تأسيس: 14 امرداد 1392،  در نخستين کنگرهء سکولار دموکرات های ايران  (همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه)    |   ناشر: نهاد هماهنگی جنبش       سردبير: اسماعيل نوری علا  

ما با مذهب و عقيدهء هيچکس سر دعوا نداريم اما حضور مذهب و ايدئولوژی هيچکس را در قانون اساسی و نهادهای حکومتی  نمی پذيريم.

همچنين، از آنجا که حکومت اسلامی مسلط  بر ايران را قانونی نمی دانيم، طبعاً، در خارج کشور، از آن مطالبه ای هم نداريم؛

و به همين دليل قرار نيست  نام هيچ يک از اعضاء جنبش در زير نامه هائی که خطاب به گردانندگان رژيم نوشته می شوند ديده شود.

اما، در عين حال، ما از همهء مطالبات بر حق هموطنان داخل از غاصبان حکومت مسلط بر کشورمان حمايت می کنيم

پيوند به پايگاه رسمی کنگرهء سالانهء سکولار دموکرات های ايران

 

چهارشنبه 20 و پنج شنبه 21 آبان ماه 1394 ـ  11 و 12 نوامبر 2015 

 

جستجو در سايت

تماس با سردبير

آرشيو صفحات اول سايت

آرشيو کلی مقالات  

آرشيو بر حسب نام نويسندگان

بيانيه های سازمان های ديگر

گنجينهء «سکولاريسم نو»

ويدئوهای آموزشی

در اين پايگاه،

به احترام «جمهوريت»،

هر کجا سخن از حکومت

 مسلط  بر ايران پيش آيد،

 واژهء «جمهوری» به

 «حکومت» تبديل می شود.

پيمان نامهء عصر نو

نهاد هماهنگی جنبش

اساسنامه

هيئت دبيران

  شورای مشاوران جنبش

برگ تقاضای عضويت

ای ميل:

iranian.sdmcc@gmail.com

باشگاه لوس آنجلس

باشگاه هلسينکی

کنگره سکولار دموکراتهای ايران

در فروردين ماه 1392 چند تن از معتقدان سکولار دموکراسی بر آن شدند تا، در 14 مرداد آن سال، که صد و هفتمين سالگرد انقلاب مشروطه ايران بود، با کمک مالی عده ای از هواداران، امکان گرد همائی ساليانهء گسترده ای را با نام «کنگرهء سکولار دموکرات ايران» فراهم آورند. بدين منظور سندی به نام«پيمان نامهء عصر نو» تهيه و بوسيلهء بيش از 150 تن از فعالان سياسی به امضاء رسيد و بر بنياد آن نسبت به به تشکيل کنگره های ساليانهء سکولار دموکرات های ايران اقدام شد.

پيوند به پايگاه رسمی کنگره

اعلاميهء جهانی حقوق بشر

و پيوند به يک ويدئو

به قلم حميد شوکت

ظهور ناگهانی یک «عکس خبری» با زیرنویسی «مشکوک»

پرستو فروهر

چیزی حمل می‌شود. چهار مرد گوشه‌های پتویی را گرفته‌اند و می‌برند. یکی از آنها اونیفرم به تن دارد. مرد دیگری که نقش مدیر را به خود گرفته، جلودار آنها شده است. انحنای پتو می‌گوید آن چیزی که برده می‌شود، جسم نرمی دارد. پارچه‌ی سفیدی از میان پتو بیرون زده که یک لکه‌ی تیره روی آن است. آنچه درون پتو حمل می‌شود و سنگینی آن شانه‌ی مردان را خم کرده است، از چشم دوربین مخفی مانده است. حرکت‌ها و حالت‌های این مردان، که گوشه‌های پتو را گرفته‌اند و پشتشان به ماست، تنها گویای وضعیتی عادی به هنگام حمل کردن چیزی ست. آنچه حمل می‌کنند انگار برایشان بی‌تفاوت است، می‌تواند هر چیزی باشد. چیزی را می‌برند که باید از آنجا خارج شود. نمی‌دانم درون آن پتو جسد مادرم را می‌برند یا جسد پدرم را.

