دوشنبه 24 و سه شنبه 25 خرداد 1395 ـ  13 و 14 ماه ژوئن 2016

 

جستجو در سايت

تماس با سردبير

آرشيو صفحات اول سايت

آرشيو کلی مقالات  

آرشيو بر حسب نام نويسندگان

بيانيه های سازمان های ديگر

گنجينهء «سکولاريسم نو»

ويدئوهای آموزشی

1. ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم اما حضور مذهب و ايدئولوژی هيچکس را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی  نمی پذيريم.

2. همچنين، از آنجا که حکومت اسلامی مسلط  بر ايران را قابل اصلاح و حتی قانونی نمی دانيم، طبعاً، در خارج کشور، از آن مطالبه ای هم نداريم؛

3. و به همين دليل قرار نيست  نام هيچ يک از اعضاء جنبش در زير نامه هائی که خطاب به گردانندگان رژيم نوشته می شوند ديده شود.

4. اما، در عين حال، ما از همهء مطالبات بر حق هموطنان اسير خود در داخل از غاصبان حکومت مسلط بر کشورمان حمايت می کنيم.

5. آنچه دراين سايت اختصاصی و غيرلخبری منتشر می شود يا در موافقت با سکولار دموکراسی است (مثل نوشته های انحلال طلبان و مخالفان حکومت اسلامی) و يا در مخالفت با آن (مثل نوشته های اصلاح طلبان، که با نوار توضيحی مشخص می شوند) و يا مسائل را بصورت جدی و طنر از ديدگاه سکولار دموکرات مطرح می کند. در همه حال اصولی که در صدر اين صفحه آمده و نيز در «پيمان نامهء عصر نو» منعکس اند، راهنمای ما محسوب می شوند.

6. انتخاب مقالات وارده و برگرفته از منابع مختلف، و همچنين تيتر مناسبی برای آنها  با سردبير است.

7. در اين پايگاه، به احترام «جمهوريت»، هر کجا سخن از حکومت

 مسلط  بر ايران پيش آيد، واژهء «جمهوری» به «حکومت» يا «رژيم»  تبديل می شود.

سردبير: اسماعيل نوری علا  

تأسيس: 14 امرداد 1392

پيمان نامهء عصر نو

نهاد هماهنگی جنبش

اساسنامه

هيئت دبيران

ای ميل:

iranian.sdmcc@gmail.com

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

و پيوند به يک ويدئو

به قلم حميد شوک

محمدعلی از نگاه دیگر

بخشی از يادداشت سازمان چريک های فدائی خلق ايران

امثال محمدعلی بیش از آنکه آگاهانه اسلام را بپذیرند، تغییر مذهب برایشان واکنشی بود به شرایط حاکم برجامعه آن روز آمریکا. به عبارت دیگر تغییر مذهب محمدعلی و تعداد کثیری دیگراز سیاهپوستان در آن دوره بی شباهت به مسیحی شدن عده ای از ایرانیان امروز نیست که بخاطر عدم وجود دمکراسی و آزادی در ایران ترک وطن می کنند و برای اخذ پناهندگی در کشورهای خارج به مسیحیت می گروند... اکنون بلندگوهای امپریالیستی و ارتجاع، از بیل کلینتون در آمریکا تا حکومت اسلامی در ایران ، از ترکیه تا اروپا همه از محمدعلی سخن می گویند بدون اینکه بگویند دلیل اصلی محبوبیت محمدعلی نه مشت زنی اش بلکه بدین خاطر بود که وی در اوج قهرمانی با شهامت تمام از رفتن به جنگ علیه مردم ویتنام سر باز زد. هیچ رسانه ای از حق محمدعلی دفاع نمی کند که وی بخاطر افکار آزادیخواهانه اش و در دفاع از حقوق سیاهپوستان و رنگین پوستان علیه دولت آمریکا قد برافراشت و به زندان رفت. اکنون بعد از مرگ اش رژیم جنایتکار اسلامی مدافع محمدعلی شده؟ رجب طیب اردوغان بعنوان یک رئیس جمهور بنیادگرا و فاشیست که بی وقفه خلق کرد را بمباران می کند بر مزار محمدعلی نماز میت می گذارد؟ آیا واقعاً از نظر محمد علی فرقی بین بمباران خلق کرد و ویتنام وجود داشت؟ جای شکی نیست مشارکت عناصر فاشیستی نظیر اردوغان درمراسم خاک سپاری محمدعلی توهین آشکاری به محمدعلی، همهء سیاهپوستان همرزم وی و آزادیخواهانی است که به راه و روش مارتین لوترکینگ ومالکوم ایکس باور دارند.>>>

