چهارشنبه 23 و پنج شنبه 24 تير 1395 ـ  13 و 14 ماه ژوئيه 2016

دعوتی عام به گردهمآئی بزرگ سکولار دموکرات های ايران در هامبورگ>>>

گفتگو با حسن اعتمادی، رئيس کميتهء برگزاری کنگره:   فايل ويدئوئی           فايل صوتی

 

جستجو در سايت

تماس با سردبير

آرشيو صفحات اول سايت

آرشيو کلی مقالات  

آرشيو بر حسب نام نويسندگان

بيانيه های سازمان های ديگر

گنجينهء «سکولاريسم نو»

ويدئوهای آموزشی

1. ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم اما حضور مذهب و ايدئولوژی هيچکس را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی  نمی پذيريم.

2. همچنين، از آنجا که حکومت اسلامی مسلط  بر ايران را قابل اصلاح و حتی قانونی نمی دانيم، طبعاً، در خارج کشور، از آن مطالبه ای هم نداريم؛

3. و به همين دليل قرار نيست  نام هيچ يک از اعضاء جنبش در زير نامه هائی که خطاب به گردانندگان رژيم نوشته می شوند ديده شود.

4. اما، در عين حال، ما از همهء مطالبات بر حق هموطنان اسير خود در داخل از غاصبان حکومت مسلط بر کشورمان حمايت می کنيم.

5. آنچه دراين سايت اختصاصی و غيرلخبری منتشر می شود يا در موافقت با سکولار دموکراسی است (مثل نوشته های انحلال طلبان و مخالفان حکومت اسلامی) و يا در مخالفت با آن (مثل نوشته های اصلاح طلبان، که با نوار توضيحی مشخص می شوند) و يا مسائل را بصورت جدی و طنر از ديدگاه سکولار دموکرات مطرح می کند. در همه حال اصولی که در صدر اين صفحه آمده و نيز در «پيمان نامهء عصر نو» منعکس اند، راهنمای ما محسوب می شوند.

6. انتخاب مقالات وارده و برگرفته از منابع مختلف، و همچنين تيتر مناسبی برای آنها  با سردبير است.

7. در اين پايگاه، به احترام «جمهوريت»، هر کجا سخن از حکومت

 مسلط  بر ايران پيش آيد، واژهء «جمهوری» به «حکومت» يا «رژيم»  تبديل می شود.

سردبير: اسماعيل نوری علا  

تأسيس: 14 امرداد 1392

پيمان نامهء عصر نو

نهاد هماهنگی جنبش

اساسنامه

هيئت دبيران

ای ميل:

iranian.sdmcc@gmail.com

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

و پيوند به يک ويدئو

به قلم حميد شوک

اهميت قوم و خويش بزرگان بودن!

و چند ملاحظهء ديگر

اگرچه فریدون خان، به واسطهء برادرِ رئیس جمهور بودن، و با استفاده از رانت فامیلی، عشق و حال بسيار کرده است اما در سال های بعد از انقلاب ما از این «برادر بازی« ها زیاد دیده ایم که تنها به فریدون محدود نمی شود و در واقع حکم آن است که نباید قضییه را کش داد، چون پای همهء برادرها گلی است و با اينگونه سياه نمائی ها آبروی نظام مقدس جلوی چشم استکبار جهانی ریخته خواهد شد! چرا که در واقع به نظر می رسد هر که به مقامی می رسد و دست داداش خودش را هم می گیرد و از ده به شهر می آورد و مشاور و رئیس دفتر خود می کند به این علت است که با یک دست نمی توان دو تا هندوانه برداشت! یعنی هم به کار دولت پرداخت و هم از منافع قدرت بهره برداری شخصی نمود!

کيارستمی و مسئلهء تعهد

گفتگو با اسماعيل نوری علا

در برنامه «چالش» به ميزبانی رضا گوهر زاد

قداست زدایی و جنبش شب نامه ای

فیروز نجومی

س از سی سال حکومت، دو مفهوم «معصومیت» و «شریعت» حرمت خود را از دست داده اند، سحر و افسون شان ضعیف و رنجور گردیده است، به بیماری مزمنی مبتلا شده اند. درست است. هنوز بسیارند نابینایان، آنان که از رؤیت شریعت در قامت و سیمای فقاهت و مزد دوران ولایت، ناتوانند. شرایط موجود حاکی از آن است که شریعت در حال افول است بآن دلیل که برای بقای خود تنها می تواند به شمشیر تکیه کند. و روزی ضعف چنان بر شریعت مستولی خواهد گردید که نخواهد توانست شمشیر را بار دیگر بر گردن بی گناهی فرود آورد...