این بار حمله به مجاهدین مقدمه چیست؟

سام قندچی

رهبران حزب توده، پس از آنکه راه همکاری حکومت اسلامی و روسیه را تحکیم کردند، خودشان دو سال دیرتر بازداشت شدند و آنهایی که نظیر فرج الله میزانی (جوانشیر) در زندان مقاومت کردند پنج سال بعد از دستگیری اعدام شدند. بنظر می رسد فاصلهء بین حمله به مجاهدین و سرکوب آنهایی که این بار راه همکاری حکومت اسلامی با آمریکا را هموار کرده اند کوتاه تر شده است... همکاری حکومت اسلامی با آمریکا در عراق و سوریه و نقاط دیگر خاورمیانه و حتی کنار آمدن در رابطه با مسأله هسته ای نظیر همکاری بر سر سقوط طالبان در افغانستان و سقوط صدام در عراق است و ابداً به معنی آزاد گذاشتن نیروهای هوادار آمریکا برای فعالیت سیاسی و مدنی در ایران نیست.

بی کاری های اشتغال زا!

اگرچه گوش مان چند دهه است به شنیدن اخبار منفی عادت کرده است (مثل کاهش تولید، پائین آمدن سطح رفاه و بهداشت عمومی، کاهش شدید میزان اشتغال، کم شدن کیفیت آموزش، کاهش درآمد سرانه، کاسته شدن از یارانه ها و هزار و یک کم و کسری دیگر) اما، در اين ميان، خوشبختانه، خبر رسیده که در بعضی امور اجتماعی (آن هم به همت اجتناب ناپذير امت همیشه در صحنه) به پیشرفت های چشمگيری رسیده و ترقی هم کرده ایم؛ مثلاً...

دربارهء محمد ملکی

برگرفته از سايت «توانا»

من پیرمردی هفتاد و هشت ساله و بیمار ولی برای تحمل هر حکمی آماده هستم زیرا هدفم مبارزه با ظلم و بیدادگری حاکمان و قدرت بدستان ایران بوده و هست و خواهد بود. به خدا و خلق تکیه دارم و از هیچ عقوبتی ترس ندارم و آرزویم ملاقات با شما و بیان حقایقی است از آنچه در سه دههء اخیر در ایران گذشته و ظلمی که بر این ملت روا رفته است. (از نامه‌ای سرگشاده خطاب به احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران)

می زنم به سیم آخر!
محمد نوری زاد 

پسرم، ما گذشته و آینده ی شما را بخاطر حفظ نظام سوختیم. چرا نگویم: بخاطرِ همین جمله ی غلطِ ” حفظ نظام اوجب واجبات است” چه زندگی ها که روفته نشده و چه دودمان ها که به باد داده نشده؟ این جمله ی ” حفظ نظام اوجب واجبات است” ناجوانمردانه ترین سخنی است که دست مأموران سپاهی و امنیتی را برای هر جنایتی در هر کجا واگشوده است؛ مأمورانی که حاضرند برای حفظ نظام شان به هر دروغ و به هر فریب و به هر خیانت و به هر کشتار و غارتی حریص شوند و نه تنها از جنایات شان احساس شرم نکنند، بل همزمان خود را نور چشمی خدا و مجاهدِ راه خدا بدانند. و من، عزیزم، اینگونه بودم با شما. که برای حفظ نظام، در حوزه ی کوچک خانواده، تا توانستم شما را آزردم و شأن و شخصیت شما را در سایه ی حفظ نظام به حاشیه بردم.