يک بام و دو هوا

حمیدرضا رحیمی

مشاور فرهنگی سپاه خبر «سحام» را تایید کرده و گفته است که اوباما برای حل مسائل منطقه‌ای به رهبری نامه داده است! فدوی می گويد اين که تازگی ندارد. زمانی که حضرت امام(ل) هیچکاره بود، بمدت نوزده سال با رؤسای جمهور ممالک محروسهء امریک، متخلص به شیطان بزرگ، شدیداً حال و مُعانقه می فرموده است! البته بی.بی.سی می گويد: علی خامنه ای، رهبر کنونی ایران، با حملهء لفظی به آمریکا و انگلیس اسناد سازمان سیا را جعلی خوانده و لاریجانی، رئیس مجلس ایران، نيز بی‌بی‌سی را به انتشار "سندی جعلی از اسناد آمریکا" در مورد تماس ‌های آیت‌الله خمینی با مقامات آمریکایی متهم کرده و گفته که هدف این کار شکستن "قبح ارتباط با آمریکا" بوده است"! فدوی عرض می کند که در واقع «معظم له»ها یادشان رفته که بفرمایند هر قاعده ای استثنائی هم دارد و آن اینکه، اقرار و افشای دخالت در سرنگونی دولت قانونی دکتر مصدق، از سوی همین منابع، جعلی نیست!

امنیت واقعی و توهّم امنیت!

سید علی خامنه ای نیز مدتی است که از همین شیوه استدلال استفاده می کند. او در دانشکدهء افسری و تربیت پاسداری امام حسین می گوید: «خبرهایی دارم از این که دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقه ی خلیج فارس – نه همه شان، بعضی – در صدد هستند جنگ های نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند»؛ و نیز در دیدار با جمعی از خانواده های شهدای مدافع حرم با صراحت بیشتر تأکید می کند که: «امتیاز دوم این شهدای شما این است که انها رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمی کردند، این دشمن می آمد داخل کشور... اگر جلویش گرفته نمی شد، ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه استان ها با اینها  می جنگیدیم و جلوی اینها را می گرفتیم»! اساس این استدلال فریبکارانه – اگر نه توهم آمیز -، به چند دلیل کاملاً نادرست است.

پنجمین نامهء محرمانهء حسین آقا اوباما

و چند ملاحظهء ديگر

بنا به گزارش منابع خبری آمریکا، حسین آقا اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نامه جدیدی را توسط سفیر سوئیس در تهران تسلیم مقامات جمهوری اسلامی کرده است! البته منابع خبری آمریکا از متن نامه اظهار بی اطلاعی کرده اند، و آنهایی هم که توانسته اند بین راه نامه را به دقت باز کرده و نگاهی به آن بیندازند موفق به خواندن نامه نشده اند، زیرا حسین اوباما برای رعایت ایمنی نامه را به لهجه و گویش "سرخه ای" (از لهجه های سمنانی) نوشته، تا حتی حسین فریدون هم که برادر رئیس جمهور و از اهالی "سرخه" است و در مذاکرات هسته ای متن مذاکرات جمهوری اسلامی با پنج + یک را به لهجه "سرخه ای" ترجمه و به تهران می فرستاده است، نتواند از آن سر در بیاورد! ناظران سیاسی معتقدند متن این نامه پنجاه و اندی سال دیگر فاش خواهد شد و گند آن در خواهد آمد! ولی ما که یک نسبت پسر خالگی با حاج آقا "ادوارد اسنودن" داریم، توسط ایشان به مفاد نامه اوباما دست پیدا کرده ایم که لذت خواندن آن را با شما عزیزان به اشتراک می گذاریم.

مشکل این رژیم

دکتر شاهین فاطمی، استاد و کارشناس علوم اقتصادی

مشکل این رژیم تعداد نمایندگان همراه با دولت نیست. گفته شده هيجده میلیون نفر رای داده‌اند؛ در حالی‌که تنها یک نفر - خامنه‌ای- در مسایل مهم ملی و جهانی کشور تصمیم می‌گیرد که کسی به او رای نداده است!>>>

مشکل نبود بدیل یا آلترناتیو سیاسی است

کاظم کردوانی

یکی از عوامل سردرگمی یا ناتوانی در برون رفت از بن بست سیاسی حاضر نبود بدیل یا آلترناتیو سیاسی در ایران است. این سردرگمی و ناتوانی از یک طرف نتیجۀ سرکوب و خشونت رژیم است و از سوی دیگر حاصل ندانم کاری های بخش بزرگی از خود اپوزیسیون ایران. حاصل اینکه هیچ سازمانی که بتواند موجب تحولی در جامعه بشود واقعیت عینی ندارد. در چنین وضعیتی، شبکه های اجتماعی و رسانه های جمعی به تنهایی برای برانگیختن تحولات سیاسی کافی نیستند. تشکل های سیاسی برای برانگیختن و هدایت تحولات اجتماعی و سیاسی نیاز مبرم و ضروری است. بنابراین، آسیب شناسی اپوزیسیون ایران بخش مهمی از تلاش جمعی برای برون رفت از وضعیت و بن بست حاضر است...>>>

اپوزیسیونی که خود را گول می زند!
سام قندچی

اکنون سومین سال دولت آقای حسن روحانی پایان می یابد و هر روز خبر می رسد که شاعر و موسیقیدانی به زندان افتاده یا زندانی دیگری به مرخصی آمده و معلوم نیست چرا اصلاً زندانی بوده، و بعد هم مثل عبدالفتاح سلطانی است که روز گذشته پس از اتمام مرخصی به زندان بازگشت و اسم این را هم گذاشته اند «اصلاحات» و عده ای نیز در مجلس «قانون جرم سیاسی» تصویب می کنند و بقیه هم خوشحالند که روز گذشته اجرایی شده، مثل اینکه قانون جرم نفس کشیدن تصویب کنند و خوشحال باشند که نه خودسرانه بلکه طبق قانون مردم را بخاطر نفس کشیدن زندانی کرده اند. ما در ایران و بقیه خاورمیانه با جنبش ارتجاعی کوکلاکس کلان اسلامی روبرو هستیم و عده ای در اپوزیسیون وضع کشور را به چین تین شیائو پین و شوروی گورباچف تشبیه می کنند.

