سه (بعلاوه یک) سناریو برای سقوط جمهوری اسلامی
مجید محمدی
سه
سناریوی اول بر تقدم بخشیدن به نهادها و احزاب و قدرتهای منطقهای و
فرامنطقهای عملاً موجود مبتنی است. اما قدرت مردم کوچه و خیابان گاه فراتر از
این ساختارها و نهادها میرود. در صورتی که میلیونها ایرانی با درک شرایط خطیر
کشور برای حداقل یک هفته در عرصهی خیابان بدون هیچگونه خشونتی بمانند و خواهان
تغییر رژیم باشند (گذار مسالمتآمیز به دمکراسی از پایین) همهی نهادهای نظامی
و مذهبی در برابر قدرت مردم تسلیم خواهند شد و آن گاه مدیران دوران گذار که
ترکیبی از اصلاح طلبان مذهبی حذفشده (مثل هاشم آغاجری) و نیروهای سکولار
همچنان فعال (مثل نسرین ستوده) خواهند بود میتوانند همهپرسی و انتخابات آزاد
برگزار کرده و کشور را از گردابی که در آن گرفتار است برهانند.◄
دربارهء نوشتن قانون اساسی نوين
(2)
يزديان - پاشائی - فروزنده
- رئيسی - بيگلر - وکيلی
در برنامه آخرين لحظهء شهرام همايون
خاک مهربانان
محمدرضا خوبروی پاک
حقیقت
این است که در کشور ما، مسئله و مشکلی به نام همزیستی اقوام ایرانی، مانند
بسیاری از کشورهای جهان، وجود ندارد. اما مشکل، «حدیث مدعیان»ی است که هر از
گاهی، در بخشی از میهن ما، ترجیعبند همیشگی را تکرار میکنند و میخواهند راه
حلهای کشورهای دیگر را به مردمی تحمیل کنند که صدها و هزاران سال با هم
زیستهاند و همانندی شان با یکدیگر بیش از تفاوتهایشان است.◄
اصولگرایان و
اصلاح طلبان در دو راهی سرنوشت؟
سام قندچی
عليرغم
اختلاف مستمر ميان اصلاح طلبان و سکولارها، دليلی وجود ندارد که سکولارها و
اصلاح طلبان اينگونه دشمن هم باشند. در جهانی که اسلام، مسلمانان و کودکان شان
در عصر گلوبالیسم با واقعیات تازه ای روبرو شده اند، و در مقابل «اصولگرایی» و
«لامذهبی افراطی» که به نوعی متحد يکديگر به حساب می آیند (چرا که هر دو، حذف
اسلام یا جهانگیری آن را تنها انتخاب های آینده جهان می بینند)، اصلاح طلبان و
سکولارها می توانند متحد بوده و متحد عمل کنند. اما، متأسفانه، راهی که اصلاح
طلبان تا کنون رفته اند دست کمی از اصولگرایان نداشته است چرا که اصلاح طلبان
بیشتر از اصول گرايان در ضديت با سکولاريسم عمل کرده اند.
معلمان در چالش با نابرابریهای اداری و آموزشی
س. اقبال
دولت اسلامی
هرگز قرار نیست به تجمع معلمان جلوی وزارت آموزش و پرورش یا ادارات آن در
شهرستانها پایان ببخشد. حتا قرار است این تجمعات اعتراضی همچنان مقابل مجلس
شورای اسلامی هم ادامه داشته باشد. چون مدیران دولتی برای حل و فصل مشکلات
عمومی معلمان اراده و انگیزهای در خود سراغ ندارند. پیداست که بین دنیای
معلمان با دنیای این گروه از مدیران نوظهور دولتی فرسنگها فاصله به چشم میآید
که ضمن همین مرزبندیهای ناصواب بین منافع ایشان هم فاصله میافتد. چون منافع
مدیر دولتی چنان ایجاب میکند که خواست و نیاز شخصی و فردی خود را به منافع
حاکمیت گره بزند، حاکمیتی که راه خود را دانسته و آگاهانه از مردم جدا میکند
تا شاید بتواند توهمات دین حکومتیاش را برآورده نماید.◄
آب کشیدن جانماز بیگانهستیزی
مجید محمدی
ائتلافی
اعلام ناشده در خارج ایران وجود دارد که مخاطبان اش، و تریبون های دولتی
فارسی زبان خارج کشور، آنها را به غلط بخشی از اپوزیسیون تلقی میکنند
(رسانههای فارسی زبان دولتی خارج کشور آنها را چنین معرفی میکنند) اما آنها
با مبانی و سیاست های نظام (ضد آمریکا و ضد اسرائیل بودن، جاه طلبیهای
منطقهای، مهندسی فرهنگ و جامعه با احکام دینی، عدالتگرایی توزیعی، و
هویتگرایی) مخالف نیستند و اگر در خارج از کشور هستند به خاطر زندانی شدن توسط
جناح سیاسی رقیب یا جستجوی شرایط زندگی و کار بهتر بوده است و نه مخالفت با
مبانی و ماشینهای سرکوب و تبلیغات رژیم.