باور به سکولاردموکراسی يعنی حکومت اسلامی اصلاح پذیر وحتی دگرگونی پذير نیست وباید آن را از بیخ وبن برانداخت تنها راه «نجات ایران» تقویت درک ما از مفهوم «کشور - ملت» است و آنچه که «ملی» (متعلق به ملت) است! برشی از سخن خامنه ای: «حوزه هاى علميه نمى توانند سكولار باشند. اينكه ما به مسائل نظام كار نداريم، به مسائل حكومت كار نداريم، اين سكولاريسم است»(+). تاريخ اعلام موجوديت «جنبش»: 14 امرداد 1392 |
||||||
|
آنانی را که نمی توانند متون فارسی را بخوانند با اين سايت آشنا کنيد.
سایت پرونده های سمعی و بصری سیاسی
|
|||||
|
||||||
|
||||||
گفتگوگر: انجمن جامعه شناسی ایران عرفی شدن امر قدسی و غیرکارکردی شدن دین به عنوان مهمترین نهاد حافظ سنت و ارزشهای اخلاقی که از طریق ورود دین با تمام ظرفیت به سیاست، به عنوان مقدمهای برای سکولار شدن جامعه، رخ داده است. تا کنون سیاست سکولار کردن جامعه در دو دولت پهلوی اول و دوم از بالا انجام میشد که به علت نداشتن زمینه در بطن جامعه با واکنش منفی مواجه شد و حتی مسیر معکوس را در جامعه شاهد بودیم. اکنون سیاست دینی شدن، آن هم با تعبیری محدود از دین که بر خلاف مقتضیات توسعه است، از بالا تأکید میشود، ولی در پایین موجب مقاومت شده است.◄
* فدوی فقرهء تازه ای را کشف کرده که همانا قتل و شکنجهء long distance است که گمان نکند که خوانندگان محترم ضدانقلاب دیده یا شنیده باشند؛ مستوره ای اگر خواسته باشید، بشرح سند مصور و منگوله دار پیوست، در دسترس است: * ایران وایر - بنا به گزارش رسیده به ایران وایر، در پی دستگیری شقایق خانه زرین، شهروند بهائی توسط ماموران وزارت اطلاعات در شیراز، پدر این شهروند بهائی بر اثر استرس ناشی از هجوم ماموران به منزل و دستگیری دخترش دچار سکته قلبی شده و با گذشت چند روز همچنان در شرایط نامناسب جسمانی قرار دارد و در بیمارستان بستری است.◄
لائیسیتهای که جویای سازگاری با دموکراسی است دین برای انسان است و پذیرفتن و نپذیرفتن آن با انسان است. پس شروع آن از بنیاد دینی نیست از انسان است. بنابراین، انسان باید از بندگی ارباب دین و سیاست و اقتصاد و فرهنگ و بنیادهای اجتماعی رها گردد. این بنیادها نیستند که حق دارند انسان ها را این سان یا آن سان تعلیم و تربیت کنند، بلکه این انسان ها هستند که باید بتوانند بنیادها را وسیله رسیدن به هدفی کنند که خود بر میگزینند. هر کس و هر گروه باید بتواند بر وفق باور دینی یا غیردینی خویش داوری شود. بهشرط آنکه اصول راهنمای قضاوت رعایت شوند.◄
روایت نیولیبرال- گلوبال و فاجعهء اوکراین آنچه امروز شاهد آن هستیم، تحول جهان از دوران تک قطبی پس از جنگ سرد به دوران چند قطبی، یعنی پایان «پایان تاریخ». با ظهور چین، دومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان، و روسیه، اولین قدرت هسته ای جهان، این تحول در حال شکل گیری است. آینده را نمی توان پیش بینی کرد، اما فاجعه اوکراین و رویارویی روسیه و ناتو نشان دهنده تغییر توازن قوا بین ایالات متحده و ناتو از یک سو، و روسیه و چین، از سوی دیگر، است. این فاجعه نشان دهنده ناتوانی ساختارهای بین المللی موجود است که پس از پایان جنگ جهانی دوم توسط قدرت های پیروز شکل گرفت.◄
حالم به هم میخورد از این امیر عبدالهیان برای من به عنوان یک ایرانی غیرقابل تحمل است که این حرف را از زبان فردی بشنوم که خواسته و ناخواسته وزیر امور خارجه کشورم است: “اگر قرار است همه طرف ها به برجام برگردند پس باید به گونه ای عمل شود که روسیه هم منافع خودش را ببرد.” واقعا حال من به عنوان یک ایرانی به هم می خورد از شنیدن چنین حرفی. یکی نیست از این آقا بپرسد تو حافظ منافع ایرانی یا روسیه؟◄
