ایدئولوگ «روسیهء
بزرگ» در قم
محمدرضا یزدان پناه
«بینهایت
خوشحالم که به مقر اصلی مبارزه با مدرنیته آمدهام. من زندگی خودم
را وقف این مبارزه کردهام زیرا برای من مدرنیته یعنی شیطان».
این را الکساندر دوگین گفته؛ کسی که او را برخی در سالهای گذشته
«ایدئولوگ» و «مغز متفکر» ولادیمیر پوتین توصیف کردهاند؛ در دیدار
با آیتالله محمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در قم.
دوگین اگرچه در شهر مذهبی قم در ایران، از مدرنیته به عنوان
«شیطان» نام برده اما خود او کسی است که برخی از رسانهها و
صاحبنظران جهان غرب، دیدگاههایش را «شیطانی» و «فاشیستی» توصیف
میکنند.
دکتر محمد ملکی
دربارهء سکولاريسم
محسن بهزاد کريمی
در برنامه ای از تلويزيون ميهن
ایران در آستانهء
انقلاب سوم
مهران اميراحمدی
تمام
شرایط و مواد شکل دهندهء
یک انقلاب کبیر، دموکراتیک و انسان محور هم اکنون در بستر جامعه
ایران موجود می باشد.
مهمترین مواد تشکیل دهندهء
یک
چنين
انقلابی
عبارتند از:
نارضایتی عمومی- نابرابری اجتماعی و اقتصادی- تبعیض- شکل گیری
گفتمان جایگزین- گرایش به آزادی در سطح افکار عمومی- هرج و مرج
سیاسی و اجتماعی- انزوای ایدئولوژیک و سیاسی در سطح جهانی... و
رهبری. اگر دقت کرده باشید تمام شرایط نام برده برای شکل گیری یک
انقلاب در بطن جامعه ایران وجود دارد به جز یک
«مجموعهء
رهبری منسجم».
روزگار عبرت!
رفسنجانی
و خامنه ای می توانند تا دل
شان می خواهد جدل و مناقشه کنند و باکی هم نداشته باشند که چه بر
سر مردم درمانده و پریشانی می آید که باید چوب ندانم کاری و جزم
اندیشی های آنان را بخورند. اما، چه "روزگار گفتگو"
باشد و چه "روزگار موشک" – یا هر
دو-، در یک چیز تردید نمی توان کرد و آن این است که،
به شهادت سیلی ها و تودهنی هایی که مردم ایران در
هر فرصت و مناسبت به سید علی خامنه ای زده اند،
و با درس گیری از سرنوشت خودکامگانی چون صدام حسین، معمر قذافی و
بشار اسد، روزگار بیش از آن که روزگار "گفتمان" یا "موشک" باشد،
روزگار عبرت است!
نقد
پذیری کلید
اتحاد اپوزیسیون و پایان دعوای بیهوده
است
باران بهاری
یکی از آشکارترین تفاوت
های ایرانیان و کلیه کشورهای خاورمیانه با
کشورهای اروپایی فرهنگ نقد
پذیری است. در اروپا کسی از نقد و حتی تخریب نمی
ترسد. حتی می توان زشت ترین کاریکاتور را برای پاپ و یک رئیس جمهور
کشید و
کسی هم بخاطر این نقد و مسخره کردن به زندان نمی افتد. زمانی
که از یک مقام
بلندپایه نقدی انجام بگیرد، یک پاسخ مستدل به آن نقد “پایان”
ماجراست. نه
کسی تهدید می شود و نه فحاشی و هرج و مرجی ایجاد می شود. تنها هرج
و مرج
انجام گرفته در کشورهای اروپایی از طرف مهاجران خاورمیانه ای است!..
چرا گرامیان طرفدار مصدق و بختیار و شاه پس
از
شصت
سال هنوز با هم دعوا دارند؟ آیا مقصر شاه است؟ یا مصدق؟ یا بختیار؟…
نه دوستان! این ما هستیم که مقصریم.
دربارهء يک تشکل جديد سکولار
توضيح جنبش سکولار دموکراسی ايران
اخيراً مطلع شديم که برخی از اعضاء «شورای ملی ايران» دست به تأسيس
حزبی به نام «حزب سکولار ايران» زده و استقرار سکولاريسم در ايران
را وجههء همت خود قرار داده اند. جنبش سکولار دموکراسی ايران که در
ده سال گذشته در بر گيرندهء هرگونه کوشش سياسی و اجتماعی ناظر بر
گسترش سکولاريسم و دموکراسی بوده است همواره از هرگونه تلاش در
راستای تشکيل سارمان های مختلف سکولار دموکرات استقبال کرده و می
کند و اميدوار است که اقدامات و فعاليت های اين حزب نيز، که اغلب
گردانندگان اش را هنوز به درستی شناخته نيستند، براستی در راستای
تقويت موازين سکولار دموکراسی در ايران و انحلال قطعی حکومت
فاشيستی - مذهبی کنونی عمل کنند.
مرگ چپ اسلامی در ایران:
چگونه انتخابات به اصلاحگرایان صدمه زد؟
ر. تکیه و ر. م.
جرکت
ترجمهء
امیر حسین آمویی
شگفت این که سقوط جنبش اصلاحات میتواند مرادف شوم هزیمت جمهوری
اسلامی باشد. همچنان که اسلامگرایانِ
شدیداً متأثر از مارکسیسم و جامعه شناسی چپگرا به سوی مخالفت تحمل
پذیر روان شدهاند، رژیم مذهبی نیز به کرات به زیان خویش تقسیم
گشته است. تا زمانی که اصلاح طلبانی فعال و چپگرا در پس زمینه
لنگان حرکتی داشتند، در دل
های مردم هم این امید بود که رژیم بتواند از طریق فرایندهای قانونی
خود گامهایی به سوی لیبرالیزم [و آزادی] بر
دارد. روزگاری انتخابات مسأله ی مطرحی بود. زمانی مردان شجاعی عزم
جزم کرده بودند تغییری ایجاد کنند و قدرت را بر دوش بگیرند. اما
اکنون آن اصلاح طلبان تبدیل به حیوانات دست آموزی شده اند که پس
مانده ی اقتدارگرایان را سق میزنند.