کرونا «سیزده به در» را هم به حکومت تحميل کرد!
تفسيری از خبرگزاری «ايسنا»!
مهرداد خدیر در
سايت عصر ایران نوشته است: «رییس مجلس شورای اسلامی و رییسجمهوری از مردم
خواستند، "سیزده به در" بیرون نروند و در خانه بمانند». ایسنای داخل کشور، با
نقل اين خبر می نويسد: دقت کردید؟ هم لاریجانی و هم روحانی صریح و روشن و صاف،
گفته اند: "سیزده به در!" در حالی که در طول تمام سالهای پس از انقلاب، مقامات
مسئول به جای سیزده به در میگفتند: "روز طبیعت!"◄
کرونا با آخوند
حکومت
شان، و با همهء ما چه کرد!
درست است که
کرونا هم، مثل رژيم آخوندهت مردم را می کشد اما با هر کشته یک درس جدید هم می
دهد! يعنی کرونا یک جور ديگری عمل کرده است. در قم که بود به مردم آموخت که
هیچکدام از دروازه های بهشت در قم نیست، ملا ها می گفتند سه در بهشت در قم
استچپ ولی فرار کردند! نيز آموخت که قم محل دارالشفا که نیست هیچ، میتواند
دارالمرض هم باشد!◄
چند پرسش برای هوش آزمائی!
آیا انسان برای
ارتباط با خدا، اگر وجود داشته باشد، احتیاح به واسطه دارد؟ آيا اگر روحانیت،
به
عنوان واسطهء خدا و انسان نباشد، اتفاقی خواهد افتاد؟ آيا روحانیت، در چهل سال
اخیر که بر اریکهء قدرت مطلق نشسته و همهء ارکان تبلیغی و پول و سرمایه و ...
را در اختیار داشته، چه دستاوردی برای ایرانیان داشته است؟ آیا اخلاق ایرانیان
بهتر از قبل شده است؟ آیا فقر و فحشا و بزه و بیکاری کمتر از قبل شده است؟◄
از ماست، که بر ماست!
شاهین خسروی
بیآییم صورت
مسئله را روشن تعریف کنیم:
یک
حکومت
اسلامی داریم که
چهل
سال است بیوقفه بر طبل “مرگ بر آمریکا” کوبیده و لفظ دشمن
(دُژمن) یک لحظه از زبان رهبر و دیگر مقامات بلندپایهء
آن نیفتاده است. حال،
پس از
چهل
سال،
یک رئیس جمهوری ُپرگو و پر رو و
رجز خوان در آمریکا بر سر کار آمده که،
برخلاف روسای جمهوری قبلی (از
کارتر تا اوباما)،
به اين
حکومت
می گوید:
«مگر
چهل
سال نیست که به من میگویی “دشمن”؟ خب، من از این ببعد می خواهم عملاً با تو
“دشمنی” کنم. پس بگرد تا بگردیم! و تا سر دارم سر میشکنم!»
و
تازه، مگر همین ترامپ ِ دشمن،
تا یکسال و نیم پس از روی کار آمدن، از این رژیم ابله و ضد بشری دعوت نمی کرد
که به پای میز مذاکره بیآید تا یک قرارداد جامع دربارهء
همهء
موضوعات مورد اختلاف دو کشور ببندند؟ آیا رژیم جز تحقیر و تمسخر ترامپ کار
دیگری کرد؟..
کار را با همین لودگیها ادامه دادند تا اینکه تحریمهای کمرشکن از راه رسیدند
و
رژیم آخوندی دردش آمده و میگوید
«تحریمها
را رفع کنید تا مذاکره کنیم!»
البته
در اینکه مردم ایران (بخش
خصوصی، طبقهء
متوسط و فقیر) تاوان اصلی این تحریمها را میدهند، تردیدی نیست. اما مگر، خود
ما مردم هم در این میان کم تقصیر داریم؟ مگر ما مردم و پدران و مادران مان کم
“دشمن دشمن” کردیم و “مرگ بر آمریکا گفتیم” و رژیم را تشویق به ادامهء
سیاستهای ویرانگراش
کردیم؟ خب، حالا داریم توفان ِ بادی را که کاشتیم درو می کنیم. نتیجه اینکه ما
نمی توانیم از
«آمریکای
دشمن»
بخواهیم که با ما دشمنی نکند، چرا که از دشمن انتظاری جز دشمنی نمی رود. تازه
آیا،
اگر به فرض محال،
تحریم ها برداشته شود، چیزی از سود آن نصیب این مردم بخت برگشته می شود؟ زهی
خیال باطل!(منبع)
هرگز باور ندارم که با یک گل بهار نمی شود!
مسيح علينژاد
بچرخ تا
بچرخیم. هر روز، هر روز، زیر گزارش هایم در صفحه ی فیسبوک و ایسنتاگرام دستِ کم
ده ها فحش زشت می خوانم اما همه شان را قاب می کشم روی همین دیوارهای حقیقی
مجازی که تا یادم باشد چه قدرتی دارم که از همان فحش های زشت و نازیبا، یاد می
گیرم که هرگز شبیه به خودشان نشوم. اینها را می نویسم برای دخترانی که با شنیدن
یک فحش و ناسزای جنسی به سرعت پا پس می کشند. نکِش و نگذار که فحاشان پیروز
شوند.