شیوهء تعامل با من و امثال من چگونه باید باشد؟

علی کام فیروزی

سخنان دانشجوی دکترای حقوق، خطاب به علی خامنه ای

ما از پدران مان آموختیم که مردم و آرمان های انقلاب، دو جزء جدا نشدنی هویت‌ ما هستند. آموختیم که آنها رفتند تا مردم امنیت، استقلال، آزادی و عدالت را در سایه تفسیری از اسلام تجربه کنند که هرگز خود را در مقابل آزادی مردم و عدالت اجتماعی نمی یابد. اکنون به یمن پایمردی پدران ما و همرزمانشان، امنیت و استقلال کشور برقرار شده است. با این وجود من، به عنوان یکی از هزاران فرزند شهدای انقلاب و دفاع مقدس، در مسیر تداوم این راه، مخاطراتی می بینم که صمیمانه آنها را در دو محور طرح می کنم.

پيوند به ويدئوی اين سخنان >>>

شاخص «رنج بشری» در ایران نود درصد است

گزارش راديو زمانه

عباسعلی الهیاری، رئیس سازمان نظام روان‌شناسی ایران می گويد: «آنچه که در جامعه شاهد هستیم این است که وضعیت عصبی مردم به هم ریخته و کاهش شاخص بردباری اجتماعی است به طوری که طبق آمارهای اعلام شده جهانی کشور ما چهار رتبه در بین کشورهای جهان در شاخص بردباری اجتماعی افت کرده است.» او همچنین اعلام کرده که شاخص رنج بشری در ایران طبق تحقیقاتی که در سال‌های گذشته انجام شده، نود درصد  است. او گفته: «این به معنی است که نود درصد مردم ما برای امرار معاش استرس دارند.»

ارزیابی عجولانه و فرصت ‌طلبانهء حکومت اسلامی از «برکسیت»

رضا تقی‌زاده

در جمع دولت‌های خاورمیانه، حکومت اسلامی تنها حکومتی است که مسئولان نظامی و سیاسی آن رأی غیر منتظره مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا را با عجله مورد استقبال قرار دادند؛ فرصت ‌طلبی زودهنگامی که بعد از فرو نشستن موج‌ها، فراموش نخواهد شد... محمدجواد ظریف تحصیل‌کرده‌ء آمریکا است و حسن روحانی نیز، با وجود دریافت دو جایزه تحصیلی از بریتانیا، بیشتر از یک ماه در مجموع در این کشور بسر نبرده و دارای کمترین آشنایی حتی با زبان مردم این سرزمین است و بی تردید بیگانه با بافت داخلی سیاست در بریتانیا. از این لحاظ بازی حکومت و دولت او با کارت سیاست داخلی بریتانیا و قرار دادن آن علیه اتحادیه اروپا می‌تواند  به جای بار دادن، تلاش برای بهبود مناسبات اروپایی حکومت اسلامی را در خطر قرار دهد.

هماهنگی زيرزمينی!

حمیدرضا رحیمی

فدوی فکر نمی کند که در جهان کنونی، هیچ ملت و حکومتی، مانند ملت و حکومت ایران سابق، با هم هماهنگ باشند! فی المثل، ملت در بند، چیزی اگر از ایلغار جنود ظفر ورود مؤمنین، کثرالله امثالهم، برایش باقی مانده باشد، یواشکی به زیر زمین می برد! مانند  ادبیات،موسیقی، و این اواخر رستوران!.. و حکومت نیز هرچه از ملت یک لاقبا کش رفته است، در بازار سیاه تبدیل به موشک فرموده و به زیرزمین می برد؛ این هم سند مصور منگوله دارش: بی.بی.سی: رونمایی از «دومین شهر موشکی سپاه» در زیر زمین.

