|
تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392
تاريخ انتشار اين شماره: چهارشنبه 11 تا يکشنبه 15 دی 1398 - 1 تا 5 ژانويه 2020 |
||||
آغاز سال نوی جهانی بر سکولار دموکرات های امیدوار ايرانی خجسته باد! |
|||||
▲
درس هائی اميدوارکننده از رویدادهائی اندوهبار بیانیهء مشترک حزب مشروطه ايران (ليبرال دمکرات) بی آبرو کردن اين « ستم سالاری» برخاسته از يک انقلاب کور و ايدئولوژيک، کار کوته زمان نيست و بايد سال ها کوشنده بود تا حقانيت دروغين آن فروشکند، و برآيند يک « اوباش سالاری» اسلامی را مردمان با پوست و گوشت و استخوان خود برآزمايند. در اين فرايند اکنون دشمنیِ رژيميان با مردم بجان آمدهء ايران يکسره آشکار گشته، و جهانيان می بينند که ديگر هيچ پيوندی ميان فرمانروايان و ملت گروگان گرفته ايران وجود ندارد. اين دستاورد گرانبها را جوانان دلاور و ايران دوست و آگاه گشته ايران، با هزينه بسيار به ما ارزانی داشتند.◄
قصۀ پر غصۀ تجمع اعتراضی اپوزیسیون افراد، گروه ها و هواداران سازمان های سیاسی چپ و سلطنت طلب از سوئی، و سازمان مجاهدین از طرف دیگر، در واقع جریان هائی هستند که، ضمن آنکه خشونت را بمثابه ابزاری جهت رسیدن به اهداف خود بکار می برند، وابستگی تام و تمام به دریافت کمک های مالی و لجستکی از دولت های بیگانه (مثلث آمریکا، عربستان و اسرائیل) دارند و از مواضع آنان علیه مردم ایران، مانند حملۀ نظامی و یا تحریم، دفاع می کنند.◄
آغازِ یک پایان و کُر هماهنگ دستگاه مماشات و خیانت رضا پهلوی عمدا سعی دارد که توان خلق و نیروهای انقلابی را در سازماندهی و کنترل اوضاع زیر سوال ببرد. و این مطمئنا آخرین موضع گیری این خائنان به ملک و ملت ایران، که هنوز که هنوزه هیج انتقاد، حتی کوچک، از جنایات و فساد دستگاه حکومتی پدر خود، که یکی از عوامل قدرتگیری همین رژیم کنونی است، نکرده است. او هرگز به روی نامبارک خود نمی آورد که این نیروهای مردمی بودند که مسئولیت امنیت را پس از انقلاب ضد سلطنتی به عهده گرفتند و نه نیروی شهربانی و يا ژاندارمری... [اما] قیام مردم ایران به راهبردی سازمان مجاهدین خلق ایران با قدرت تمام به پیش می رود و ناقوس مرگ رژیم بازماندهِ خمینی به صدا درآمده است. عظمت و قدرت این قیام را می توان، به خوبی و روشنی از زبان سردمدارانِ آن دریافت.◄
همه مى ايستيم / به صف / برای آنكه / به تمامش نگاه كنيم / و بانگ برآريم: / نشانه اش بگير! // نه با انگشت / نه با اشاره ها / نه با نگاهى بى دليل / نگاهش مي كنيم / با لبخند تفنگ هامان. // تو قلمت را بردار / تو داس را تيز كن / تو ماشه ها را بگردان / تو شعر را بسويشان بگير! / و تو. و. تو. و. تو. و. تو / كار را تمام كنيد!◄
پخش برنامه اعترافهای تلویزیونی هم بیشتر خواهدبود. این طور اعترافهای استالینی در سرزمین خود آن دیکتاتور هم گویا منسوخ شده، اما هنوز رژیم سمساری ایران از آن استفاده میکند. سازندگان این برنامهها که سرنوشتی بهتر از سعید امامی نخواهند داشت، قوهٔ تخیل حقیری دارند و یک سناریو تکراری را تکرار میکنند: اعترافکننده مامور سی.آی.ا بوده یا موساد یا، برحسب شرایط، بلکه مامور فرانسه و انگلیس… (یاللعجبا که هیچ کدام هم حقوقبگیر ک.جی.بی نیستند).◄
حمیدرضا رحیمی
فدوی در مرور فجایع اتفاقیه در دارالخرافه ، به خبر حیرت اثری بنقل از برادر بی بی سی بشرح زیر رسید: «بهمن صادقی نور، از بستگان نزدیک این خانواده، به بیبیسی فارسی گفته در حملهء شب گذشته نیروهای امنیتی، پدر و مادر، خواهر و شوهر خواهر، دو عمو و پسر عموی يازده ساله پویا بختیاری بازداشت شدهاند». در اين زمينه، یکی از مقامات بیت که نخواست نام اش تا انقلاب بعدی (عج) فاش شود، به فدوی گفت که از کردهء خود در پیوند با نسل کشی آبان گذشته شدیداً پشیمان شده و به عملهء بیت دستور فرموده اند که، علاوه بر اقوام، برای رفع تنهائی دستگیر شدگان، همسایگان دست چپ و دست راست خانوادهء بختیاری را نیز بازداشت و به ایشان ملحق نمایند! ◄ |
