|
فرزندان خود را که نمی توانند متون فارسی را بخوانند با اين سايت آشنا کنيد.
پيوندهای جنبش:
◊ خبرگاه
(خبرگزاری
روزانهء حزب)
◊ ويدئوهای
کوتاه
کلاس
کادرسازی
◊
کنگرهء
سالانهء
سکولار
دموکراتها
◊
اعلاميه
دربارهء
جايزهء صلح
نوبل
◊ «ماايرانی
بی تبعيض میخواهيم»
◊
بیانیهء جدایی
کامل حکومت ومذهب
جامعه شناسی شایسته سالاری و سانسور از میان پدیده هایی که جامعه ما را قابل تعریف می نماید دو پدیده شایسته سالاری و سانسور است. وجود یا نبود شایسته سالاری در جامعه، و نقش و وزنهء سانسور و خودسانسوری، در جامعهء ما چگونه قابل ارزیابی هستند؟ وضع بازیگران اجتماعی در این دو عرصه چگونه است؟ جامعهء سالم و مدرن چگونه جامعه ای است؟.. در جامعه ما جایگاه شایسته سالاری (مریتوکراسی) چگونه قابل ارزیابی است؟◄
امیدوار باشیم که در اپوزیسیون خارج کشور، همهی کنشگران سیاسی و خواص به این خط تفکیک شرایط داخل و خارج برسند و قبول کنند که در ماه ها و سالهای نزدیک، رویارویی مردم با نظام روی خواهد داد. هیچ نیرویی این برخورد را نمیتواند مانع شود و یا قلیل شمارد. چه بهتر که با ایستادن در صف مقابل طرفداران جمهوری اسلامی و پیشبینی تدارکات و امکانات مالی، انگیزههای برونمرز را حامی پلولاریسم درون ایران بنماییم.◄ |
||||||
زلال نگاه تو / غنیمتی ست اسماعیل / در تکه آسمانی / که از این پس / آئینهء تو خواهد بود. // سخن ات را که می خوانیم / دکمهء پیراهن شعر باز می شود/ تا کلمات هوایی بخورند. / و به وقت شورش / شعرت را / بر سر دست خواهند برد / تا زمین نفس تازه کند.◄
دلایل قتل های خانوادگی در ایران متاسفانه، حکومت جمهوری اسلامی نشان داده است که تولید مصنوعی "اضطراب" یکی از روشهای دوام این حکومت است. بنابر این، تا پایان حیات این دوران وحشتِ حکومت اسلامی امیدی به کاهش اضطرابهای اجتماعی و در نتیجه کاهش آمار جرایم و قتل نداریم. پس از پایان این حکومتِ ضاله، دولت سکولار و دموکراتیک میباید آگاهانه برای کاهش "اضطرابهای اجتماعی" تلاش جدی بکند.◄
پادکست های سکولار دموکرات های ايران
پخش اول، از تلويزیون ايران فردا هر پنجشنبه - 2.5 بعداز ظهر کالیفرنیا◄ آرشيوپادکست ها- دوره اول◄ / دوره های دوم وسوم ◄
* دیدبان ایران تشکیک اعضای شورای نگهبان در سلامت جسمی «محسن رضایی» را از دیگر عوامل تاخیر در اعلام نامزدهای نهایی انتخابات اعلام کرده است. * فدوی این جرأت و جسارت را بخود تزریق می کند که این خبر را قویاً تکذیب و به استحضار شورای محترم نگهبان می رساند که پنداری آلزایمرشان عود کرده و فراموش کرده اند که چند وقت پیش چیزی نمانده بود که نامبرده زنجیر پاره کرده، و بر خلاف نصّ صریح حضرت امام(ل)، اقتصاد ایران سابق را بجای طویله، به تعمیرگاه بفرستد! و بر این پایه، ایشان دچار مشکلات جسمی نیست، بلکه از بیماری روحی رنج می برد که آن هم البته ایرادی ندارد زیرا سایر حضرات نیز، کم و بیش، همین ویژگی معنوی را دارند.◄
میگویند عکس زمان را متوقف میکند. مثل هر عکس دیگری، در این عکس هم تمام چهرهها حرف دارند. در قابِ زمان ماندهاند اما هنوز دارند حرف میزنند. شما چه میشنوید؟... انقلاب به شکل نمادین در این عکس دو-دستی دارد به آخوند تقدیم میشود. آخوند انگار رغبت نمیکند که تحویل بگیرد؛ میداند «اینکاره» نیست اما در تحویل دهنده هم، با وجود اکراه، تمایلی به حفظ آن نمیبینیم (میداند نگهش هم بدارد قربانی است). ضامنِ این تحویل و تحول پشت قاب است و اسلحهاش پیدا.◄
جناب استاد دولتآبادی، با دیدن عرصه ترکتازی جنگطلبان نیابتی، به جای هیهات سردادن از نفس جنگ و تجاوز و لشکرکشیهای فرامرزی و ابراز نفرت از تمام آنانکه خاک همسایه را در شهوت کشورگشایی خود به توبره میکشند، در سوگ سرداران جنگافروز و نمادهای تمام عیار همان «جنگهای نیابتی» اشک میریزد.◄ |
