|
---------------------------- ------------------------------ ----------------------------- |
||||
جامعهء
خودرُو، گرایش های طبیعی، و گرایش های انسانی گوهرِ خودکامهء انسان، زمینه سازِ بسیاری از گرایش های ناسازِ دیگر، مانندِ خاک و خون پرستی، قبیله گرایی، دیگری ستیزی و از بیگانه گریزی ست. هرجا که قومی، قبیله ای و یا گروهی با هم زندگی می کنند و با یکدیگر گرفت و دادِ اجتماعی دارند، این گرایش ها خودبخود در میان مردم پدید می آید و به نابرابری و حق کُشی و آزار دیگران و گاه جنگ با آنان کشیده می شود. این گونه است که فرهنگِ جامعهء خودرو، آینهء تمام نمای خوی جانوری انسان شده و خودبخود قانونِ جنگل در آن حاکم می شود. ◄
...پنداری هر کس، در زندگی، به نوعی بدشانسی می آورد. در مورد فدوی اما میزان این بدشانسی ها سر به فلک می زند! فلذا پرداختن به تک تک آنها "مثنوی هفتاد من کاغذ شود" لکن، برای خالی نبودن عریضه، به فقرهء تازه ای از آنها، البته به اجمال و اختصار، در پی اشاره کرده و عرض می کند که فدوی بر این باور است که خودش شخصاً، بقول خاج پرستان در زمان و مکانی نامربوط و نابهنگام نزول اجلال فرموده است وگرنه چنانچه در زمان و مکان درست به ثمر می رسید، استاد ادبیات اش، برادر سعید حدادیان می بود، نه دکتر ذبیح الله صفا، خالق تاریخ ادبیات ایران!..◄
آرشیو سکولار دموکراسی 1◄ 2◄ آرشیو ایران فردا◄ پلی لیست های تلویزیون میهن ◄
آنچه تا به امروز تحت عنوان تحصیلات به خوردمان دادهاند، تمام آنچه تحت نام روالهای آموزشی در مدارس و دانشگاهها بهمنزلهی هنجار و استاندارد تلقی شده است، بیشتر از اینکه به آزادسازی قوای خلاق زندگی نظر داشته باشد، معطوف به ناتوانکردن یکطرفهی قوای ذهنیست که نتیجهاش تبدیل تودهای به موجودات ناکارا براساس ارزشهای تکانرژیسالار است. نظامهای آموزشی انسان سالم را از کودکی تحویل میگیرند و طی فرایندی مستمر از سنین کودکی تا ورود به دنیای کار بیمار تحویل میدهند.◄
«حجاب» را که کنار بزنیم…شیرین کریمیفاطمه مرنیسی، جامعهشناس برجستهء مراکش (1940-2015)، در کتاب «فراسوی حجاب»، به طور خاص، و فقط، به مفهوم «حجاب» نمیپردازد، بلکه منتقد ساختارهای ریشهدار در جهان اسلام است. در واقع او در تمام آثارش به مسئلهء «حجاب» نیز در کنار سایر مسائل میپردازد. او در «فراسوی حجاب»، در مقام اندیشمندی انتقادی، به مسائلی میپردازد که زیست روزمرهء زنان و مردان مسلمان در دل آنها میگذرد.◄
چرا استادیوم اصلی ایران را بهسرعت خراب کردند؟ فقط ۲۰ دقیقه به برگزاری نشست خبری تیمهای پرسپولیس و آلومینیم اراک بعضی از خبرنگاران مطلع شدند که استادیوم آزادی امکان پذیرش تماشاگر ندارد. روز بعد اوضاع حتی بدتر هم شد؛ عکسی در شبکههای اجتماعی همهگیر شد که نشان میداد در فاصله کمتر از ۲۴ ساعت بخشهای عمدهای از سکوهای این استادیوم و سرویسهای بهداشتی تماشاگران و همینطور بازیکنان و داوران برای «بازسازی» تخریب شدهاند.◄
سلیگمن روزی 3 بار به این قفس شوک می داد. سگ ها وقتی شوک رو می دیدن پاشونو رو پدال فشار می دادن اما در قفس باز نمی شد. اونها خودشون رو به درو دیوار میزدن اما خیلی زود فهمیدن که پدال کار نمی کنه و باید وسط قفس بمونن و به جای اینکه خودشون رو به درو دیوار بزنن، شوک رو تحمل کنن. بعد از یکماه سلیگمن، این 10 تا سگ رو پیش 10 تا سگ قفسی که پدال اش کار می کرد برگردوند. و حالا به قفسی که 20 تا سگ داخلش بود شوک وارد کرد. فکر می کنید چی شد؟◄
سالمرگ مهسا و طراحان حادثهء شاهچراغ نکته جالب توجه در این نمایش تهوع انگیز، آن چادر خونی و افتادن چهلم قربانیان این نمایش، همزمان با سالمرگ زنده یاد مهسا امینی است. جمهوری اسلامی و سردار قاآنیِ «پپه گلابی» اش از همان آغازی که این طرح را با همکاری داعش پیاده کردند، فقط تنها هدف شان تحت الشعاع قرار دادن سالمرگ مهسا امینی است؛ تا به خیال خود به بهانه قتل چند قربانی بی ارزش برای نظام، بتوانند اربعین سیاسی دیگری را برای رسیدن به اهداف کثیف خود تعزیه گردانی کنند، اما ابلها، این نسل زیبا و غول هایش جملگی بزرگ شده اند و قد کشیده اند.◄ |
