در
جریان تلاش هایی که برای نجات آرامگاه کوروش بزرگ می شد، کارشناسان پشتیبان
بنیاد میراث پاسارگاد در ایران، با روش هایی علمی و مستند توضیح می دادند که
آبگیری سد سیوند، و اصولاً سد سازی های بی رویه ای که به سرعت و بدون هیچ
پشتوانه عملی در همه جای خاک ایران به راه افتاده، نتیجه ای برای کشاورزی
ایران ندارد، بلکه تالاب ها و رودخانه و دریاچه های ایران را نابود خواهد
کرد؛ در مقابل، کار مسئولین و وابستگان جمهوری اسلامی فقط انکار بود و، با
دروغ و تهدید و اتهام زنی، سعی در خاموش کردن صدای معترضین داشتند...◄
وحشت شدید مقامات اسلامی و
همکاران شان
سام قندچی
مفقود
شدن سعید مرتضوی به موضوعی شوخی در محافل اپوزیسیون ایران تبدیل
شده، اما وحشت مقامات جمهوری اسلامی از زندان افتادن در شرایط حاضر در ایران،
هراسی بسیار جدی است. هنگام انقلاب
پنجاه و هفت
برخی مقامات رژیم سلطنتی توسط همان رژیم به زندان افتادند و در پی انقلاب
نتوانستند فرار کنند و بعد هم توسط رژیم تازه اعدام شدند؛ این واقعیت برای
بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی تجربه ای زنده است و گفته می شود دلیل خروج
زیاد ارز در سه ماهه آخر سال
نود و شش
و افزایش شدید بهای دلار نیز به همین وحشت مقامات جمهوری اسلامی مرتبط است، و
پولهای خارج شده در ارتباط با همکاران مقامات معینی در داخل رژیم در بخش
خصوصی است یعنی کسانی نظیر بابک زنجانی، که البته هنوز به زندان نیافتاده
اند، و مشخصاً از برخی مقامات در قوه قضاییه نام برده می شود. قوه قضاییه با
پخش ویدیوهای مرتبط به تیم آقای محمود احمدی نژاد می خواهد این جریان خروج
ارز را مرتبط با به اصطلاح بهاریون جلوه دهد. سخنان روز گذشته آقای عباس
پالیزدار که مشخصاً در ارتباط با مفقود شدن سعید مرتضوی و به زندان افتادن
حمید بقایی از تیم دولت بهار آقای محمود احمدی نژاد بود، دقیقاً در همین
رابطه حائز اهمیت است. در مورد کشاکشی که با محمود احمدی نژاد در یکسال گذشته
بالا گرفته پیشتر مفصل بحث شده است (منبع).۞
خودمان را باید برای آینده ای چند احتمالی آماده کنیم!
رضا علیجانی
غالب
مردم ایران در جستجوی راهی برای تغییر وضعیت زندگی روزمره خود برخلاف فعالان
سیاسی، عمدتاً از عقل عملی (نه صرفاً عقل نظری) پیروی می کنند. از این منظر
چهار ابزار تغییر عبارتند از: یک- صندوق رای و تلاش برای بهبود نسبی فضای
سیاسی یا رفاه اقتصادی، دو- مطالبه گری صنفی و جنسی و قومی و... از طریق
سندیکاها و تشکل های مدنی، سه- اعتراضات خیابانی و چهار- اعتصاب؛ ابزاری که
تا کنون به صورت سراسری استفاده نشده است.
◄
برگزاری کنفرانس «مدیریت گذار از جمهوری اسلامی»
گزارش سايت اخبار روز
در این
کنفرانس محس سازگارا گفت: «وقتی صحبت از مدیریت گذار می کنیم به این معنی
نیست که یک جمع محدودی می خواهد بگوید حالا من مدیرم و از فردا همه به من گوش
کنید. اصلا چنین نیست. این کنفرانس هم آخر راه نیست؛ اول راهه.» مهرانگیز کار
گفت «اگر دوره گذاری در کار باشد مدیریت آن را باید به شورایی سپرد که هنوز
شکل نگرفته است». طبرزدی در پیام ویدئویی خود بر فقدان آلترناتیو تاکید کرد و
گفت: «از این ناحیه ضربات سنگینی بر جنبش واردشده است». رضا پهلوی در پیام
مکتوب خود نوشت: «بازسازی یک اتوریته دمکراتیک در شرایط هرج و مرج ناممکن
خواهد بود. سنگ بنای چنین اتوریته ای باید از هم اکنون گذاشته شود.»◄
کودتای نظامی؟!
شهباز نخعی
دولت
که مثلاً قرار است نماد ثبات و اقتدار نظام باشد، مثل غریقی که در دریای
توفانی به تخته پاره ای چسبیده و با امواج به این سو و آن سو پرتاب می شود،
چنان دچار تناقض رفتار و گفتار شده که دیگر هیچ کس حتی طرفدار پروپا قرص هم
حرف اش را باور نمی کند... شدت وخامت اوضاع به حدی است که رودربایستی ها نیز
کنار گذاشته شده و حتی افراد شاخص جناح های مختلف هم به تلویح یا حتی تصریح
از فروپاشی قریب الوقوع نظام سخن می گویند و به زعم خود راهکار و راه چاره
پیشنهاد می کنند... و هرکسی فسفر مغز خود را برای یافتن راه چاره و برون رفت
از مخمصه می سوزاند، پیشنهاد هایی مطرح می شود که نشان دهندهء دستپاچگی و
سرآسیمگی ارائه کنندگان آن است.
◄
پیش به سوی دولت نظامی!
ف. م. سخن
دیکتاتورها
معمولا به نظامی ها پناه می برند و تصور می کنند که پا به میدان گذاشتن نظامی
ها موجب کنترل اوضاع عنان گسیخته می شود. این وضعیت هم، بسته به شدت و ضعف به
کارگیری زور مدتی دوام می آورد و آرامشی ظاهری بر کشور حاکم می شود ولی
دوباره آشوب ها این بار در ابعاد باور نکردنی در عرصه های مختلف کشور رخ می
دهد و حکومت تبهکار و مستبد را به سمت نیستی سوق می دهد.
◄
اصولگرایان بر سر دو راهی
میترا شجاعی
زمزمههایی
در میان اصولگرایان شنیده میشود مبنی بر احتمال اعلام نامزدی یک نظامی برای
ریاست جمهوری. استدلال هم نجات ایران از فروپاشی است. چقدر این موضوع جدی است
و چقدر قابلیت عملی شدن دارد؟.. تا انتخابات بعدی ریاست جمهوری سه سال دیگر
باقی است. باید منتظر ماند و دید صحنه سیاسی ایران به چه گونهای میچرخد و
آیا قاسم سلیمانی در آن سال اونیفورم نظامی را از تن در آورده و مانند
قالیباف و محسن رضایی ردای ریاست جمهوری بر تن میکند؟ و آیا در این صورت و
در مقام یک رئیسجمهور حاضر است همچنان از حضور ایران در سوریه و عراق و
لبنان دفاع کند؟
◄