«عنکبوت»: ناموس پرستیِ یک قاتل زنجیرهای فیلم عنکبوت بر اساس داستان واقعی قتلهای زنجیرهای سعید حنایی معروف به قاتل عنکبوتی است که ۱۶ زن را در مشهد در فاصله مرداد ۱۳۷۹ تا مرداد ماه ۱۳۸۰ به قتل رسانده است... سعید مردی مذهبی و افراطی است که مذهب را آنطور شناخته که در مجالس مذهبی و برنامههای تلویزیونی حکومتی توسط آخوندهای روضهخوان وابسته به نظام روایت میشود. اسلام او اسلام محرم و نامحرم و ناموس پرستی است؛ اسلامی که در آن منبع و منشا اصلی هر گناه زنان و جاذبه جنسی است و با کنترل این مساله میتوان جلوی فساد و گناه را گرفت.◄ |
مشروطه، دموکراسی خواهی و پهلویسم به احتمال بسیار قوی، اکنون همگان پذیرفته اند که «هدف» جنبش مشروطیت آغازیدن «روند مدرن شدن ایران» بود: هم از لحاظ ساختارهای حکومتی و هم از لحاظ کوشش برای خنثی کردن آموزه های خرافاتی و ضد عقل و منطقی که برای قرن ها با زعامت روحانیت سنتی پاسداری می شد... اما نتایج این «هدف گیری»، که در قالب انقلاب مشروطه تجلی یافت، هیچگاه دارای یک قرائت منسجم نشد و به پیدایش پایدار سه قرائت انجامید. و ریشهء تفاوت این قرائت ها را باید در تفسیر های تجربی مختلف از «روند مدرن شدن ایران» جست.◄
(دمکراسی، ملت متکثر و شکل حکومت) ایران ابتدا باید با همکاری همه آزاد شود تا بعد نمایندگان منتخب ملت بتوانند درباره نوع ساختار حکومت تصمیم بگیرند، بسیاری از بحثها و گفتگوها و جدلها و... مربوط به آن دوران است. ایران برای همه ایرانیان است و نه تنها برای گروهی ویژه. باید توجه به ساختار دمکراتیک حکومت داشت و آن را سازمان و سامان داد تا از دور باطل استبداد و دیکتاتوری بیرون آییم. دمکراسیهای مدرن یا جوامع باز نشان میدهند که در این جوامع، دیکتاتورترین افراد، درست به دلیل ساختارهای دمکراتیک، هرگز هیچ شانسی برای رفتارهای دیکتاتورمنشانه نداشتهاند و ندارند.◄
تطور تاریخی مفهوم سکولاریسم و سکولار کردن همانطور که در ایران و ترکیه و افغانستان میبینیم، بسیاری از تغییراتی که توسط سکولاریزاسیون دولتی ایجاد شده بود، حتی با روی کار آمدن احزاب مذهبی به ناچار حفظ شدهاند. مخالفان سکولاریسم عمدتاً با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و نارضایتی گسترده مردم به ویژه جوانان و زنان روبرو هستند. آنها بیشتر بر اموری چون پوشش مذهبی، جدائی زن و مرد، جلوگیری از تحصیل زنان و نگهداشتن آنها در خانه، دشمنی با ادیان و مذاهب و خداناباوری، جلوگیری از سقط جنین، گسترش جهادگری، جلوگیری دانشهای نوین و خرافهستیز متمرکز هستند.◄
هدف اصلی اپوزيسيون در خارج
چه بايد باشد؟ پيش از سقوط رژيم های طالبان و صدام، اپوزيسيون افغانستان و عراق برای ده ها سال در غرب تمام تلاش خود را به کار بردند تا به افکار عمومی بين المللی نشان دهند که مردم آن کشورها خواهان بقای رژيم های طالبان و صدام در کشورهای متبوع خود نيستند. اما تا آنجا که به آلترناتيو مورد نظرشان مربوط می شد کمتر آن را با افکار عمومی بين المللی در ميان می گذاشتند. اپوزيسيون افغان در پايان کار، در کنفرانس برلين، آن هم پشت درهای بسته، با دولت های غربی و نه با افکار عمومی، نظرات خود را در مورد آلترناتيو در ميان گذشت، و آن دولت ها هم برداشت خود را به افکار عمومی در کشورهای خود منتقل کردند.◄