دربارهء اعلامیهء فاشیست های کرد چند لحظه پیش فراخوان چند جریان سیاسی کرد را در سایت اخبار روز خواندم و ضدیت فراخوان با دموکراسی خواهی و وحدت مردم ایران در سالگرد قتل حکومتی ژینا مهسا امینی را محکوم می کنم. این گروه ها در خود کردستان نیز، با لات بازی، کسانی را که با جدایی طلبی شان مخالفند تهدید می کنند واز روز اول «جنبش مهسا» حتی برادر زنده یاد ژینا مهسا امینی را، که از وحدت مردم ایران به روشنی حمایت کرد، تهدید کردند و بعد هم حتی مادر مهسا را به دلیل بیان وحدت طلبی مردم ایران تهدید کردند. اما این لات بازی های فاشیستی نمی تواند آینده ی ایران را بسازد و برای ما دموکراسی به ارمغان نمی آورد. از دوستان آنارشیستی که با این جریانات در داخل و خارج کشور همکاری می کنند تقاضا دارم این حقایق را زیر فرش نزنند.◄
دانشگاهیانِ مسئول یا پیاد هنظام قدرت؟ همزمان با موج تازهء تحدیدها و برخوردهای امنیتی و حذفی در فضای دانشگاهها، اکنون فرصت مناسبی است برای پرداختن به موضوع نگران کنندهء اخراج اساتید دگراندیش و مؤثر، بهویژه درحوزهء علوم انسانی؛ موضوعی که اگرچه در جای خود و بهتنهایی شایستهء توجه و حساسیت بالایی است اما در مقطع کنونی، بخشی از پروژهء بزرگتری است که نهاد دانش و دانشگاه را هدف قرار داده است. در این مختصر، به این مسئله در سه بخش، «مسئولیت اساتید دانشگاه»، «پیشینهی حذف اساتید دانشگاه» و «خطاب به اساتیدی که ماندند» می پردازیم.◄
«پنجاه و هفتی» یعنی چه و کیست؟ اگر «پنجاه و هفتی» به همهء کسانی اطلاق شود که به نحوی و تا مرحلهای نسبت به فاجعه ۵۷ حسن نظر داشته یا در آن شرکت کردهاند، صرفنظر از دیدگاه کنونی آنها، آنگاه باید از کارگران صنایع نفت گرفته تا مبارزی چون «منوچهر بختیاری»، پدر زندهیاد پویا بختیاری، را به صلابه کشید. یعنی کسانی که در سمت درست تاریخ ایستادهاند و بسیار بیش از پارهای از هواداران «سامانهء پادشاهی»، نظیر سعید سکویی، دیروز و امروز هزینه دادهاند و مورد احترام مردم ایران هستند، و بدون شک شلیک به آنها جز شلیک به پای جنبش نیست.◄
نگاه متحول مارکس و انگلس به ناسیونالیسم رابطهء مارکسیسم و ناسیونالیسم آشفته است. مارکسیسم ضمن آنکه از لحاظ نظری میکوشید تا ناسیونالیسم را همچون محصول گذرای سرمایهداری رد کند، در عمل اغلب از جاذبهاش بهرهبرداری و از مجموعهی گستردهی نهادی ناسیونالیسم استفاده کرده است. گفتوشنود دشوار و پردستاندازِ این دو پیکربندی ایدئولوژیک تا حد زیادی ریشه در کارل مارکس و فردریش انگلس دارد که از ارائهی اظهارنظری قطعی دربارهی مسئلهی ملیّت غفلت کردند. مقالهی کنونی سیر تحول مفهومبندی مسئلهی ملیّت را از نظر مارکسیسم دنبال میکند.◄
به برساختِ «زن – زندگی – آزادی» روند انقلابی جاری در فاز «زن – زندگی – آزادی»، ترجمان سیاسی خود را در سکولار دمکراسی بروز داد. عمدهء معیار سنجش سکولاریسم و لائیسیته در ایران، همانا آزادی زن از قیود مردسالاری و پدر سالاری تبلور در جمهوری اسلامی دارد. زایایی و بالندگی سکولاریسم در هرجایی سنجیدنی با عمده گرهگاه رهایی است و مثلاً در انقلاب کبیر فرانسه با رهیدن از سلطهی کلیسا (لائیسیته)، در ایران کنونی اما دگرگونی فمینیستی در موقعیت حقوقی زن چه در رابطه با دولت و چه فرهنگ عمومی«زن – زندگی – آزادی» بار عمیق آزادیخواهانه و دمکراتیک داشت و دارد؛ زیرا نافی جوهر تبعیض است و بدیل اثباتی در قبال تبعیض.◄
رضایت در یک جامعه عادی مبتنی بر منطق دموکراسی با رضایت در جامعهای که بهتازگی انقلاب کرده است، تفاوتی دارد و این خود باب موضوع دوم را میگشاید. در جامعه انقلابی، مردم «انتظارات» افزون بر رضایتهای شخصی دارند؛ انتظاراتی جمعی برای ساختهشدن یک جامعه اخلاقی آرمانی. بر این منوال، نرخ شکاف طبقاتی و میزان دروغ و... باید از همهجا کمتر باشد. گویی جامعه انقلابی انتظار دارد بهواسطه انقلابی که رقم زده است لااقل تا دو، سه نسل الگویی آرمانی از زیست جمعی را تجربه کند. بنابراین علاوه بر «رضایت» که منطق حاکم بر آن علیالاصول فردی است، منطق «انتظار» نیز وجود دارد که افق آن جمعی و کلی است◄.
