در آستانهء
انتخابات ریاست جمهوری
امسال،
و پس از
چهار
سال دولت آقای حسن روحانی، بحث در مورد
«دموکراسی»
در کانون توجه ایرانیان قرار گرفته است. برخی می پرسند که اصلاً
"آیا مردم ایران برای دموکراسی آمادگی دارند"؟ البته شکی نیست که
برای آنهایی که بیش از یک قرن است برای دموکراسی سکولار در ایران
تلاش کرده اند، "دموکراسی سکولار نه پایان که آغاز کار است". اما
در واقع، دموکراسی در ایران،
بعد از انقلاب
پنجاه و هفت،
با افسانه "دموکراسی اسلامی،" تحریف شد، چرا که اسلامی بودن، نفی
پلورالیسم است...
در
انتخابات نخستین مجلس جمهوری اسلامی، تنها کاندیدای سکولار که
توانست از همه موانع عبور کند و برای مجلس انتخاب شود، زنده یاد
عبدالرحمن قاسملو بود، اما شخصاً آیت الله خمینی از ورود او به
مجلس ممانعت به عمل آورد، و آن آغازی شد برای حذف سکولارها از هر
سه قوه قدرت در ایران.
به جنایتکار تر رأی ندهید، به جنایتکار رای بدهید!
)در
معنای نوعی از "اصلاح طلبی"(
مسعود نقره کار
کاربُردِ
تاکتیکِ روانی- تبلیغیِ هراس آفرینی و ارعاب برای تحریک بخشی از
مردم و تلقین به آنان برای حضور در "انتخابات" یعنی تاکتیک اصلاح
طلبیِ ایرانی. اصلاح طلبان این سیاست را در همۀ "انتخابات" ها و
دهه هاست تبلیغ کرده اند: اگر در انتخابات شرکت نکنید و به کاندید
مورد نظرما رای ندهید ایران در معرض خطر تجزیه و جنگ داخلی
قرارخواهد گرفت، بیگانگان به ایران حمله خواهند کرد، مجاهدین و
سلطنت طلبان تقویت خواهند شد، مشکلات و بحران های اقتصادی و
اجتماعی و فرهنگی حل نخواهند شد، سرکوب و شکنجه و کشتار ادامه
خواهد یافت، پس: به رئیسی جنایتکار رأی ندهید، به رئیس جمهوری رای
بدهید که پورمحمدی جنایتکارتر را به دادگستری در میهنمان برگزیده
است!
رهیافت «اصلاح طلبانه» یا رهیافت «حقارت»؟
پایا راستگونیا
کسانی
که معتقد به تاثیر گذاری چنین فرایندی با نام انتخابات هستند و به
گره گشایی آن در مسیر حاکمیت ملت و اصلاح امور باورمندند، در پرتو
یک نگاه کلان و ارزیابی فرانگرانه تاریخی در واقع شعور خود و مردم
را به شدت تحقیر کرده اند. چرا که اگر به سادگی اینگونه فرض بگیریم
که در این سی و هشت سال عمر نظام کنونی آنگونه که آنها مدعی هستند
"انتخابات واقعی و موثری وجود داشته است" باید متعجب و شگفت زده
نتیجه بگیریم در برآیند کلی از کارنامهء این انتخابات ها، مردم در
تمام این مدت به بدتر و وخیم تر شدن وضعیت سیاسی و اجتماعی و
اقتصادی و فرهنگی و قهقرا و فروپاشی مستمر امورات کشور خویش رأی
داده اند.
انتخابات حکومتی و سخنان خامنه ای در این
زمینه
حسن اعتمادی
و
جمشید اسدی
در
برنامهء
تفسیر خبر چهار به میزبانی جمشید چالنگی
انتخابات و نظر دولت
ترامپ در مورد حکومت اسلامی
اسماعيل نوری علا،
حسن اعتمادی و بهروز بهبودی
در برنامهء «ياران»
بمديريت عليرضا ميبدی
اپوزيسيون و عبور از رژيم اسلامی
حسن اعتمادی، خسرو بيت اللهی، ناصر شاهين پر
در برنامهء «حقايقی از ايران» بمديريت پری
عسگری
جنبش « اصلاح طلبی » حکومت اسلامی را باز تولید می کند
گفتگو با کامران متین
گفتگوگر: مریم حسینخواه
غیرممکن
است که بخواهید حقوق بشر و دموکراسی سیاسی را در ایران محقق کنید
اما قانون اساسی را از حوزهی تغییر خارج بدانید... در نتیجه، وقتی
به اين مسأله اصلاً نپرداخته نمی شود، یا در شکل فعلی نگهاش
میدارد، خواسته یا ناخواسته به بازتولید وضع موجود دامن خواهد زد.
بخشی از توانایی حکومت اسلامی در بازتولید خودش، حتی در دورانهایی
که بحرانهای شدیدی گریبانگیرش بوده، این است که میتواند مسألهی
اصلاح در چارچوب حکومت اسلامی را برتابد و حتی از آن برای بازتولید
خود استفاده کند، و در نتیجه مبارزاتی که در این چارچوب قرار
میگیرند حد خیلی خاصی خواهند داشت، و نمیتوانند از آن جلوتر
بروند. کارنامهء سیاسی اصلاحطلبانِ حکومتی شاهد این مدعا است.
اینجا کشور ایران نیست،
کشور اسلام است!
شکوه ميرزادگی
در
آستانهء به اصطلاح «انتخابات» ریاست جمهوری در حکومت اسلامی، رهبر
اين حکومت، آیت الله خامنه ای، در مراسم «بزرگداشت روز معلم» رسماً
و به طور واضح و روشن در مورد دو موضوع مهم صحبت کرده است. آنچه
او می گويد می تواند پاسخی به همه ی کسانی باشد که همچنان تصور می
کنند که حضورشان در رأی گیری اثری در سرنوشت ایران و ایرانی دارد
و، در نتيجه، مردم را تشویق به شرکت در انتخابات می کنند، و یا
همچنان تصور می کنند و به خورد مردم می دهند که این حکومت قابلیت
اصلاح دارد.
نگاهى به روابط ایران و روسیه در سایهء
تحولات سوریه
میثم بهروش
از
آغاز جنگ داخلى سوریه در
شش
سال
پيش،
ایران و روسیه،
که هر دو اکنون متحدان اصلى رژیم بشار اسد به شمار مى روند، روابط
پرفراز و نشیبى را تجربه کردهاند. در ظاهر امر، از آن جهت که هم
تهران و هم مسکو معمولاً
از لحاظ سیاسى در جهتى متفاوت از کشورهاى قدرتمند غربى،
به ویژه ایالات متحده،
عمل مى کنند، ممکن است انتظار رود که این دو، متحد طبیعى یکدیگر
باشند، اما واقعیت بسیار پیچیده تر از آن چیزى ست که به نظر مى
رسد.
نگاهى به روند کلان روابط دو کشور در دو دههء گذشته تا حد زیادى حاکى از آن است که روسیه انزوا و “تنهایى
استراتژیک” ایران را به خوبى دریافته و در غیاب متحدى قابل اتکا
براى
حکومت
اسلامى در میان قدرت هاى بزرگ جهان کوشیده است تا حد ممکن براى
پیشبرد منافع بلندمدت و کوتاه مدت
اش
از آن بهره بردارى کند.