سال نوی جهانی و «رقصی چنین میانهء میدان» برخلاف اهالی خشن و تندخویی که سرزمین ما را اشغال کرده اند، و برخلاف پیروان بیچاره ء آن ها که در گوششان به غلط خوانده اند «گریه ثواب دارد و شادی کراهت»، شادی را دوست دارم. از شنیدن قصهء زرتشت، فیلسوف و پیامبر ایرانی، که «به وقت به دنیا آمدن به جای گریه خندیده» لذت می برم و این گفتهء نیاکان باورمند به خدای خرد سرزمین مان را تحسین می کنم که «اهورا مزدا، زمین را آفرید، آسمان را آفرید و شادی را برای انسان آفرید». با این حال و در همهء این سال های غربت سالی نبوده که وقت شادمانی دلم در آسمان ایران بال نزده باشد.◄ ء کنونی جنبش و حل مساله اقدام جمعیدر بخش نخست این مقاله به وضعیت اجتماعی - سیاسی ایران از نظر احتمال وقوع یک انقلاب برای تغییر سیستم سیاسی کشور پرداخته و توضیح داده شد که «شرایط لازم»، که همان شرایط بلند مدت ساختاری است، برای وقوع یک انقلاب اجتماعی- سیاسی در کشور ما کم و بیش فراهم شده است. اکنون به «شرایط کافی» کار می رسةم که با تحقق آنها وقوع انقلاب بزرگ ایران برای استقرار سکولار دموکراسی در کشور اجتناب ناپذیر خواهد بود. ◄
شورای سردبیری نشريهء « جامعه نو» مردم روزها زیر چرخ گرفتاری له میشوند و شب ها باید به اخبار پیشرفت های شگرف گوش دهند و خشم انبار کنند. تقریبا هر روز، و البته در همه زمینهها: سیاست، سیاست خارجی، و البته دین و مذهب. این عامل را بنیادین، و تطور شرایط ذهنی جامعه در مسیر سایش و فروپاشی حکومت، میدانیم. ارزیابی های بسیاری حاکی از آناند که شرایط ذهنی تغییر حکومت فعلی نزد جامعه فراهم است، البته ما، در «جامعهء نو»، این تغییر ذهنیت را بدون شناخت کامل «بدیل وضع موجود» امر مثبتی نمییابیم.◄
برگرفته از روزنامۀ القدس العربی چاپ لندن پاسخ خشن به اعتراضات صنفی مردم در ایران علیه گران شدن قیمت بنزین از سوی دولت موجب شد که این اعتراضات آنگونه که انتظار می رفت ویژگی سیاسی به خود بگیرد بطوریکه تظاهر کنندگان شروع به شعار دادن علیه خامنه ای کرده و عکس ها و سمبل های خامنه ای و خمینی را آتش زدند. آنها همچنین علیه سپاه پاسداران و علیه دیکتاتوری شعارهای متعددی سر دادند. تعدادی از مقرهای امنیتی و رسمی مورد حمله و تخریب قرار گرفت◄.
نه به حجاب اجباری، کارزاری از 8 مارس تا 6 دی! از تظاهرات زنان در هفدهم اسفند سال پنجاه و هفت (يک ماه پس از پيروزی انقلاب) تا امروز، بیش از چهل سال از اعتراضهای زنان ایران به حجاب اجباری میگذرد و زنان ایران حجاب اجباری را یکی از بزرگترین چالشهای حقوقی و اجتماعی خود میدانند. هرچند تا سال شصت و دو قانونی در زمینه لزوم رعایت حجاب اسلامی وجود نداشت، اما از سال پنجاه و نه، در قدم نخست از ورود زنان بیحجاب به ادارات و در گام بعدی به اماکن عمومی جلوگیری شد.◄
دربارهء واگذاری جزيرهء کیش به کشور چين رژيم ننگين اسلامی در حال آماده سازی امضا قرارداد ننگين دیگری با چين ، مبنی بر واگذاری صددرصد جزیره کیش به مدت بیست و پنج سال به دولت چین است. از قرار معلوم پیش نویس و مقدمات قرار داد کاملا آماده شده است، و رژيم در نظر دارد با دریافت میلیاردها دلار از دولت چین، این قرار داد ننگین را بطور پنهانی در چند روز آینده امضا کند و، به عنوان نمایندهء قانونی ملت ایران، جزیره کیش را برای مدت بیست و پنج سال در اختیار دولت چین بگذارد! ◄
«چپ زرگری»عبدی کلانتریما هر وقت از رفقای کیش «پاننئولیبرالیسم» میپرسیم «روی چه حسابی یک نظام رانتی آخوندی فاشیست را که از بدو تولد تا امروز با غرب، با لیبرالیسم، و با سیستم نئولیبرال غربی دشمنی ورزیده، اسمش را میگذارید نئولیبرالیسم؟»، پاسخی که میگیریم این است که «نوع ایرانیاش فرق میکند». من از خودم میپرسم چه لزومی دارد یک روشنفکر چپ بیاید یک مفهوم شناخته شده با تعاریف پذیرفته را چنان بپیچاند که هر شترگاوپلنگی در آن بگنجد؟◄ |