تقابل با لیبرالیسم سیاسی و انقلابی که نافرجام متولد شد
علی افشاری
انقلاب
یک روش سیاسی است که در بسیج اجتماعی برای دگرگونی سیاسی شگردها و
قابلیتهای خاصی را در نظر می گیرد؛ وقوع آن نیازمند شرایط اجتماعی مناسب و
از همه مهمتر وجود بنبست بین وضع موجود و وضع مطلوب است. انقلاب و کنش
انقلابی ارزش ذاتی ندارد و، بر خلاف باور انقلاب هراسان، خروجی محتوم آن
منفی نیست... انقلاب در شرایطی که بروز آن بایستگی دارد و می تواند توان
سیاسی و اجتماعی محصور در نهادها و ساختارهای معیوب و ناکارآمد را رها
سازد، امر مفید و دوران سازی است.◄
نادری که «نادر» ماند
از سايت مشروطه
در
29 بهمن 1378 نادر نادرپور (متولد 16خرداد 1308 در تهران) در شهر لسآنجلس
درگذشت. او در میان شاعران شعر نو به لحاظ فهم سیاسی یک استثنا بود. وقتی
خطر انقلاب اسلامی را حس کرد، همانند «مهشید امیر شاهی» با زبانی تند و تیز
ویرانی ایران امروز را پیش بینی کرد. او در مجموعهء «صبح دروغین» موضع آشتی
ناپذیر خود را در برابر انقلاب اسلامی و خمینی روشن کرد. عمیق ترین شعر او
در مجموعهء «صبح دروغین»، «خون و خاکستر» نام دارد. در خون و خاکستر زندگی
پناهندگی و فرار بزرگ از جهنم حکومت اسلامی و نگهبان قدسی اش خمینی را به
تصویر می کشد.◄
خوش قولی
حمیدرضا رحیمی
*
آیتالله خمینی در آبان
1357
نیز در گفتوگو با راسل کر
تصریح کرد:
«حکومت اسلامی مبنی بر حقوق بشر و ملاحظه آن است. هیچ سازمانی و
حکومتی به اندازهأ اسلام ملاحظه حقوق بشر را نکرده است. آزادی و دموکراسی به تمام معنا
در حکومت اسلامی است.» او در این گفتوگو
افزود:
«اسلام همهء حقوق و امور بشر را تضمین کرده است. الان از فشار حکومت در ایران،
آزادی نه برای مرد است و نه برای زن؛ در اسلام برای همه هست.»
* فدوی:
بفرمائید که امام راحل(ل)،
و جانشین خلف او، به
کدامیک از تعهدات خویش عمل نفرموده است، بله؟! فلذا بس کنید دیگر!، اگر شد،
برادر "بایدن" را هم حالی کنید!،
اجرتان با گربهء مرتضاعلی(ع).◄
پادکست های حزب سکولار دموکرات ايرانیان
بازگشت به قرون وسطی
آرشيوپادکست ها- دوره اول◄
/ دوره های
دوم وسوم
◄
نگرانی خامنهای از رشد سکولاریسم در شهر قم
گزارش صدای آلمان
محمدی
عراقی، مسئول دفتر رهبر ایران، که در بزرگداشت آیتالله مصباح یزدی، سخن
میگفت، چنين اظهار داشت که مبارزه با "سکولاریسم نو" از وظایف اصلی
روحانیت است. او گفته است که رهبر جمهوری اسلامی هم از این موضوع نگران است
و آن را آشکار هم کرده است. او "ظهور سکولاریسم نو" را مهمترین دغدغهء
آیتالله مصباح یزدی، آن روحانی بنیادگرا، دانست و تأکید کرد: «این خطر
همچنان جدی است و در سخنان رهبر انقلاب اسلامی هم این هشدار دیده میشود».◄
انقلاب
ما
روند
سکولاریزاسیون جهانی رامتوقف کرد!
گفتگو با حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سکولاریسم (جدایی دین از عرصههای
اجتماعی) و سکولاریزاسیون جزو بدیهیات و مسلمات جامعه شناسی بود، اما
انقلاب اسلامی نه تنها این امر بدیهی در حوزه علوم اجتماعی، را از بداهت
بیرون کردو◄
|
◄ پیوند به آلبوم عکس های
انقلاب 57
باز نمیخواهمت، بهمن خونین سرشت!
