم قاچاقچی و گروگانگیران گرامی، کاری برخلاف اعتقاد و باورشان انجام داده باشند؟ پاسخ را، که حتماً منفی ست، حتا فدوی منتظرالظهور هم می داند! یعنی و فی المثل، اگر این بزرگواران زن و بچهء مردم را به گروگان نگیرند یا فعالان مدنی و کارگری را بازداشت و به حبس های طولانی محکوم و عندالاقتضا اعدام نفرمایند، و... آنوقت است که خلاف اعتقاد و باورشان عمل کرده اند!◄
از «شنبه نگاری» های میلاد آقایی در هفتهای که گذشت، اخباری شنیده شد که نشان میداد سیاستمداران قدرتهای دیرپا و نوپای مالی در پی ساختن آیندهای هستند که همچنان سود خود را در بازار داشته باشند. فشار آمریکا به چین برای مهار دلبرانگیهایی که برای دیگر کشورها دارد و به دست آوردن امتیازهای ویژه از بازار آن، کمکم به بار مینشیند. اینگونه بریکس نیز به گونهای از کشاکش مالی با آمریکا بیرون میآید و همراه آمریکا خواهد رفت. برجستگی اتحادیه اروپا و پس از آن یکان پول یورو، کمرنگ خواهد شد و پیمانهایی که آمریکا و اروپا را همبسته نشان میداد، کمرنگ و فراموش خواهند شد.◄
که عموماً از تحولاتِ چهل و پنج سال اخیر آموختهایم يک) تخصص در حکمرانی، پیچیدهترین تخصص هاست؛ دو) مهمترین وجه حکمرانی، شناختِ ظرف و دینامیک جهانی است؛ سه) شناخت این ظرف به نظر میرسد سه پیشنیاز دارد: مطالعۀ وسیعِ متون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، تسلط به زبان انگلیسی و فهم ریاضی گونه و واقعی ظرفیتهایِ داخلی؛ چهار) خیلی نفت و گاز صادر نکنیم بلکه از آنها برای صنعتی شدن و تولید/صادرات کالا استفاده کنیم؛...◄
تکروی ممنوع، شورای مديریت گذار را قربانی نکنید میتینگ پارک لاله و بيست و يکم آبان نزدیک است و آزمون اتحاد در شورای مدیریت گذار شروع شده است ؛ آزمونی که می تواند حامیان و دلسوزان شورا را دلسردتر کند، زیرا اگر تصمیم درستی گرفته نشود شورای گذار آسیب خواهد دید. به نظر می رسد بهترین کار این است که شورای گذار به صورت شفاف موضع خود را اعلام و یا، به مانند مورد آن دو تن که از شورا جدا شدند، خودش را از افراد خودسر و تکرو مبرا کند.◄
و بحران «درون موقعیتی» ی گروه های مخالف تردیدی وجود ندارد که شرایط سیاسی ایران بیش از پیش بحرانی است و واژه ای که بیش از پیش در افواه عمومی و رسانه ها شنیده می شود واژه 'بحران' است. 'بحران' کلید واژه هر بحث و مقاله سیاسی است و منشأ آن هم بی درنگ به وجود و حضور رژیم اسلامی ارتباط داده می شود که سلطه بر تمام وجوه زندگی مادی و معنوی مردم ایران دارد. اینها گزاره هایی هستند که تقریبا در صحت و درستی آنها لااقل از نقطه نظر بخش بزرگی از جامعه ایران و افراد و گروه های مخالف رژیم شکی وجود ندارد. ولی آیا این تمام حقیقت است؟◄ |
پيامی چاره انديشانه به ملت رزمندهء ايران از جانب جنبش سکولار دموکراسی ايران شما چهل سال است عليه فريب بزرگی که زندگی شما را به دردناک ترين شکل ممکن تبديل به جهنم کرده جنگيده ايد و خيزش امروز شما نيز، در راستای یک آزادی خواهی واقعی قطعاً در تاريخ معاصر ايران بعنوان يک نقطهء عطف مهم ثبت خواهد شد اما پرسش اصلی آن است که چگونه می توان نگذاشت که پايان اين خيزش نيز به همان جائی برسد که خيزش های قبلی شما رسيده است؟ ◄
اوپوزیسیون، شورای گذار، نقد تخريبی
دومين برنامهء «پادکست سکولار دموکراتها» پرتو نوری علا، پگاه امينی و مقداد عسکريان
(پادکست ها را در اين سايت ببينيد) ( پخش در کانال يک: پنجشنبه ها 8 صبح کاليفرنيا)
با مرگ اعظم طالقانی دوباره بحث بر سر “فمینیسم اسلامی” بالا گرفته است... پرسش از چیستی فمینیسیم اسلامی راه به جایی نمیبرد، چیزی که اهمیت دارد چگونگی عملکرد آن در موقعیتهای مختلف است. به همین دلیل باید بدون نفی، تحقیر و زیر سؤال بردن موجودیت فمینیستهای اسلامی جایگاه نمایندگیِ زنان و پرچم مبارزه فمینیستی را از دست آنها بازپس گرفت. آنها در بعضی مواقع میتوانند در مسیر مبارزه با نظام مردسالارانه موجود همراهان خوبی برای فمینسیتهای سکولار باشند اما فقط و فقط به شرطی که به هیچ عنوان جلوی صف قرار نگیرند.◄
قانون اساسی، از مشروطه تا آینده عبدالکریم لاهیجی - احمد سلامتیان آیا ایران نیاز به یک قانون اساسی تازه دارد؟ نارساییهای قانون اساسی جمهوری اسلامی در کجاست؟ چه شباهتها و تفاوتهایی با قانون اساسی مشروطه دارد؟ یک قانون اساسی تازه در ایرانِ امروز باید بر اساس چه ملاکها و اصولی تدوین شود؟ در این گفتگو، عبدالکریم لاهیجی و احمد سلامتیان به این مباحث پرداختهاند. عبدالکریم لاهیجی، از برجستهترین حقوقدانان ایران، و تنها بازماندهی گروه چهارنفرهای است که طرح اولیهء قانون اساسی ایران را نوشتند. احمد سلامتیان، از اعضای سابق جبههی ملی ایران و نمایندهی مردم اصفهان در اولین مجلس بعد از انقلاب بود. ◄
از شورای مدیریت گذار تا گذار به دموکراسی مهران براتی - معاون دبيرکل شورای مديريت گذار مدت کوتاهی است که پس از ماهها گفتگو و تبادل نظر میان سیاستمداران برجسته و با تجربه داخل و خارج از کشور، و در ارتباط تنگاتنگ با نمایندگان نهادهای مدنی و سندیکاهای فعال، "شورای مدیریت گذار" با نام کوتاه تر آن "شورای گذار" سامان یافت. "شورا"، با هموندانش از داخل و خارج از کشور، هیئت دبیران خود را انتخاب نمود و اخبار مربوط به تاسیس آن از طریق رسانهها به گوش جامعه سیاسی رسید، برخی خوشحال شدند و تبریک گفتند، برخی هم به نقد و پرخاش نشستند... میتوانم بگویم که این دغدغههای به جا هستند و پاسخ به جا میطلبند.◄
|