خامنهای و مخمصهء
«پاسخگویی»
به وفاداران نظام
گزارش صدای آلمان
گرچه بیانیه
اخیر دانشجویان "عدالتخواه" تهران نشانگر نوعی عقبنشینی در برابر فشار شدید
مراکزی همچون روزنامه وابسته به سپاه است، اما نفس جدال در میان اصولگرایان و
"نیروهای وفادار به نظام" بر سر "پاسخگویی" رهبر در مورد عملکرد
چهل ساله حکومت اسلامی نیز بیانگر وضعیتی است که "ولایت مطلقه
فقیه" دیر یا زود مجبور به مواجهه با آن خواهد شد: پذیرش مسئولیت دستکم در
برابر "نیروهای خودی".◄
پیام
«شورای
عالیِ»
«سازمان
های جبههء
ملی ایران در خارج از کشور»
به
«شورای
مرکزی جبههء ملی ایران
- تهران»
دربارهء انشعاب اخير در جبههء ملی
در چنین اوضاع
و احوالی چند نفر از اعضای جبهه ملی،
که دو نفر آنها در ارگان
های
جبهه ملی ایران قبول مسئولیت کرده بودند، پس از برگزاری انتخابات موفقیت آمیز شورای مرکزی جبههء
ملی ایران با انتشار اعلامیه ای تحت عنوان «بیانیهء
اعلام موجودیت جبههء
ملی ششم»
از جبههء
ملی انشعاب می
کنند.
بسیار جای تاسف است که این عده بجای استقبال از رویکرد مثبت روشنفکران، سازمان
های
دموکرات و جمهوری
خواه،
و کوشش در جهت هماهنگی بیشتر برای پشتیبانی از اعتصابات و اعتراضات بخش
های
مختلف جامعهء
مدنی و دادن امید به مردم،
با انشعاب از جبهه ملی به اقدامی سبکسرانه دست می
زنند.◄
بخشی از واکنش به اعلاميهء
«گروه محفلی سه نفره»
اشکان رضوی
بله،
درست خواندید:
«شورای عالی سازمان های جبههء
ملی ایران
در خارج از کشور»!
وقتی
مبارزه سیاسی تابع توهم و دروغ پردازی و
گرفتار تعارفات و عواطف شخصی شود نتیجه همين
می شود که می بینیم.
به کار
بردن واژگانی چون شورایعالی، سازمان
ها، تشکیلات و...
هر
کدام،
در اتمسفر سیاسی،
بار معنایی بزرگی را در برمی گیرد و من در شگفتم
که يک «گروه محفلی سه نفره»
چگونه به خودشان اجازه می دهند که از چنین نام های درشتی برای مشروعیت گرفتن
خود بهره ببرند.◄
شنا، بی خيس شدن!
اسماعيل هوشيار
محمدجواد ظریف با انتقاد از کُندی
اقدامات کشورهای اروپایی برای کمک به تجارت با ایران هشدار داده که بدون بهره
بردن ایران از «عواید اقتصادی» برجام، «تداوم وضعیت» موجود ممکن نیست. ظریف
خطاب به اروپا گفت
«نمیشود
بدون اینکه خیس شد، شنا کرد...»
و توجه نمی کند که
اینها،
هم شنا می
کنند و
هم خیس نمی
شوند.
شما توان دیدن ندارید و یا خودتان را به خواب زده اید، والا اروپا و آمریکا
(غرب) هیچ
وقت با
هم دشمنی و عملکردی جداگانه نداشتند فقط نقش
شان
متفاوت است. خودتان هم می
دانید
که با خروج آمریکا از برجام آن پروژه عملاً بی محتوا شده است. ولی اصرار و ماندن در پوستهء
مار برجام از طرف حکومت اسلامی ایرات باید یک دلیلی برای عوام داشته باشد و
اروپا اینجا دیده می
شود.