درخواست پرسش رسانه ها از آقای اصغر فرهادی

اسفنديار منفردزاده

درود بر شما. یادآوری کنم که این بزرگ سینمای جهان، عباس کیارستمی از 16 سال پیش -به هر دلیل- نتوانست در ایران فیلم دلخواه خودش را بسازد. اما اجازه می خواهم به آگاهی شما برسانم که من- اسفندیار- «صراحت گفتار» سینما گر با ارزش مان، آقای فرهادی را درنیافته ام. اگر «آزادی بعد از بیان اندیشه» در جامعه ای نباشد، البته زبان تمثیل و استعاره در هنرها بکار می آیند. این بزرگوار اگر توان بیان نام «سفره لیسان سیاسی» را ندارند، بهتر بود این شعار سیاسی و پرسش برانگیز و ناشفاف را بیان نمی کردند تا هرکس بتواند مناسب باور خود برداشت کند و دگراندیشِ خود را «سفره لیس سیاسی» بداند.... اما اکنون که فرمایش کرده اند، ناگزیر هستند همچون استادشان کیارستمی، با صداقت «سفره لیسان سیاسی» را معرفی کنند. طرح این پرسش شفاف کننده بیان مبهم «سفره لیسان سیاسی» وظیفهء رسانه های مسئول داخل ایران است تا گفته به «صراحت» برسد. هنرمند ارجمند، آقای اصغر فرهادی، لطف کنید «سفره لیسان سیاسی» را نام ببرید (ده نمره)، «شکل آن ها را هم بکشید!» (ده نمره) آنگاه قبول شوید؛ تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد. بدرود- اسفند - یار و نوید بهار.

پيوند به سخنان فرهادی در مراسم تشييع پيکر کيارستمی >>>

کیارستمی و مرده خوارانِ مترصّد

محمد نوری زاد

دیروز با این که نا نداشتم، رفتم مراسم تشییع پیکر آقای کیارستمی. که در این سالهای سرد و طرد، هم اسمش هم فیلم هایش و هم خبر موفقیت های بین المللی اش نه بر میز مسئولان نشست و نه به صدا و سیما راه یافت و نه به دستگاه های فرهنگی. اما از وقتی این مرد بزرگ بارِ جسمش را بر زمین نهاد و رفت، هم صدا و سیما فرت و فرت فیلم ها و خبرهایش را پخش می کند و هم مسئولانِ سرفرو برده سر بر می آورند و ابراز فضل و ارادت می کنند یکی یکی. نیز دیروز در مراسم، برادرانِ فرهنگی و ارشادی کلاً کیارستمی را زدند زیر بغلشان و کلّ هیمنه اش را مصادره کردند برای نظام مقدسشان. جوری که اگر یکی کیارستمی را نمی شناخت، باورش بر این می رفت که این آدمِ قالب تهی کرده ی مطرود و منفور، نماز شبش ترک نمی شده در این سالهای سه طلاقگی. برادران با جابجا کردنِ جنازه اش چنان فریاد می کشیدند: بگو لااله الا الله، و چنان در رثایش شعرهای عارفانه فرو می باریدند، و چنان بر جنازه اش الله اکبرهای نمازِ میّت را دانه دانه بر می شمردند که اصلاً نه انگار تا همین یک هفته ی پیش سایه اش را با تیر می زده اند در هرکجا.  برادر رییس جمهور در آن مراسم چه می کرد آیا؟ یا چندی از نمایندگان مجلس؟ یا معاون وزیر ارشاد؟ اینها که تا دو روز قبلش شهامت اسم بردن از استاد را نداشتند، نمی دانستند آیا روح وی از حضور مزورانه شان در رنج است؟ من این مرده خواری را در کمین استادانی می دانم که همین اکنون در مدار نفرت نظام مقدس اند و هیچ دستگاهی نیز شهامت یاد آوریِ اسمشان را حتی ندارد. استاد شجریان بماند برای ما دویست سال. اما اگر روزی سر بر بالین خاک نهد، از پستوهای صدا و سیما، مدیرانِ ترسیده ی امروز – بفرموده – ترانه ها و سرودها و نغمه های قرآنی و ربناهای وی را بیرون می کشند و پی در پی پخش می کنند که: ببینید و بشنوید این بوده استاد کم نظیر آواز ایرانزمین ما. و در مراسمش نیز بسیاری از مرده خواران در ردیف جلو می نشینند به نمایندگی از مجلس و رییس جمهور و بیت رهبری و ارشاد و هرکجا. استادانِ مطرود، از همین امروز باید راه را بر این مرده خواران ببندند. با یکی دو خط وصیت. چه ایرادی دارد استاد کم نظیری که در زنده بودنش مطرود و منفور نظام مقدس بوده، بعد از مرگ  نیز جنازه اش به آوارگی در افتد و هیاهویی با وی نباشد هیچ؟ بیست و یکم تیرماه نود و پنج - تهران