این مطلب نوشته نسبتاً بلندی است در قالب یک پروندهء پی.دی.اف که در آن نویسنده داستان ضحاک ماردوش را با آنچه در نیم قرن اخیر در ایران اتفاق افتاده، جزء به جزء و منزل به منرل، مقایسه و بازگو کرده و در عین نشاندادن عطمت کار فردوسی بزرگ، کاشفانه قوانین حکومت و سیاست را از آن متن استخراج کرده و نشان می دهد که قوانین جامعه شناسی سیاسی در همه جا و همه وقت چاری و ساری هستند. شما را به خواندن این نوشتهء جالب دعوت می کنیم.◄
ملاحظاتی پیرامون کادرسازی و تشکیلات در دموکراسیها نیز، وجود آلترناتیو ضرور است زیرا نبودش، هم دموکراسی را با خطر انحطاط و انحلال روبرو میکند و هم جامعه را گرفتار خطرهای بزرگ میکند. بدینقرار، هر جامعهای نیاز به کادرهای حقوندی دارد که الگو و جهتیاب “تغییر کردن” باشد. از همین منظر بایسته است هم جهت تحول و هم هدف با آن در ایجاد جبهه و کادرهای حقوند، جامعههای کوچک را الگو بسازند تا بسیار زود انسانهای بیتفاوت به انسانهای فعال و دگرگونساز بدل شوند و کوشندگان برای گذار از جامعه استبدادی به جامعه مستقل و آزاد، پر شمار و آلترناتیوی توانمند گردند و این گذار را ممکن گردانند.◄
شب درازی هم هست که روزی از پیِ آن برنیاید؟ نامهء بوریس کاگارلیتسکی از زندان در مجموع میتوان زندگی کرد. تنها پرسش این است که این وضعیت چقدر ادامه خواهد داشت. اما این فقط مشکل من نیست. میلیونها نفر در سراسر کشور به همین فکر میکنند. ما سرنوشت مشابهی داریم، مهم نیست کجا یا در چه شرایطی هستیم... به نظر میرسد تجربهء سالهای گذشته چندان جایی برای خوشبینی نمیگذارد. اما تجربهء تاریخی در کل بسیار غنیتر است و زمینههای بیشتری برای انتظارات مثبت فراهم میکند. آنچه را که شکسپیر در مکبث نوشت به یاد دارید؟ «شب درازی هم هست که روزی از پیِ آن برنیاید؟»◄ |
برنامه یکشنبه 19 شهریور 1402 - 10 سپتامبر 2023 9 صبح کالیفرنیا- 6 عصر اروپای مرکزی 7.5 شب ایران
موضوع: 19 شهریور روز «سکولار دموکراسی ایران» در آستانهء سالگرد جنبش مهسا
سخنران: اسماعیل نوری علا
مدیر جلسه: عباس دانشور
پيوندهای جنبش:
سایت
حزب سکولار
دموکرت
ايرانيان مجموعه «برای یک زندگی معمولی...»
کنگرهء سالانهء سکولار دموکرات ها
اعلاميه
دربارهء
جايزهء صلح
نوبل بیانیهء جدایی کامل حکومت ومذهب
موانع فرهنگی شکوفائی نظام اجتماعی ایران از دیدگاه تفکر سیستمی مهندس جمشید قراجه داغی در گفتگو با اسماعیل نوری علا https://www.mehripublication.com/
سه کتاب برای دانلود رايگان نوشتهء اسماعیل نوری علا
زندگی و روزگار مصطفی کمال آتاتورک نوشتهء «لرد کین راس» ترجمهء اسماعیل نوری علا
خرید از انتشارات فروغ - کلن آلمان
|