شرایط به عقب بر
نمی
گردد و
قبول شرایط آمریکا مبنی بر عدم دخالت در خاورمیانه و عقب نشینی تا ته مستراح
حوزهء
علمیه تنها گزینه برای شماست.۞
هراس و هشدار رهبر
و
فرماندهان
از
ریزش
در
ارتش و سپاه
گزارش کيهان لندن
خامنه
ای
به سازمان عقیدتی سیاسی ارتش پیام داده تا در ماموریت خود بازنگری کرده و خطر
گمراه کردن جوانان را جدی گرفته و با آن مقابله کنند.
موسوی،
فرمانده ارتش،
می گويد:
دشمن برای اشاعه «محتوای غلط» بین کارکنان ارتش سرمایه
گذاری بسیار زیادی کرده.
سیاری،
معاون هماهنگ کننده ارتش
گفته است:
اگر کسی در خارج از کشور پیشبینی کرده
که
تحریم امنیت مرزها را دچار مشکل میکند
یاوه گفته.
و بالاخره،
ولیوند،
فرمانده دافوس
اظهار داشته که:
ارتش باید برای مقابله با تهدیدات در حوزههای
سیاسی و اقتصادی و تهدیدات نوپدید فرهنگی و اجتماعی آماده شود.◄
تغییر رژیم
ربطی به برجام و تحریم ندارد!
مایکل روبین
- در « نشنال اینترست»
مایکل
روبین،
تحلیلگر مسائل خاورمیانه و مشاور سابق وزیر دفاع آمریکا در امور ایران و عراق،
در مجله «نشنال اینترست» با اشاره به بحران جانشینی علی خامنهای
پس از مرگ او
نوشته که
تغییرات
در ایران از راه میرسند اما این تغییرات
هیچ ربطی به خروج دولت ترامپ از توافق اتمی (برجام) و یا تحریمهای ایالات
متحده علیه حکومت اسلامی ندارد. در حالی که سیاستگذاران آمریکا درباره بهترین
شکل تغییر رفتار رژیم ایران صحبت میکنند، نه دولت ترامپ و نه مخالفان وی هیچ
آمادگی برای تغییر چهرهء
رهبری
این رژیم ندارند
که با
مرگ علی
خامنهای،
رهبر حکومت اسلامی
از راه خواهد رسيد...◄
چهل سال حکومت احمق ها!
کوروش گلنام
دو
هفتهای پیش بانو نازنین انصاری از کیهان لندن مصاحبهای با دکتر فیروز نادری،
مایه سربلندی جامعه ایرانی، انجام داده بود. ایشان در پاسخ به پرسشها، به
درستی بر نکتههای مهمی انگشت نهاده بودند ولی در جایی در انتقادی به شماری
ایرانیان که آخوندها را "احمق" نامیدهاند، بر خورد کرده و بیان داشته اند
"اگر
آخوندها احمق هستند چرا چهل سال حکومت کردهاند؟" پاسخ بسیار روشن است!◄
حالا وقت این حرف هاست؟
ابراهيم هرندی
حال
و هوای گسترهء رسانه ای برونمرزی فارسی در چند ماه گذشته، مرا بیادِ ماه های
پیش از انقلاب انداخته است. در آن زمان، چون بیشترِ مردم بروشنی می دانستند که
چه نمی خواهند، کمتر سخنی از آنچه می خواستند بود، و اگر کسی سخنی از آنچه باید
گفته می شد، بمیان می آورد، بسیارانی پرخاشگرانه می گفتند که؛ "حالا وقتِ این
حرف ها نیست." چنان شد که فریادهایی که خواهان دموکراسی و سکولاریسم و حکومتِ
قانون و برابری جنسی و حقوق کودکان و پیروان مذهب های دیگر و اقلیت های قومی
بودند، هرگز بجایی نرسید... امروز هم گروه هایی که با پشتوانه ی مالی بیگانگان،
سکوهای بیشتری را در گستره همگانی گرفته اند، چنان وانمود می کنند که مردم
ایران یک دوره حکومت به آن ها بدهکار هستند و هرچه زودتر باید انقلابی برای
بقدرت رساندن آن ها بر پا کنند!◄