سناريوهائی برای ايجاد رهبری

اسماعيل نوری علا

کوشش های مختلف اپوزيسيون حکومت اسلامی در راستای ايجاد «رهبری شورائی» تا کنون جواب نداده و توفيقی نداشته اند و شخصيت هائی که می توانند بصورت بالقوه در آن «شورای رهبری» حضور داشته باشند نتوانسته اند در ميان خود به توافق برسند. در نتيجه، و در عمل، خود اين مدعيان «رهبری شورائی» به انواع حيل می کوشند تا همان ماجرای سی و پنج سال پيش و آفرينش رهبری کاريزماتيک را در روزگار کنونی بازآفرينی کنند بی آنکه توضيح دهند که روش کنونی آنها چه تفاوتی با سناريوی رهبرسازی از آيت الله خمينی دارد.

چرا گفتمان اصلاح ‌طلبی عقیم مانده است؟

کاظم علمداری

گفتمان اصلاحات با حفظ ساختار قانونی ولایت مطلقهٔ فقیه و تقدیس انقلاب، که حد و حصری برای خشونت نمی‌شناسد، به‌طوری که حتی به بالاترین مقامات و سازندگان نظام نیز رحم نکرده و نمی‌کند، ممکن نبوده و نیست. گفتمان اصلاحات در برابر گفتمان انقلاب شکل گرفته بود، نه در حمایت از آن، که برخی هنوز و همچنان مدافع آ‌ن‌اند. بنابراین باید نقشهٔ راه و رسیدن به اهداف گفتمان اصلاحات تعیین، تبلیغ و ترویج می‌شد تا به سطح یک نیروی اجتماعی سازمان یافته ارتقا یابد. همیشه ضرورت ندارد که در ساختار قدرت شرکت کرد تا بتوان در دگرگونی‌ها نقش ایفا کرد. گاهی نیروی اجتماعی، از جمله افکار عمومی، آنچنان‌که در دوم خرداد هفتاد و شش تجربه شد، می‌تواند به بزرگ‌ترین قدرت بدل شود.

يادداشت هائی از عليرضا طاهری (1 تا 3)

در این رشته نوشته های کوتاه، با زبانی ساده که برای هواداران نظام اسلامی هم زودیاب و زودفهم باشد، کوشیده ام، و خواهم کوشید، شاخصه ها و مایه های سرشت این نظام را «یک کاسه» کنم. حتی نیم نگاهی به این «کاسه» نشان می دهد که نظام اسلامی هرگز به مرحلهء «تثبیت» نخواهد رسید و با چارچوب موریانه خوردهء کنونی اش فرو خواهد پاشید؛ مگر آن که جوهرش دیگرگون شود. شاید بگویند که این نظام سی و هفت سال است پا برجا مانده و ده ها سال دیگر هم برقرار خواهد ماند و زمین نخواهد خورد. بخشی از این گفته درست است و بخش دیگرش نادرست.

ای مردم، «تعدیل» یعنی اخراج!

سرمقالهء کيهان لندن، شمارهء 61

قدرت در هر دوره و هر رژیمی زبان ویژه‌ی خود را تولید و آن را در افکار عمومی چنان بازسازی می‌کند که به زبان رایج و حتی محاوره تبدیل می‌شود بدون آنکه کسی به اهدافی که پشت این کلمات خوابیده است بیندیشد. از «انشاءالله» رایج شده بر زبان نسل‌های جوان پس از انقلاب، که پیش از آن اصطلاح افراد مسن و مذهبی آن دوران بود، گرفته تا واژگان مهجور و زشتی چون «اجماع»، «هجمه»، «تعامل» و مشابه که از یک سو مُهر زبان آخوندی بر خود دارند و از سوی دیگر برای لاپوشانی مفاهیم واقعی به کار می‌روند. این سنت و رسم احتمالاً ناشی از فرهنگ «تقیه» است که برای بسیاری از پدیده‌ها که ناخوشایند و یا مفاهیمی هستند که ممکن است مشکل‌ساز باشند، نام مستعار (عمدتا با ریشه‌ی عربی) می‌گذارند و بعد فکر می‌کنند، که بقیه‌ هم فکر می‌کنند، که به این ترتیب، محتوای آن مفهوم نیز تغییر کرده است!

کنگره سکولار دموکرات ها

       

© 2016 ـ Iranian Secular Democracy Movement - iraniansdm@gmail.com - Fax: 509-352-9630

00000000000000000000000000