نهادینه
شدن سکولار دموکراسی ایران
منوچهر يزديان
سکولار دموکراتهای مستقل میبایست تشکیلات منسجم خودشان را داشته
و از این راه با سایر گروهها و احزاب به همکاری عملی برای
برقرار حکومتی سکولار و دموکرات در ایران برسند. ایجاد این تشکیلات
از طرفی مواضع سیاسی، اجتماعی و حقوقی سکولار دموکرات های مستقل
را منسجم و روشن تر خواهد کرد و، از سوی دیگر، اگر افراد مستقل
جنبش به دلیل حضور و شرکت سازمانها و احزاب در جنبش تا کنون مجبور
به تعدیل نظریات شان بودهاند، با تشکیل دادن نهادی مستقل،
میتوانند مستقل از دیگران راهکار و چشمانداز روشنتری برای جنبش
سکولار دموکراسی و آیندهی ایران ارئه دهند.
نامهء سرگشاده به مجمع عمومی سازمان ملل دربارهء «برجام»
رضا پهلوی، رئيس شورای ملی ايران برای
انتخابات آزاد
بی
گمان، تغییر یک نظام سیاسی در هر
کشوری موضوعی داخلی
ست
که باید به دست خود مردم آن کشور
و
بدون مداخلهء
نیروهای خارجی صورت گیرد. ولیکن پشتیبانی جهان آزاد از یک گذار صلح
جویانه، دمکراتیک و گیتی گرا در ایران،
و پشتیبانی از کنشگران آزادی خواه ایران، در راستای صلح و امنیت
جهانی خواهد بود. هم اکنون زمان آن رسیده است که نمایندگانِ ملت
های آزاد، در پشتیبانی از مردم ستمدیده ایران، به انعکاس اعمال
جمهوری اسلامی بپردازند. ما از شما می خواهیم که از حقوق مشروع
مردم در حاکمیت و تعیین سرنوشت خودشان به دست خودشان پشتیبانی کنید.
نامه سرگشاده به اعضای کنگرهء
آمريکا
دکتر محمود مرادخانی،
خواهرزادهء علی
خامنهای
نتيجهء
نهايی پروسهء
تصويب برجام هر چه باشد، از شما
عاليجنابان درخواست دارم که به اين نکته توجه کنيد
که مخاطبين شايسته در جامعهء
ايرانی آنهايی هستند که با باورهای سکولار دموکراسی تماميت نظام
ولايت فقيهی را به زير سئوال میبرند و در توهم
اصلاح آن نيستند...
[موافقان برجام]،
در برابر استدلالات موجه مخالفين تسامح
با اين رژيم، بهانه برتر بودن «ديالوگ» را بکار
میبرند. بديهی است که همواره ديالوگ برتر
است و
هيچ انسان دوست و مدافع حقوق بشری نيز به زبان جنگ
سخن نمی گويد. اما پرسش مشخص ما اين است که :
ديالوگ با چه کسی و يا با چه رژيمی؟
فرجام
برجام!
شهباز نخعی
سخنان سید علی خامنه ای در دیدار با سران سپاه پاسداران در تاریخ
بيست و پنج شهریور است، چکیده علائم بیماری ای است که با ذات و
ساختار نظام ولایت مطلقه فقیه عجین است و اگر با انحلال و ازبین
رفتن این نظام پلید درمان نشود، دور و دیر نیست که کشور را حتی با
خطر فروپاشی و ازبین رفتن یکپارچگی آن روبرو کند. جلوه بدیهی و
غیرقابل لاپوشانی این خطر را می توان در تقابل و تضاد آشکار قدرت
تعیین کننده و تصمیم گیری – رهبری – از یک سو و قوه اجرایی یا به
قول سید محمد خاتمی "تدارکاتچی" ازسوی دیگر دید.
تجسم اصلاح طلبانهء يک ايرانِ سکولار!
اسماعيل نوری علا
کتاب در دست انتشار «ايران سکولار؛ سال
1429» نشان می دهد که اصلاح طلبان از هم اکنون پذيرفته اند
که آيندهء حکومت در ايران (چه در 1395 و چه در 1429) شکلی از
سکولار دموکراسی خواهد بود و، در نتيجه، از هم اکنون به فکر تجسم
آن فردا و پاسخ دادن به اين پرسش افتاده اند که: «اگر
نظام حکومتی جمهوری اسلامی در ایران به
پایان برسد، چه می شود؟»
در اين کتاب آرزوی اصلاح طلبان آن است که اين «تغيير گريز ناپذير»
را خودشان مديريت کنند و به اين دليل همزمانی «انتخاب يک رئيس
جمهور تغيير طلب» و «مرگ ناگهانی ولی فقيه» و دامن زدن به «تظاهرات
مسالمت آميز مردم» را بهترين فرمول برای از دست نرفتن کنترل اوضاع
می دانند. ◄
فايل
صوتی
◄
تصويری
|
◄
فايل پی.دی.اف
◄
مردم ایران اسلام و دین را از زندگی اجتماعی
خود
جدا میکنند
گفتگو با
رابرت فوکس
به نظر من فرهنگ غربی در ایران حاکم است. به نظر من خیلی از
مردم ایران غربی فکر میکنند،
مثل ما. ایران در خاورمیانه نه مثل عربستان
است و نه پاکستان. این کشور تعریفی مستقل برای خود
دارد.
برای من بسیار جالب بود که مردم ایران اسلام و دین را از زندگی
اجتماعی خود
جدا میکنند و به نظر من خط روشنی میان دین خود به
عنوان موضوعی شخصی و زندگی اجتماعیشان
دارند. من انتظار نداشتم که پایه و شیوهء
استدلال آنها در
این زمینه اینقدر شبیه ما باشد. از آن گذشته جدایی
میان جامعه و حکومت هم برای من بسیار جالب
بود، اینکه اغلب میشنوی "ما" مردم و "آنها" که منظور
حکومت است.
عبدالله گنجی
حضرت امام اصرار داشتند كه اگر محتوا (ماهيت حقيقيِ)
ما اسلامي نباشد، حكومت ما همان حكومت طاغوت است و
فلسفه قيام لله به كلي زير سؤال است. وقتي
مشاوران رئيس جمهور مفاهيم كاربردي غرب همچون
«توسعه» و «دموكراسي» را جايگزين «پيشرفت» و
«مردمسالاري» مينمايند و لازمهء دموكراسي
(مردم سالاري) را ليبراليسم ميدانند و حزب رسمي كشور، كه از
قضا خود را وارث دولت مستقر ميداند، صد و هشتاد
درجه برخلاف ديدگاه امام، ليبراليسم را
فرياد ميزند و وقتي رئيس جمهور محترم، در كسوت روحانيت،
قانوني را كه با اكثريت نمايندگان همين ملت و توسط
حقوقدانان و فقها با شرع و قانون اساسي
انطباق داده شده است لازم الاجرا نميداند، آيا نميتوانيم
بگوييم صداي پاي عرفي گرايي در عرصه حاكميت به گوش
ميرسد؟