انتخابات در رژیمهای اقتدارگرا انتخابات در رژیمهای اقتدارگرا، همانند دموکراسیها در سطوح مختلف برگزار میشود؛ برخی از آنها جهت انتخاب روسای نهادهای حکومتی، برخی جهت انتخاب قانونگذاران و برخی نیز به منظور گزینش شوراهای محلی برگزار میشود. با اینحال سطح برگزاری انتخابات هرچه که باشد، مشخصه بارزی که در تمام انتخابات اقتدارگرایانه مشترک است، محدود بودن اشکال رایزنی عمومی است.◄
چرا وعدهء «تغییر» سرابی بیش نیست؟ گویی هر هشت سال در چنین ایامی، در یک وعدهگاه همیشگی، سیاست و جامعهء ایرانی همدیگر را ملاقات میکنند؛ مردمی خسته، شاکی، ناامید ولی چشم به راه تغییر، با حس و حالی شبیه احساس ناشناخته «تحول» در لحظات سال تحویل و نجوای «...حول حالنا الی احسن الحال»، بلکه شاید «از این ستون به آن ستون فرجی باشد»! و به روال مألوف در این ایام، در رسانههای رسمی چنین روایت میشود که کشور همچنان در «مقطع حساس کنونی» قرار داشته و حضور حماسی مردم پای صندوقهای رأی، تضمینی برای امنیت و ثبات کشور و رأی اعتماد مجدد مردم به نظام است.◄
تعلق داشتن، تعلق نداشتن (2)مسألهء پایدار «انتگراسیون» در ایرانمحمدرضا نیکفرمسئلهی پایدار قرن کدام است؟ در اینباره که تاریخ معاصر ایران با چه موضوعهای ثابتی مشخص میشود، پیوسته صحبت شده است. در این مقاله بحث میشود که اگر همهی آنهایی را که اساسی هستند با هم در نظر گیریم، بر مجموعه چه نامی میتوانیم بگذاریم. مجموعه با هر تعبیری خود به خود ما را با آنچه جمع میکند و آنجایی که چیزهایی جمع میشوند مواجه میکند. و این جمعکننده خود جامعه است. مسئلهها – تضادها و درگیریها – پای «کیفیت جامعیت جامعه» را پیش میکشد. به این کیفیت با مفهوم «انتگراسیون» اشاره میشود.◄
مشروطه خواهان در زندان باغشاهمنصوره شجاعیوقتی در تابستان ۲۰۲۰ کتابنامهی «خاطرات زندان» را برای نشر آسو تهیه میکردم، نشانههایی از خاطرات سید یعقوب انوار، از روحانیون مشروطهخواهی که در زندان باغشاه محبوس شد، یافتم. مدخل مربوط به ایشان پس از راستیآزماییِ لازم وارد کتابنامه شد اما کنجکاوی دربارهی زندان و زندانیان آن دورهی تاریخی سبب شد که به سراغ فرزند او استاد سید عبدالله انوار بروم تا روایت زندان پدر را از زبان او بشنوم. پیدا کردن سید عبدالله انوار سخت نبود اما راضی کردن ایشان برای مصاحبه آسان نبود.◄
سینمای امتناع«خاک سر به مهر»، ساختهء مروا نبیلی (۱۳۵۶) یکی از معدود فیلمهای بلندی است که توسط زنان در ایرانِ پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ساخته شده است. این مقاله استدلال میکند که این فیلم آغازگرِ نگاهِ فاصلهگرا {در سینمای ایران} بوده است که اغلبِ محقّقین به سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ نسبت میدهند. به واسطهی مطالعهی تبیینهای محتوایی و فرمالِ امتناع در فیلم، این نوشتار بر این ادعاست که این کار میتواند راهگشای مطالعاتِ جدیدی پیرامونِ ارتباطِ میانِ زیباییشناسی و سیاست در سینمای ایران باشد◄.
ما از شما هممیهنان بزرگوارمان، با فروتنی و مهر میخواهیم که همآوا شویم تا برای پاسداری از منافع ملی ایران و حفظ جان و مال مردم، برای گذار خشونت پرهیز و صلحجویانه از نظام نابسامان ولایت فقیه و قانون اساسی تحمیلی ضد بشری نظام وی در راستای دستیابی به یک قانون اساسی دموکراتیک سکولار مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر، به نام جنبش همبستگی ملی دموکراتیک و سکولار، انتخابات نمایشی ریاست جمهوری اسلامی را تحریم کنیم تا حکومت ضد مردمی کنونی تداوم نیابد.◄
بحث کارشناسی در مورد پروندهء اکباتان کاری است از اساس لغو و مضحک. این قتل در کشوری اتفاق افتاده است که خودِ حکومت در دو روز ۱۵۰۰ انسان را کشته و حاضر نیست نامِ قربانیان را بگوید: انگار که هرگز وجود نداشتهاند؛ اصلاً بود و نبودشان اهمیتی ندارد. ◄ |