سینمای کیارستمی: زند‌گی به مثابه‌ امر سیاسی

امید کشتکار

در جهان دینی، زندگی می‌کنیم برای آن‌که جهان بعد را بسازیم. عمل نیک و جمع کردن توشه برای آخرت و حتی عمل زندگی کردن خود نوعی مراسم آیینی است در تکریم مرگ. در این مفهوم مرگ در دین هم‌ذات زند‌گی و عامل پیش‌برد اوست و بدون تفکرِ مردن زندگی پوچ و بی‌مفهوم است. در چنین مفهومی، کیارستمی با عمل هنرمندانه بر طبل زندگی می‌کوبد. هنرمند در لحظه‌ی مقتضی بر سیاست پا می‌فشرد بدون این ‌که لزوماً عمل سیاسی را بازتاب دهد. این تأکید او بر مفهومی «این ‌جهانی» همان عمل سیاسی لازم است؛ همان مخالفت و ایستادگی در برابر حاکم مذهبی. از همین روست که فیلم‌هایش توسط دستگاه عریض و طویل سانسور دولتی به محاق توقیف می‌روند، زیرا دین در طول تاریخ یا هنر را برای ترویج ایدئولوژی مرگ ‌باورانه‌ء خود به خدمت می‌گیرد و یا هنرمند را از خود می‌راند و تکفیر می‌کند. راه میانه‌ای وجود ندارد.

روشنفکری يعنی چه؟

گفتگو با اسماعيل نوری علا

گفتگوگر: نشريهء اينترنتی «روشنفکر»

من علی شريعتی، بازرگان، کديور، سروش و اکبر گنجی (و ده ها اصلاح طلب مذهبی ديگر) را «روشنفکر» نمی دانم و از ايشان با عنوان «متفکرين مذهبی» ياد می کنم؛ چرا که آشکارا «روشنفکر مذهبی» ـ بقول دکتر اسماعيل خوئی ـ چيزی شبيه «مثلث چهارگوش» است! اما معتقد نيستم که لازم است بين دو اردوگاه روشنفکری و مذهبی نوعی تقابل دشمنانه وجود داشته باشد. ما همگی بهر حال آرزو داريم در کشوری زندگی کنيم که هر کس بتواند باورها، اعتقادات، و عقايد خود را آزادانه داشته باشد و حتی در راه تبليغ آنها در يک محيط گفتگو مدار فعاليت کند. اما اعتقادی به امتزاج اين دو اردوگاه ندارم و برای خود در اردوگاه مذهبی جائی نمی يابم.

نه به این شوری شور، نه به آن بی نمکی

نادر هدايتی

شواهد بسیاری وجود دارد که ایران را آبستن حوادث و آمادەء ایجاد تغییرات نشان می دهد. اسلامی شدن منطقه سی و هشت سال پیش از ایران آغاز شد و پایان آن نیز می تواند از همانجا بدیگر مناطق گسترش پیدا کند. برای رسیدن به این مهم نه حزب دمکرات کردستان ایران و نه هیچ نیروی دیگری به تنهایی نمی توانند این بار سنگین را بمقصد برساند. تا زمانی که چنین حکومتی بر ایران حاکم باشد کردستان به هیچکدام از خواسته هایش نخواهد رسید. جناح بندی های درون حکومتی، و بد و بدتر را نیز در این رابطە فراموش کنید. حکومت اسلامی در تهران و با مشارکت همهء مناطق ایران سرنگون خواهد شد. کردستان زمانی می تواند قلب تپندە و سنگر آزادی ایران باشد که همدلی و هم رزمی بقيه را با خود همراە داشته باشد.

دين خوئی مشروط و سکولاریسم در بستر فهم مردم ایران

مهران امیراحمدی

رفتارهای مذهبی در ایران، یک واکنش شرطی مبتنی بر عادت است که به صورت واقعی نمی تواند نیاز روانی جامعه را  از محرک های مذهبی دریافت کند. بهتر بگویم، رویکرد جامعهء ایرانی به دین، بیش از آن که ارادی و عامدانه باشد، بر عادت فردی – اجتماعی استوار است. عادت به برخی رفتارها را نمی توان در دایرهء اراده و انتخاب بررسی کرد. برای مثال بارها از زبان ماده باوران و آتئیست های ایرانی  شنیده ایم که برای اثبات صادقانه امری، به مقدسات مذهبی سوگند یاد می کنند. آیا می توان این سوگند را ارادی و یا اعتقادی دانست و یا این واکنش عادت و پاسخی است شرطی؟ به نظر می رسد مردم ایران، به خصوص طبقهء متوسط و تحصیل کرده، در حال عبور از این رویهء غیر ارادی اند، شواهد که این چنین نشان می دهد. باری این بحث باید بیش از این باز گردد که در این نوشتار مجال آن نیست.

 

کنگره سکولار دموکرات ها

 
   

© 2016 ـ Iranian Secular Democracy Movement - iraniansdm@gmail.com - Fax: 509-352-9630

00000000000000000000000000

لللللل

00000000000000000000000000000000000000000