نتيجهء تطبيقی

حمیدرضا رحیمی

فدوی نمی داند که "دُژمن" چه اصراری دارد که بما تحمیل کند که ما افزون بر اعمال خداپسندانه ای چون سرکوب ملت، حبس و شکنجهء اهل اندیشه و فعالان حقوق بشر، معاذالله، در ویران کردن سوریه، قتل عام و آواره کردن چند میلیون از مردم آن نیز دست داشته و حتا سرمایه گذاری کرده ایم! آخر این چه مهمل خردمندانه ای ست؟ اینکه مقام معظم رهبری(ضپ) سال هاست که بدون اطلاع و اجازهء مردم، یک لولهء ارز فشار قوی، از جیب ملت یک لاقبای ایران سابق، به جیب ولیعهدِ حافظ اسد کشیده، و یا اینکه، افزون بر کمک های مالی، در تمام این سال ها، کمک های تسلیحاتی به سوریه نیز سرازیر بوده است، یا اینکه، برای محکم کاری، تتمهء دارائی های ملت را در معدهء سید حن نصرالله ریخته و  یا اینکه، برادران سپاه، عمودی به سوریه اعزام و افقی بر می گردند، که دلیل شرکت ما در فجایع سوریه نمی شود!

جنازه‌های بی‌خانمان و سنگِ گورهای شکسته

مهرداد امانت

خشونت عليه اجساد و گورها، به ويژه عمل غير عادی نبش قبر و سوراندن بقايای اجساد، گاه و بی گاه در قرن بيستم در ايران رخ داده، اما پس از النقلاب اسلامی در قالب گورهای دسته جمعی و هتک حرمتِ سازمان يافتهء گورستان ها، ابعاد جديدی يافته است. اين مقاله با بررسی مفهوم ارتداد و تحربه هاو جالش های نودينان بابی و بهائی در مراسم خاکسپاری در اواخر قن نوزدهم و اوائل قرن بيستم ريشه های خشونت گورستانی را می کاود.

آيا ايران آماده تغيير است؟

تحليل مجلهء تايم از ايرانِ سالِ 2015

باوجود اینکه دنیای سیاست ایران بسیار پیچیده و غامض است، اما در همهء این سال‌ها ما می‌توانستیم مسیر کلی امور را از نحوهء پوشش جوانان این کشور بیابیم. در این سال‌ها اين مسئله در جامعهء ایران از اهمیت بسزایی برخوردار بود... اما پرسش اینجاست که چه تغییری به‌وقوع پیوسته است؟ و چرا نحوهء پوشش جوانان دیگر دلیلی متقن و مطلق از عالم سیاست نیست؟ اگر لحظه‌ای درنگ کنيم به اصل قضیه پی خواهیم برد. تندروها دلواپس‌اند و تلاش دارند از نابودی امور جلوگیری کنند. از طرفی دیگر جریاناتی به‌مراتب بزرگ‌تر، که شامل جمعیت کثیری از جوانانی است که مشتاق به برقراری ارتباط با دنیای بیرون‌اند، بیشتر علاقه‌مند به قشر میانه‌رو معتدل هستند.

هزاران زمینه براى سرمایه‌گذاری و سود بردن وجود دارد

گفتگو  با على رشیدى، رئیس انجمن اقتصاد دانان ایران

گفتگوگر: روشنک آسترکی

اقتصاد ایران در سه دهه‌ء گذشته همواره روی خط بحران حرکت کرده؛ بحرانی که در سال هاى اخیر و همزمان با مناقشهء هسته ای ایران و غرب و وضع تحریم های اقتصادی آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل علیه این کشور به اوج خود رسید و زنگ خطرها را در تمام بخش های اقتصادی به صدا درآورد. اکنون با توجه به توافق هسته ای میان ایران و کشورهای گروه پنج بعلاوهء يک، بیشترین نگاه ها معطوف به آینده اقتصادی ایران است. در همین زمینه گفتگویی اختصاصی با دکتر علی رشیدی، اقتصاددان و استاد دانشگاه انجام شده است تا نظر او در مورد تاثیر توافق هسته ای بر آینده اقتصاد ایران و نحوه برون رفت آن از بن بست را روشن شود (سايت پايا مديا).