امور مورد مشاهده علوم در بدو نظر بدو دسته بخش میشوند: کمیت و کیفیت. امور کمی سنجش پذیرند و با معیارهای استاندارد شده به سنجش در میآیند. امور کیفی با توصیف و تشریح روشمند در ساحت علوم قرار میگیرند. بهعنوان کمیترین علوم میتوان از علوم ریاضی و فیزیک نام برد و به عنوان علوم کیفی میتوان از زیستشناسی، روانشناسی، پزشکی و علم تکامل سخن بمیان آورد. اینجا سخن بر سر سنجش است در عرف و در علوم. نخست به طرح مجمل «نظریه سنجش» میپردازیم و شرایط لازم برای معیار سنجش «سنجه» را به دست میدهیم و سپس به تبیین «پول» بهمثابه سنجه ارزش و فایده رو میآوریم.◄
آیا خطر تبدیل شدن ایران به مستعمرهء چین وجود دارد؟تصمیم ایران در مورد توافقی که در سال ۲۰۱۶ با نام همکاری جامع استراتژیک ایران و چین برقرار شده به دلایل مختلف میتواند برای استقلال سیاسی و اقتصادی این کشور زیانبار باشد. اول اینکه این امر به شکل قانون در معامله میان دو شریک نابرابر است که طرف ضعیفتر باید آگاه باشد تا با ایجاد توازن از طریق همکاری با سایر تجار یا دولتهای قدرتمند، خود را در برابر انگیزههای چپاولگرانه طرف قویتر محافظت کرده و بنابراین حدی از رقابت را ایجاد کند تا خود را از سلطه طرف قویتر برهاند؛ اما اگر ایران کنترل انحصاری نفت، گاز و صنایع پتروشیمی خود را به چین واگذار کند، نمیتواند هیچ حرفی در برابر اقدامات صورت گرفته داشته باشد.◄
جانسختی توهم سوسیالیسم «دموکراتیک» تغییر هویت در برابر فاکتها همیشه با بحران روانی همراه است. برای مثال، پذیرش این که سوسیالیسم با چهرهء انسانی یک توهم است، برای کسانی که زندگی خود را در این راه گذاشتهاند، عواقب روانی ناخوشایندی دارد. احساس این که دورهء بزرگی از عمر خود را در خدمت هدفی بودهاند که در صورت تحقق آن در یک کشور، فاجعه برای مردم به بار میآمد، آسان نیست. آن چپی که نظام شوروی یا چین یا کوبا را بهشت برین میشمرد و در راه آنها حاضر به هرگونه فداکاری بود، زمانی که درمییابد که در خدمت جهنم بوده است، میباید توان روانی ویژهای از خود بروز دهد تا بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد.◄
جناب موسویان، شما و همقطاران تان چگونه شاهزاده رضاپهلوی و شخص محمدرضاشاه فقید را مسبب تیره روزی های کنونی می دانید در حالی که در حال آبیاری نهال اهریمنی جمهوری اسلامی بودید؟ چگونه است که رهبر سیاسی جبههء ملی در پاییز سال ۵۷ به دیدار شاه می رود و راجع به پذیرش نخست وزیری شروط می گذارد و حال آنکه پس از آن به دیدار خمینی رفته و با اعلام یک بیانیه سه ماده ای در دام خمینی می افتد و حکومت پهلوی را غیر قانونی اعلام می کند؟ آیا این موضوعات جای انکار دارد؟ آیا با خود اندیشیده اید ممکن بود با اعلام عدم همراهی جبههء ملی با خمینی و روشنگری از نقش ملاها در تیره روزی مردم شاید اتفاقات سال ۵۷ به نحو دیگری ادامه می یافت؟◄
راهبردی برای گذار به دموکراسی در ایران شماری از نظریه پردازان انقلاب های اجتماعی - سیاسی وجود همزمان شرایطی معین، یعنی بحران اقتصادی اجتماعی در کشور، عدم موازنهء مالی دولت، انزوای بین المللی رژیم در عرصهء بین المللی، بی اعتباری ایدئولوژی حکومت و محبوبیت گفتمان جایگزین و تفرق و پراکندگی الیت سیاسی حاکم را شرایط لازم برای وقوع یک انقلاب اجتماعی سیاسی در هر کشور دانسته اند. اما ایجاد شرایط کافی برای وقوع انقلاب اجتماعی - سیاسی در چنین وضعیتی منوط به حل معضل اقدام جمعی مخالفان، با ایجاد یک رهبری توانمند در اپوزیسیون، و خنثی کردن دستگاه سرکوب رژیم است. ◄ |