فریدون احمدی
آیا
این سرنوشت و سرانجام، محتوم و غیر قابل اجتناب بود؟ نه! این انقلاب
“نالازم” بود. اگر هر شرط از مجموعه شرایط داخلی و بین المللی و هرحلقه از
زنجیره رویدادها چنین به هم گره نمیخورد شاید اوضاع به گونهای دیگر رقم
میخورد... من آن انقلاب را خودکشی جمعی ما ایرانیان، بسان نهنگهایی که
گروهی خود را به ساحل میافکنند، میدانم. شک نیست که تقصیرها به یکسان
تقسیم نمیشوند. هر که بامش بیش برفش بیشتر. نظام گذشته، رژیم شاه، بیشترین
نقش و خطا را در وقوع انقلاب اسلامی داشت. اما نمیتوانیم و شایسته نیست در
پشت خطاهای رژیم گذشته، خود و خطاهای خودمان را پنهان کنیم.◄
با
زدن ارتجاع مشروعه
توی دهن دولت مشروطه آغاز شد
الاهه بقراط
میتوان رد این تراژدی تاریخی را تا روزی دنبال کرد که مشروعه توی دهن
دولت مشروطه زد و همزمان سقوط و انحطاط ملت آغاز شد؛
انحطاطی که نه با یک فرد بلکه تنها با شبکهای فراگیر از نیروهای ملی و
دموکراسی خواه میتواند تودهنی ارتجاعی خمینی را به نظامی که وی بنیان
گذاشت برگرداند و راه خود را از بهمن
57
بهسوی آینده ادامه دهد.◄
اعضای جمهوری خواه و دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای به جو
بایدن از ارائه قطعنامهای با حمایت
113
نماینده از هر دو حزب در صحن این
مجلس خبر دادند که هدف از آن حمایت
از خواست مردم ایران برای رسیدن
به«جمهوری ایرانی دموکراتیک، سکولار
و غیرهستهای» و محکومیت «نقض حقوق بشر
و حمایت از تروریسم دولتی» از سوی
جمهوری اسلامی است.◄
انقلاب
بیست و دو بهمن: انفجار نور یا انتحار کور؟
عبدالستار دوشوکی
آنکس
که 42 سال و 4 ماه پیش دو قوطی رنگ فشاری سیاه و سرخ را به منِ دانشجو داد
تا نیم شب ها بر روی دیوارهای شهر چابهار بنویسم "خمینی عزیزم بگو که
خون بریزم"، دو سال بعد از انقلاب، خون
خودش بعنوان "ضد انقلاب" همانند هزاران بیگناه دیگر توسط خمینی ریخته شد.
بر روی دیوارهای فرسوده شهر شعار را به رنگ سیاه می نوشتم، اما برای واژهء
"خون" از قوطی رنگ قرمز استفاده می
کردم تا کورکورانه در مقتل خویش چون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ حق
مطلب را ادا کرده باشم.◄
پنجاهمین سالگرد «حماسه سیاهکل» یا
عاشورای فداییان
محمود تجلیمهر
این
که جوانانی در سالهای 1340 به جای این که در دانشگاه و جامعه به دنبال
پیشرفت کار و درس و آینده خود و موفقیت شخصی باشند به دخالت در مسائل
اجتماعی و سیاسی میپردازند، امری است شایسته و گرامی. این که جوانانی با
هدف و قصدی نیکو به کارهای نابخردانه دست میزنند، بدون دانش و اندیشه به
جنایت نیز میپردازند و بهانهای به ساواک و حکومت دیکتاتوری میدهند تا
اختناق را گسترش دهد، امری است شایسته نقد بیرحمانه و صریح.◄
دیگر
نمی شود این تهدیدها را جدی نگرفت
سام قندچی
اخيراً
خبری را در
گویانیو،ز
به نقل از
العربیه خواندم. اصلاً این خبر در خودش، صرفنظر از حملهء رژیم اسلامی به
کنگرهء مجاهدین، لازم است مورد توجه اپوزیسیون قرار گیرد. دوستانی نظیر
آقای
ایرج مصداقی
که در این
زمینه
تخصص دارند ضروری است به این موضوع جدا از اینکه در تشکیلات مجاهدین روی
داده، توجه
کنند. از دیدگاه صاحب این قلم این مورد نظیر بویراحمدی در تشکیلات زنده یاد
بختیار
است
و ما همزمان همین تازگی ماجراهای ربودن و قتل زنده یاد
روح الله زم
را شاهد
بودیم. دیگر
نمی
شود این تهدیدها را جدی نگرفت و و موضوعی مربوط به تشکیلات خاصی تلقی کرد.
تهدید رو به به همهء اپوزیسیون در داخل و خارج دارد، صرفنظر از اینکه به چه
نحله ی فکری و
سیاسی تعلق داریم و اینکه با مبارزه مسلحانه موافق یا مخالف هستیم! رسیدگی
به این
موضوع برای حفاظت از شخصیت ها و سازمان های خارج کشور، اهمیت اساسی دارد.
به یاد
نوشتهء
دکتر لادن برومند در مورد نقش هاشمی رفسنجانی در قتل های خارج کشور
می
افتم که هنوز هم
اصلاح
طلبان و همکاران رفسنجانی
در خارج کشور، در آن مورد سکوت می کنند!
(منبع)
در سالگرد 22 بهمن: آلترناتیوهای رژیم و اپوزیسیون
سام قندچی
موضوع
کوکلاکس کلان های اسلامی، معضلی جهانی است و اگر امروز به فعالیت های
فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیک برای مقابله با آن توجه جدی نشود، پنج سال دیگر
نظیر تجربهء فاشیسم در سال های 1940، ممکن است برای جهان جز راهکارهای
نظامی نظیر آنچه در بمباران های برلین و بمب اتمی هیروشیما به یاد داریم،
راه چاره ای
باقی
نماند! آنچه دربارهء آلترناتیوهای رژیم و اپوزیسیون در زیر می آید همهء
آلترناتیوها نیستند، و فقط آلترناتیوهایی ذکر شده اند که در این برههء
زمانی بنظر جدی تر می آیند.◄
|