13 کرسی تا «سلطان رجب»!

شهباز نخعی

از دیدگاه رجب طیب اردوغان، "سمت و سوی جدید" روشن و آشکار است: سرکوب هر چه بیشتر و شدیدتر مخالفان، تغییر قانون اساسی و در پی آن تبدیل نظام حکومتی ترکیه از پارلمانی به ریاستی، تا آقای اردوغان بتواند با خودکامگی بر مسند "ریاست جمهوری مادام العمر" – و چرا نه موروثی – تکیه زند! اما آیا این رویا تعبیر می شود؟! آیا جامعهء ترکیه، که از میراث نیرومند سکولاریسم به جا مانده از مصطفی کمال آتاترک برخوردار است، به آسانی در برابر جاه طلبی های مستبدانه رجب طیب اردوغان کوتاه می آید و اجازه می دهد که رویای او در مورد احیای امپراتوری عثمانی تحقق یابد و با کسب به هر قیمت سيزده کرسی مورد نیاز به «سلطان رجب» تبدیل شود؟!

متن نامهء سه امضائی به محمدرضا شاه در 22 خرداد 1356

کریم سنجابی ـ شاپور بختیار ـ داریوش فروهر

تنها راه بازگشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگنا‌ها و دشواری هایی که آیندهٔ ایران را تهدید می‌کند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیاء حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیهء جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات و اجتماعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.

به یاران و همرزمان سابقم در جبههء ملی ايران

یک نامهء تاریخی از شاپور بختيار

يادداشت داريوش مجلسی: این نامه را در میان مقالات و نامه هائی که از زمان فعالیت ام در نهضت مقاومت ملی داشتم پیدا کردم و نمی دانم آیا تاکنون انتشار بیرونی داشته یا نه. متءسفانه تاریخ آن مشخص نیست ولی تا آنجا که حافظه ام یاری می کند باید چهار سال بعد از آغاز فتنهء خمینی باشد. در این نامه، دکتر بختیار یکبار دیگر کوشش میکند تا یاران سابق خود را متوجه انتخاب وحشتناکی بنماید که آنها در یک بزنگاه حساس تاریخی نموده اند، به این امید که شاید در کنار هم، در چهار چوب نهضت مقاومت ملی ایران، مبارزه علیه رژیم تازه پای خمینی را شدت بخشند. با کمال تاسف این نامه وی بدون جواب ماند. یادش گرامی.

از انتخابات اسفند ماه تا نقش رسانه ها

حسن اعتمادی

گفتگوگر: سعيد بهبهانی از تلويزيون ميهن

ضرورت تشکیل نیروی آلترناتیو

مهدی مؤيدی ـ حسن اعتمادی

در برنامهء تلويزيونی آوای مردم

فسادِ فرهنگ و فرهنگِ فساد

ناصر فکوهی

فرهنگ فساد به معنای ساختارمند شدن فساد به‌مثابه «پدیده‌ای متعارف» و از آن بدتر، ارزش‌یافتن ساز و کارهای فساد برانگیزی به‌مثابه نوعی «زیرکی و مهارت» در جامعه است. خودنمایی و نوکیسِگی در جامعهء ما روز به ‌روز در حال نهادینه‌تر شدن و تبدیل‌شدن به ساختار ثابت فرهنگ فساد هستند. گمان می‌کنیم هر اندازه قوانین بیشتر و سخت‌گیرانه ‌تری تصویب و آنها را با شدت بیشتری اجرا کنیم، می‌توانیم فساد و فرهنگ اش را به عقب برانیم. اشتباه دقیقاً در اینجاست! خود فساد از این‌گونه حرکت‌ها تغذیه می‌کند و قدرتمند‌تر می‌شود.

 
         

کنگره سکولار دموکرات ها

 

© 2015 ـ Iranian Secular Democracy Movement - iraniansdm@gmail.com - Fax: 509-352-9630

 

HHHH                                         99999